cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

Рекламні дописи
297
Підписники
+124 години
-17 днів
+1530 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

تقدیم نگاه قشنگتون✨ نظرات و ریکتا بالا باشه🤍
Показати все...
❤‍🔥 6
#oneshot🥂❤️‍🔥 [فرزاد] کلافه دستی بین موهام کشیدم پیامی به سعید دادم و بهش خبر دادم که نمیرم! شات ودکارو برداشت رفتم سمت کاناپه نشستم! همش ذهنم درگیرش بود ، شاید دیروز هر دومون زیاده روی کرده بودیم! دلم میخواست الان کنارم باشه ولی صدرصد اون تخس تر از این حرفا بود الان کنار بچه ها تو مهمونی بود! شات ودکارو سر کشیدم ، انقدر درونم داغ بود که گرمی ودکا هیچ تاثیری روم نداشت! سرمو روی پشتی کاناپه گذاشتم دوتا دکمه ای پیراهنم و باز کردم! چشمام رو هم گذاشتم چند دقیقه گذشت صدای در اومد! اول محل ندادم ولی بیخیال نمیشد ، کلافه از جام بلند شدم و در و باز کردم! در و باز کردم اول فکر کردم توهم زدم خودش بود! نگاهی به سر تا پاش انداختم پالتوی بلندی تنش بود بی هیچ حرفی وارد خونه شد و شالش در اورد و انداخت روی زمین و لب زد:جایی میرفتی! هیچی نگفتم شروع کرد به باز کردن دکمه ها پالتوش ، پالتوش دراورد انداخت روی مبل نگاهی به سر تا پاهاش انداختم آب دهنم قورت پیراهن مشکی جذابی تنش موهاش دورش ریخته بود! +خواستم برم مهمونی بزارم تو حال خودت باشی ولی گفتم یه سری چیزارو حل کنیم! تو چند قدمیم ایستاد دستش روی سینه ام گذاشت هول آرومی بهم داد:دیشب بهم گفتی من حسودی کردم آره؟ _نکردی؟ دوباره هولم داد جلو:آره حسودی کردم ، بازم اون مورد پیش بیاد همینه وضعیت! دوباره هولم داد که خوردم به دیوار سرش و برد کنار گوشم لب زد:ناراحتی از این موضوع؟ کلافه نفسم دادم بیرون محکم دستم حلقه کردم دور کمرش و جام باهاش عوض کردم! کمرش کوبیدم به دیوار ، لبام روی لباش کوبیدم محکم بوسیدم! چنگی به پیراهنم زد و ازش جدام شدم! دستش روی دکمه های پیراهنم گذاشت شروع کرد باز کردن دوباره لبام روی لباش گذاشتم با بدنم سمت اتاق هولش دادم! وارد اتاق شدیم پیراهنم از تنم کند سمت تخت رفتم روش نشستم! روی پاهام نشست دستش دور گردنم حلقه کرد شروع کرد به بوسیدنم! همونجوری که میبوسیدم خوابیدم روی تخت از لبام جدا سرش و برد تو گردنم شروع کرد به بوسیدن گردنم! دستش برد سمت کمربندم و آروم بازش کرد شلوارم و شورتم از پاهام کند! سرش و برد بین پاهام ، زبونش کشید بین پاهام! آه مردونه ای کشیدم موهاش دور دستام حلقه کردم! مریم دستش و پشت سرم گذاشت و بلندم کرد روی بدنش دراز کشیدم! دستش برد پشت لباس و زیپم و کشید پایین با کمک خودش لباسم دراورد انداخت روی زمین! قفل لباس زیرم باز کرد و جامون باهم عوض کرد سرش و برد تو گردنم و محکم میبوسید! گازی از شونم گرفت محکم ناخون فرو کردم تو کمرش! با حس کردن بدنش توی بدنم چنگی به موهاش زدم لبم روی گردنش گذاشتم و مکید:نکن مریم ، کبود میشه! دستم و قاب صورتش کردم و لب زدم:میخوام یه جوری جای ناخونم روی کمرت ، با جای لبام روی گردنت و قفسه سینه ات بمونه که تا چند روز نتونی بری باشگاه! بدنش محکم کوبید تو بدنم و لب زد:اینجوری! لب پایینش و مکید و گفتم:آره! بوسه ای عمیق روی لبم زد و از روی بدنم کنار رفتم! نفس عمیقی کشیدم تکونی به بدنم دادم آروم خودم توی بدنش جا دادم! کنار گوشم لب زد:دیگه هیچ وقت حق نداری ازم دور بشی! _یه شب بود! +تو بگو یک ساعت! سرشون بین موهام برد و لب زد:وحشی من! مشتی به بازوش زدم و خندیدم ، سرمو روی سینه اش گذاشتم و چشمام و بستم!
Показати все...
❤‍🔥 20👍 1
Фото недоступне
♥️🥂
Показати все...
❤‍🔥 9
خوب بریم سوپرایز بزاریم
Показати все...
💘 5
باز محمودی دستش درد نکنه یه آرشام و صحرا جور کرده برامون یه وانشات طولانی ازش بنویس دیگه امشب خواهشا ارشام رو صحرا غیرتی بشه و....😁😁😁😁
Показати все...
👍 3
اینکه دیالوگ ندارن خیلی رو اعصاب منه یعنی مثلا سریال درامه ولی کل ۱۲ قسمتو روهم بزاری پنج تا جمله ی احساسی و سکانس عاشقانه درمیاد از توش بعد تهشم که انگاری وقتی نمیدونسته با این همه شخصیت تو فیلم چیکار کنه گفته خب حالا یه چاقو میدم دستشون همه همدیگه رو بکشن و فیلم تموم شه
Показати все...
👍 3
محمودی اومد راحت ترین کار ممکنو کرد گفت من دارم از یکی از خفن ترین رمانا سریال میسازم از لحاظه قصه در رفتم از فحش خوردن تازه سریالم ساختن ازش از اونم ی کپی ریزی میکنم گفتن کپیم اشکالی نداره عوضش من قصه رو حفظ کردم استاد خودشو راحت کرده ی بازی از بازیگرا نگرفته واقا ی وقتایی حس میکنم اگه باریگر تپقی نزده باشه یا نخندیده باشه حتی زحمت برداشت دوبارم ب خودش نداده هرچی میبینیم زحمت شخصی خود بازیگراس اگه یکم تلاش کرده بود کارگردان بازیا شاهکار میشد نویسندگیم تو دیوارررر ینی چهارتا دیالوگ پیوسته ندارن یدونه سکانس صحرا آرشام بود دو قسمت پیش
Показати все...
👍 1
باشه😂
Показати все...
https://t.me/c/1813852505/28752 وای توروخدا نفرستین حالم از هرچی درس و کنکور و کتاب و تست بهم میخوره
Показати все...
👍 4
کصخله دیگه انگار مجبورش کردن فیلم بسازه
Показати все...
👍 1
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.