cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

فیلم سکسی

Більше
Країна не вказанаМова не вказанаКатегорія не вказана
Рекламні дописи
1 418
Підписники
Немає даних24 години
+17 днів
+130 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

.
Показати все...
🌹مصاحبه با یه ایتالیایی🌹 از مجموعه آشنایی با پدیده های دنیای سـ.کس این داستان زندگی منه. اسمم آنتونلا ست، ایتالیائی هستم، متاهلم و از هفده سالگی روسپیگری می کنم. اين “شغل” منه، سکس حرفه منه. شوهرم تو یه کارخونه کار می کنه. سه تا بچه دارم که نمی دونن “شغل” مادرشون چیه. آنتونلا به سوالهام صادقانه و بی رودروایسی جواب داد. حالا از شخصیت و زندگی زنی که سکس رو به عنوان حرفه پذیرفته درک بهتری دارم. س. چند سال داشتی که روسپیگری رو شروع کردی؟ ج. هفده سال. س. بار اول چه احساسی داشتی؟ ج. درست یادم نیست…گمونم ترس یا اضطراب. س. کجا کار می کنی، خیابون، خونه، هتل…؟ ج. سالها تو خيابون کار مي کردم. بعدا” که خیابون خطرناک شد همه اونایی که می تونستن رفتن داخل آپارتمان. س. فرق روسپی با “اسکورت” (روسپی همنشین) چیه؟ چرا همه نمی رن دنبال این؟ ج. اسکورت باید تحرک داشته باشه، آماده سفر باشه، با مشتري بره هرجا که اون می خواد. به عنوان همراه باید خوش مشرب هم باشه. اکثر روسپی ها این شرايط رو ندارن و روابط سریع و فوری رو ترجیح می دن. س. هیچوقت خواستی روسپیگری رو بزاری کنار و بچسبی به یه شغل دیگه؟ ج. به خاطر مسایل زندگی چند وقتی کنار گذاشتمش و رفتم سر شغل هایی که درامدش کم بود، ولی وقتی که اوضاع جور شد دوباره برگشتم به همين کار. درامد پایین سطح زندگی رو میاره پائین، نمی تونم سطح زندگیم رو از یه حدی پائین تر ببرم. س. شوهرت از کارت خبر داره؟ غیرتی نمی شه؟ ج. شوهرم یکی از مشتریام بود. بنابراین می دونه که این واسه من یه حرفه است. هیچ نوع درگیری بین ما نبوده و نیست، نه بدنی و نه کلامی. س. روابط صمیمانه بین شما چطوره؟ ج. بايد بگم کمه، چون این حرفه حس جنسی رو تا حد زیادی ازت می گیره… س. روزانه به چندتا مشتری سرویس میدی؟ ج. گفتنش سخته. فعلا” که یه کم کساده روزانه بین دو تا هفت هشت مشتری دارم. س. در مورد کارت چی فکر می کنی؟ ج. فکر مي کنم لازمش دارم. گرچه هیچکس نمی تونه بدون تحمل عواقب روحی روانی این حرفه رو ادامه بده. س. چقدر گیرت میاد؟ ج. سالانه بین هشتاد هزار تا صدهزار یورو. س. چه جور مردایی مشتری شما هستن؟ ج. همه جور. از هر سن و قشری. اکثريت با مردهاي ازدواج کرده است که در طول روز ميان. شبا مال مجرداست. س. آیا انواعی از سکس هست که دوست نداشته باشی و قبول نکنی؟ ج. البته، خصوصا” مواردی که سلامتی رو به خطر می اندازه. رابطه لزبینی، خودازاري و دیگرازاري رو قبول نمی کنم. س. سکس مقعدي چطور؟ باهاش مشکل نداري؟ ج. باهاش مشکل دارم، ولي به مشتری نمي کم نه، حرفه اي نيست. مي گم قيمتش 500 يورو ميشه، فقط تک و توکي حاضرن همچين پولي بدن که واسه منم قابل قبولش مي کنه. س. بزرگترين آلتي که وارد واژنت شده؟ ج. اوف! به کلفتي بطري 600 سی سی، به طول 30 سانت. واقعا” درد داشت. س. آیا بوده کسی که نتونی باهاش رابطه برقرار کنی؟ ج. رو راست بگم نه. حتا مشتری معلول هم داشتم. س. همه مشتری ها از کاندوم استفاده می کنن؟ ج. بعضی ها با کاندوم نمی تونن ارضا شن. بنابراین واسه اونا با کاندوم شروع میشه، آخرش بدون کاندوم با دست… س. چطور جلوی مریضی رو می گیری؟ ج. با استفاده از کاندوم و واکسن هپاتیت بی. اگه آلت مشتري زخم داشته باشه ردش مي کنيم و اگه کثيف باشه بايد خودشو تمیز کنه یا دوش بگیره. قانون داره. س. هر رابطه جنسی چقدر طول می کشه؟ ج. بستگی به درخواست مشتري داره. بعضی می خوان زود تمومش کنن، بعضی یک ساعت می خوان. به طور متوسط بین 15 تا 20 دقیقه طول می کشه، با خوش و بش و لباس پوشیدن. س. بیشترین سرویس درخواستی چيه؟ ج. که واسه شون ساک بزنم. س. هیچوقت دچار حس ناخوشایند نشدی؟ ج. نه. س. هیچ وقت نترسیدی؟ ج. نه. همیشه کاملا مراقبم. س. واسه همسران مشتریات چه پیامی داری؟ اونا باید به فکر شوهراشون باشن نه من. من دنبال اونا نمی رم. اونا دنبال من میان. س. وقتی با زنهایی که روسپی نیستن روبرو می شی معذب یا شرمنده نمی شی؟ ج. به هيچ وجه. س. در مقابل بچه هات احساس گناه نمی کنی؟ ج. کدوم مادری بهترین ها رو برای بچه هاش نمی خواد؟ سعی می کنم با محبت و توجه بهشون برسم. س. اگه دخترت بخواد شغل تو رو دنبال کنه قبول می کنی؟ فکر می کنم خانواده است که این یا اون انتخاب رو جلوی ما می ذاره. متاسفانه من خانواده ای داشتم که توش از محبت والدین خبری نبود و خیلی زود دست به سرم کردن. روسپیگری من اولش به خاطر تنازع بقا بود، بعدش شد شغلم. دخترم احتیاج به همچین گزینه ای نداره. همیشه در کنارش هستم. س. روسپی هایی که می شناسی انتخاب این حرفه به میل خودشون بوده یا به خاطر مشکلات زندگی؟ ج. همه به دلیل مشکلات بوده. س. روسپی های بومی چه فرقی با روسپی های خارجی دارن؟ ج. به نظرم هیچ فرقی. اونام مثل ما هستن. شاید فقط بداقبال تر.
Показати все...
خداتموم کن دلم داره ضعف میره منم اینقدرسرعتموبردم بالاکه دیگه حتی نمیتونستم سینه هاشونگه دارم که بالا پایین میشد گفتم من اومدموآبموبافشارتاآخرین قطرشوباتلمبه زدنم توکون مهینم خالی کردم پاشدم لباساموپوشیدمو یه لب گرفتم ازش اومدم خونه.
Показати все...
