Ｃ᭄ ❉্᭄͜͡ ‌‌‎ ҉ ‌‎‌‎ ҉҉‿💔💔 دلهای شکستہ💔҉ ҉‌‎‌‎ ‌‎‌‎ ҉👉

🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹 ✨🌹✨🌹 🌹✨🌹 ✨🌹 🌹 هر دم بشارتهای دل، از هاتف جان می‌رسد هر کس که از جان بگذرد، آخر به جانان می‌رسد🌹 یک دم میاسا روز و شب، مردی بجو، دردی طلب🌹 چون جان ز درد آمد به لب، ناگاه درمان می‌رسد🌹 حبیب خراسانی 🌹 ✨🌹 🌹✨🌹 ✨🌹✨🌹‌   🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹

🌹دلبرت 🌹هرقدر 🌹زیباتر، 🌹غمت هم 🌹بیش‌تر 🌹پشت 🌹عاشق را 🌹همین 🌹آزارها 🌹تا می‌کند ‌Ｃ᭄ ❉্᭄͜͡ ‌‌‎✯ ҉★ ‌‎‌‎ ҉☆҉‿💔💔 دلهای شکستہ💔☆҉ ҉★‌‎‌‎ ‌‎‌‎ ҉✯

صبح شد وصبحانه ام از آن لبت شهد عسل بسته ام در رمضان تا سحرت عهد بغـل روزه باطل میکنی نی مستحب شد بوسه ات تـو ‌همان شعـرمنی آغـوش تـو مهد غـزل ˙·٠•·˙ ‎‌Ｃ᭄ ❉্᭄͜͡ ‌‌‎✯ ҉★ ‌‎‌‎ ҉☆҉‿💔💔 دلهای شکستہ💔☆҉ ҉★‌‎‌‎ ‌‎‌‎ ҉✯

ای تو برجسته ترین نقش به دیواره ی قلبم نفسم بسته به جانت که تویی چاره ی قلبم تو نبودی که ببینی جگرم سوخت ز هجران تو نماندی که بگویم به تو در باره ی قلبم به هوایت دل و جانم همه شب در تب و ماتم چه کنم دست خودم نیست تویی پاره ی قلبم همه جا فکر و خیالت به سرم هست و ندانی که من آواره ی این عشقم و آواره ی قلبم تو نوای خوش عشقی ٬ ز تو خوش تر نشنیدم شده آهنگ فراقت غمِ همواره ی قلبم به تو وابسته شدن بود اگر جرم و گناهی غم هجران تو جانا شده کفاره ی قلبمＣ᭄ ❉্᭄͜͡ ‌‌‎✯ ҉★ ‌‎‌‎ ҉☆҉‿💔💔 دلهای شکستہ💔☆҉ ҉★‌‎‌‎ ‌‎‌‎ ҉✯

پرسیدم از گُل سرخ، در سینه‌ات چه داری؟ بر گونه‌های سُرخَت، داغِ غمِ که داری؟ خوش می‌تراود از تو، عطرِ هوایِ مستی من عاشقِ تو هستم، تو عاشق که هستی؟ گل با تبسمی گفت: ای یارِ دلشکسته این شرمِ سرخ عشق است بر گونه‌ام نشسته پرورده جانم از عشق، در یادِ آن بهاران در هر نسیمِ عاشق،دل داده‌ام فراوان شادابم از محبت، از عطرِ مهربانی بی‌رحمتِ بهاران، پژمرده‌ام به آنی این رازِ شرمِ عشق است،یک رمز جاودانی بی‌ عاشقی حرام است، یک لحظه زندگانیزمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم بر این تکرار در تکرار پایانی نمی بینم به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم ولی از خویش جز گردی به دامانی نمی بینم به غواصان بگو کافیست هرچه بی سبب گشتند در این دریای طوفان دیده مرجانی نمی بینم چه بر ما رفته است؟ ای عمر! ای یاقوت بی قیمت! که غیر از مرگ گردنبند ارزانی نمی بینم زمین از دلبران خالی ست یا من چشم و دل سیرم؟! که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم...Ｃ᭄ ❉্᭄͜͡ ‌‌‎✯ ҉★ ‌‎‌‎ ҉☆҉‿💔💔 دلهای شکستہ💔☆҉ ҉★‌‎‌‎ ‌‎‌‎ ҉✯

