Sick Minds

بچه🩷✨

بهترین قسمتش اشنا شدن با تو بود:)💜

امسال از هر جهت سخت ترین سال تحصیلی بود و واقعا با تک‌ تک سلول های بدنم خوشحالم که تموم شد و ازش گذشتم‌. از همون اول سال یازدهم پشت هم بدشانسی و حال بدی بود از کات کردنم گرفته تا دوستیای اشتباه و کلی اتفاق که باعث شد صدمه های زیادی بخورم. اون وسط مسطا اگه قرار بود یه اتفاق خوب باشه دوستی با دینا بود درست بین کلی بچه که واقعا از هیچ جهتی من مثل اونا نبودم و نمیتونستم باهاشون کنار بیام یه مشت بچه ای که تو گرایش خودشون موندن دنبال دختر بازی و پسر بازی بودن و هیچ هدف مشخصی واسه زندگیشون نداشتن (همون زیستن میان احمق های خودمون).از اتفاقی خوب دیگه بخوام بگم میتونم به قطع ارتباط کردن با آدمای تاکسیک دور و برم بگم...درسته که یه تایمی باهم بودیم و خندیدم ولی فقط من و دینا میدونیم که چقد میتونستم اون تایمی که با اونا بودیمو به شکل بهتری بگذرونیم با آدمای بهتری باشیم و کلی چیزای جدید یادبگیریم... و خب بودن کنار یه سری معلما که واقعا صحبت هاشون میتونست طرز فکر مارو تغییر بده و کمکمون کنه معلمایی که مثل یه مادر مثل یه دوست کنارمون بودن و نصیحتایی کردن که هر دختر ۱۷ ساله ای باید اونا رو می شنید. بگذریم که یه سری معلمام بدجوری اذیت کردن. مث تموم چیزای مزخرف دیگه اینام تموم شد و ما هنوز زنده ایم♡ پایان سال دوم دبیرستان از دفتر زندگی. اخرین روز مدرسه 1403/4/4🤍

به جای اینکه اشتباهِ کسی رو فراموش کنم،خودشو فراموش میکنم.

نمیخواستم بگم ولی کص ننت

نمیخواستم بگم ولی کص ننت

توام مثه بقیه کصشر بودی فقط خوب ادا درمیاوردی.

‏اگه کسی سعی می‌کنه از دستت بده، بهش کمک کن.

Pineapple😂😂😂👍