س. آیا ترنس ها (مردانی با عواطف و ظاهر زنانه) با شماها رقابت دارن؟ با من که نه. به نظرم اونا کار متفاوتی می کنن. به نظرم سـ...کس در سالهای اخیر عوض شده. عجیبه، به نظرم اونا خیلی “زن تر” از ما هستن! س. هیچ وقت درخواست سکس باچند نفر در آن واحد داشتی؟ به ندرت. تجربه کردم و به نظرم آسون تر و سریع تر از اونی بود که فکر می کردم. خیلی سریع تموم شد. س. مشتری زن داشتی؟ ج. همیشه رد کردم. لزبین نیستم. یه کاری رو اصلا” نمی کنم یا خیلی خوب انجامش می دم. س. یه روسپی حرفه ای در چه سنی کنار می کشه؟ ج. سنی برای شروع یا خاتمه وجود نداره. سن می تونه رو مقدار کار اثر داشته باشه. همکارهای حدودا” پنجاه ساله سراغ دارم که بیشتر از من در میارن. اگه روسپی یه کم عقل داشته باشه چیزی واسه آینده کنار می زاره، به صورت طلا، سرمایه گذاری یا بیمه. می تونه با یه مشتری که دوستش داره ازدواج کنه! س. از سکس لذت می بری؟ واسه مشتری تظاهر به لذت می کنی؟ ج. لذت جنسی در کار نیست ولی از کلمه تظاهر هم خوشم نمیاد. باید بگیم انجام کار حرفه ای به شیوه درست. روسپی بهترین هنرپیشه است. س. به نظرت روسپیگری توی خیابون بهتره یا داخل خونه؟ ج. همه باید تو خونه کار کنن یا در محل مخصوص مثل هلند، یا فاحشه خونه های قانونی. به خاطر امنیت. س. اگه روسپیگری قانونی بشه حاضری مالیات بدی؟ ج. حتما”. خیلی خوبه که تن فروشی به عنوان یه شغل شناخته بشه. تو بعضی از کشورها همین طوره. س. آیا هیچ وقت فکر کردی کتابی راجع به زندگیت و تجربیاتت بنویسی؟ ج. مدتیه که زندگینامه خودمو می نویسم. مثل به دنیا اومدن دردناکه چون زندگی ای که دنبالش میاد پر از چیزهایه که همیشه خوشایند نیستن. نمی دونم چرا این کارو می کنم. شاید به خاطر این که یک مادر دیگه اشتباهات مادر منو تکرار نکنه، اشتباهاتی که تاثیرش تو کل زندگیم مونده. س. از دولت یا مردم چی می خوای؟ ج. قانون فعلی ایتالیا می گه روسپیگری فقط به صورت فردی و در خانه شخصی مجازه، یعنی فاحشه خونه غیرقانونیه، واسطه و خانم رئیس هم غیر قانونیه چون مثلا” باعث بهره کشی از روسپی می شه. باز نسبت به کشورهایی مثل سوئیس و فرانسه که روسپی و مشتری هر دو رو جریمه می کنن بهتره. ولی هیچ کجا نتونستن با قانون یا سختگیری جلوی روسپیگری یا بهره کشی از اونا رو بگیرن. چون علت اصلی یعنی مشکلات اجتماعی و اقتصادی هیچ کجا حل نشده. بنابراین تا زمان حل اون مسایل باید روسپیگری به عنوان شغل به رسمیت شناخته بشه. اون بینوایی هم که گیر فاحشه خونه یا کار چاق کن می افته، یا قاچاقی توی خیابون دنبال مشتری می گرده از ناچاریه وگرنه کی دلش می خواد…
Показати все...