امشب ڪہ دلم تنگ تو شد باز ڪجایی اے حادثه‌ے عشقِ پر از راز ڪجایی ماندم ڪہ نسازم دل خود را قفسے نو اے شوقِ دلِ رفتہ بہ پرواز ڪجایی همسایه‌ے دیوار بہ دیوار غرورم خنیاگرِ طنازِ  پرآواز  ڪجایی در شهر قلم واژه‌ے گمگشتہ منم من دیوانه‌ے پر دردِ غزل ساز ڪجایی من در شب چشمان تو خوابیدہ و بیدار شهزاده‌ے شعرِ  قصه‌پرداز ڪجایی سعدیہ و باغ ارمم چشمه‌ے رُڪنی بیت الغزل حافظ شیراز ڪجایی دیوانہ منم رفته‌ے تا مرز جنونم مُهرے ڪہ زدم  بر لب اِبراز ڪجایی گردونه‌ے مِهرم، تو چلیپاے خیالی اے ساز شڪستہ، سرِ ناساز ڪجایی تا دام نهادے بہ سراپردہ ے سینه هم‌چنگ توام شانه‌ے شهباز ڪجایی سنتور سحر، گریه‌ے گیتار شبانه اے شورِ همایونیِ شهناز ڪجایی اطناب غزل بر سر چشمان تو رخ داد اے شرح  هم آوازه‌ے ایجاز ڪجایی 🎵🎵💞💞🎵🎵💞💞🎵🎵Ｃ᭄ ❉্᭄͜͡ ‌‌‎✯ ҉★ ‌‎‌‎ ҉☆҉‿💔💔 دلهای شکستہ💔☆҉ ҉★‌‎‌‎ ‌‎‌‎ ҉✯

در دل بی‌خبران جز غم عالم غم نیست در غم عشق تو ما را خبر از عالم نیست از جنون من و حسن تو سخن بسیارست قصهٔ ما و تو از لیلی و مجنون کم نیست بس که سودای تو دارم غم خود نیست مرا گر ازین پیش غمی بود کنون آن هم نیست #هلالی_جغـتایی ♥️⁩𝓼𝓱𝓮𝓹 𝓪𝓼𝓱𝓮𝓰𝓱𝓪𝓷‌♥️⁩Ｃ᭄ ❉্᭄͜͡ ‌‌‎✯ ҉★ ‌‎‌‎ ҉☆҉‿💔💔 دلهای شکستہ💔☆҉ ҉★‌‎‌‎ ‌‎‌‎ ҉✯

‌صبر کن عشق تو تفسیر شود بعد برو یا دل از ماندن تو سیر شود بعد برو خواب دیدی که دل دست به دامان تو شد تو بمان خواب تو تعبیر شود بعد برو لحظه ای باد تو را خواند که با او بروی تو بمان تا به یقین دیر شود بعد برو صبر کن عشق زمینگیر شود بعد برو یا دل از دیده ی تو سیر شود بعد برو تو اگر کوچ کنی بغض خدا می شکند تو بمان گریه به زنجیر شود بعد برو ♥️⁩𝓼𝓱𝓮𝓹 𝓪𝓼𝓱𝓮𝓰𝓱𝓪𝓷‌♥️⁩Ｃ᭄ ❉্᭄͜͡ ‌‌‎✯ ҉★ ‌‎‌‎ ҉☆҉‿💔💔 دلهای شکستہ💔☆҉ ҉★‌‎‌‎ ‌‎‌‎ ҉✯

.Ｃ᭄ ❉্᭄͜͡ ‌‌‎✯  ҉★ ‌‎‌‎ ҉☆҉‿💔💔 دلهای شکستہ💔☆҉   ҉★‌‎‌‎ ‌‎‌‎ ҉✯