-𝐹𝐴𝐿𝐿
And I get the feeling that you'll never need me again?... 🩶 t.me/HidenChat_Bot?start=1731482527
Більше189
Підписники
Немає даних24 години
-37 днів
-2430 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
علاوه بر کل اینا .. حس میکنی بیماری عصبی گرفتی و همش میخوای بقیه رو زیر بار کتک بگیری و همچنین میگرن هرشب کونتو پاره کنه. و ازون طرف یسری افراد خارکصه پیدا میشن که پشت سرت هم حرف میزنن دیگه نور علا نور
حس و حال زندگی کردن یطوری شده که انگار داری روی ی تردمیل میدویی و فقط قدت بلند میشه و هیچ فاکینگ اتفاقی نمیوفته و به معنای واقعی فقط روزا رو میگذرونی با هیچ امید و اشتیاقی برای ادامه دادن....
نسبت به کل اتفاقای دورت بی تفاوتی
همه دارن تک به تک ازت فاصله میگیرن و دور میشن.
حالت از کلمه ی دوست و رفاقت و رفت آمد و خانواده و هر کوفت و زهرماری بهم میخوره و همش میخوای کل خستگی و غماتو با خوابیدن حل کنی... یا هیچی نمیخوری یا آنقدر میخوری که میخوای همه چیو بالا بیاری.
نه دلت میخواد دیگه نفس بکشی نه جرعت مردن رو داری ..
فکرت درگیر همچی هست و یادت رفته قبلا چطوری زندگی میکردی....
حتی به دردات هم عادت کردی و حواست نیست این دردسرا برای سن تو زیادیه.