سلام من اسمم سپهر قد181 وزن 71 عاشق والیبال میخوام داستان رابطم بادخترهمسایمون مهین روبنویسم... توهمسایگی مایه دختری بودبه اسم مهین که اندامش همیشه توچشم بود آخه وقتی ازکوچه ردمیشدهمه باچشم همراهیش میکردن زدبه سرمن که باهاش دوست بشم تاشبی که خونوادهامون رفتن شب نشینیومن خونه بودموآمارگرفتم دیدم اونم نرفت ازداداشم پرسیدم! بهش اس دادم پرسیدشما منم معرفی کردم گفت کارتون گفتم ی حرفی پشت سرتون شنیدم خواستم بپرسم بینم راسته بماندحرفه چی بود گفت نه بعدخدافظی کردم آخه نیت فقط این بود که تلموداشته باشه که اس دادمیشه هرکی هرچی گفت بهم بگی درعوض منم ازدخترابرات آمارمیارم مام قبول کردیمودوستی شروع شد بعدچندوقت دوستی یه شب بهش اس سکسی یه جک دادم که اونم نامردی نکردجواب داد کم کم رفتم توفازسکس دیدم بله مهین خانومم پایست بهش گفتم میای خونه تابهم فیزیک یادبدی آخه درسش خوبه گفت اگه ببینن چی گفتم حواسم هست قابل توجه دوستانی ک قراره نظربدن و دنبال سوتی میگردن بابامامان من کارمندن صبح هشت میرن تا ساعت سه خلاصه اومد باهام فیزیک کارکرد موقع رفتن گفتم خدافظی نمیکنی گفت منظورکه انگشتموگذاشتم رولبم فهمیدولی باخجالت بوسیدورفت تایروز که اس دادگفت بابام میخوادبره خونه عمه مامانم میره کلاس قالیبافی میای خونمون منم باپرروی گفتم بشرطی که اون بلوزسفیده که دیروزروطنابتون بودبپوشی باکلی اسرارقبول کرد شب قبلش رفتم حموموخودموصفادادم پشماروزدمو یه کیرتوپ واسه فرداش ساختم راستی ازکیرم نگفتم کیرم شانزده سانته و قطرش اگه انگشت اشاره ات روبچسبونی ب شصتت و یه دایره درست کنی میفهمی چقدره صبح ساعت هشت بودکه گفت بیا ی آمارگرفتم دیدم کسی نیست رفتم تو بایه مانتومشکی جلوم نشسته بود یکم حرف زدیم گفتم نمیخوای لباس سفیدت رو روی تنتم ببینم باخجالت مانتورودرآورد وای وای چی دیدم ی دره عمیق بین دوتاتپه لباسش بازبود اومدجلولباسوببینم داشتم میمردم بس که این مهین باحال بود بهش گفتم بیابشین روپاهام اومدنشست یکم حرف زدیم گفتم عزیزم دوست دارم اونم گفت منم دوست دارم لبامون رو گذاشته بودیم رو لب همدیگه که دستموگذاشتم روسینش خداییش سینه به اون بزرگی توعمرتون ندیدین سایز95 بادوتادستام نمیتونستم یکیشوبگیرم گفتم بخواب خوابیدو من لباساشو درآورم سوتینش مشکی بودسایناخانم اونم درآوردمو شروع کردم به خوردن وای که چه حالی میداد فکرشوبکن دوتاهندونه بزرگ که تودهنت جانشه بایه نوک قهوه ای که باهرنگاهم کیرموبیشترتحریک میکرد بلندشدم گفتم لباسامودرمیاری مهین جونم پاشدلباسامودرآورد بجزشورتم که نذاشتم دربیاره آخه من که کس هلوشوندیده بودم رفتم سراغ شلوارش گفت نه شلوارم نه برات ساک میزنم آبت بیاد با پایین تنم کارنداشته باش مام فردین بازیمون گل کردگفتیم باشه نشست روزانومنم شرتوزدم کناروکیرمودرآوردم دادم دست خانم یکم بادست مالیدبعدکردتودهنش ولی نه همشوبخاطرهمین حال نمیدادیکم ساک زددیدم آره داره آبم میادبادستام سرشوگرفتموکیرموتاته میکردم توحلقش قشنگ وقتی سرکیرم میخوردبه گلوش میفهمیدم تااینکه آبم اومدوهمشو خالی کردم دهنش ولی این تازه اول راه بودچون هدف من فقط کونش بود که تو محل که هیچ توشهرمون تکه و توکفشن بایکم منت کشی راضی شدشلوارشودربیاره درآوردکم مونده بودمن بیهوش بشم رونای سفید با ی شرت مشکی خوابوندمش راضی شدکه منم ارضاش کنم شرتشوکه درآوردم ی کس دیدم مثل هلوی قاچ خورده تمیزوپف کرده چه چوچولی داشت صورتی روشن شروع کردم به خوردنش که تازه داشت سکس بهم فازمیدادآخه صدای مهین جونم تازه دراومده بود بااون اه اوفاش داشتم میمردم اه ه ه ه ه اووووووووف سپهربسته داری میکشیم اینقدرلیس زدموانگولکش کردم که آبش شروع کرد به سرریزشدن دیگه بایدنقشموعملی میکردم بلندش کردم چهاردستوپاخوابوندمش کیرموخیس کردم لبه کونشوبازکردموکیرموگذاشتم دم سوراخ کونش چه کونی داشت مثل یه طاقچه بودوقتی ایستاده بود الانم که بازش کرده بودم مثله دوتا بادکنکی که وسطش ی سوراخ نخودی قهوه ای داشت ازکردن کونش بگم اولش هرکاری میکردم نمیرفت تواینقدرکه تنگ بوددیدم نه ایطورنمیشه گفتم مهین جون میخوابم بیابشین روکیرم که بره تواون سوراخ نازت خوابیدم اومدروم کیرموگرفت دستش باسوراخش میزون کردنشست روش تاسرش رفت تو گفت واییی دردداره هرجوری بودنشست کیرم تاته توکونش بودگفتم بلندشوبشین دیگه میگفت نه نمیتونم دارم میترکم یکم که گذشت شروع کردبه بالا پایین کردن ولی خیلی آروم بودمنم اصلأ بااین مدل حال نمیکردم همینجوری که کیرم توکونش بودبغلش کردمو بلندشدم اونوخوابوندم حالا پاهاش روشونم بودسینه هاش تودستامو کیرم تواون کون نرمش دیگه اخ و اوخ مهین جونم به گریه تبدیل شده بود فقط میگفت سپهرتورو
Показати все...
دختره میخواست بره دانشگاه واس خودش کسی بشه ولی رفت دانشگاه واسه خودش کسی شد تلفظ بر عهده خودتون
Показати все...
𝗬𝗼𝘂'𝗿𝗲 𝗹𝗼𝗼𝗸𝗶𝗻𝗴 𝗳𝗼𝗿 𝘂𝘀 𝘁𝗼 𝗹𝗼𝗼𝗸 𝗮𝗳𝘁𝗲𝗿 تو دنبال دیده شدنی ما دنبال از یادها رفتن!
Показати все...
یکی از غم انگیزه ترین جمله ها بی شک جمله ایه که هاروکی موراکامی تو رمانش کافکا درکرانه نوشته و اون اینه: «‏ باید بپذیری که برخی افراد برای همیشه در قلبت جا خواهند داشت بدون اینکه جایی در زندگیت داشته باشند.»
Показати все...
𝔩𝔦𝔣𝔢 𝔦𝔰 𝔰𝔬 𝔪𝔲𝔠𝔥 𝔰𝔦𝔪𝔭𝔩𝔢𝔯 𝔴𝔥𝔢𝔫 𝔶𝔬𝔲 𝔰𝔱𝔬𝔭 𝔢𝔵𝔭𝔩𝔞𝔦𝔫𝔦𝔫𝔤 𝔶𝔬𝔲𝔯𝔰𝔢𝔩𝔣 𝔱𝔬 𝔭𝔢𝔬𝔭𝔩𝔢 𝔞𝔫𝔡 𝔧𝔲𝔰𝔱 𝔡𝔬 𝔴𝔥𝔞𝔱 𝔴𝔬𝔯𝔨𝔰 𝔣𝔬𝔯 𝔶𝔬𝔲. زندگی خیلی ساده تر میشه وقتی به دیگران خودتو توضیح ندی و‌فقط کاریو کنی که میخوای
Показати все...
<🪂🎨>𝕀𝕖𝕥 𝕪𝕠𝕦𝕣 𝕗𝕒𝕚𝕥𝕙 𝕓𝕖 𝕓𝕚𝕘𝕘𝕖𝕣 𝕥𝕙𝕒𝕟 𝕪𝕠𝕦𝕣 𝕗𝕖𝕒𝕣 بزار اعتقادت از ترست بزرگتر باشه^-^🎳
Показати все...