ՙ 𝐏𝐃𝐅 𝐒𝐞𝐧𝐬𝐞 📚˖࣪ ࿔
Hi @durov This channel does not go against the law. And it has no pornographic and rough posts. please pay attention. برگهای سبز با رگبرگهای سفید، باعث میوه دادن درخت می شوند ؛ و برگهای سفید با رگبرگهای سیاه ، باعث ثمر دادن مغزها …🌱📚
Більше5 433
Підписники
+4524 години
+7717 днів
+59530 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
00:04
Відео недоступне
ویبراتور رو بین پاهای آریا روی بهشتش🍓 تنظیم میکنم و پلاگ سایز بزرگ رو وارد سوراخ عقبش میکنم
به مچ دستم چنگ میزنه و هیسی میکشه سرشو به شونه م تکیه میده
پلاگ رو بیرون میکشم و دوباره وارد سوراخش میکنم که هق ریزی میزنه و کمرشو تکون میده🍭🌸
ویبراتور رو روی آخرین درجه میزارم و دستمو نوازش وار روی سوراخ بهشتش میکشم
شلوار جینشو بالا میکشم و لباساشو توی تنش مرتب میکنم
لبخندی به چشمای اشکی ش میزنم
_اگه میخوای کیـ.ـرمو توی سوراخت حس کنی و عمیق و خشن توت بکوبم پس تا وقتی برمیگردیم خونه تحمل کن🔞💦
پاهای لرزونو کمی بهم فشار و دستمو روی نوک سینه هاش میزاره که....
https://t.me/+XSq4Ik0NdsczMDM0
https://t.me/+XSq4Ik0NdsczMDM0
ددی که عاشق پسر بیناجنسی میشه که قبلا تن فروشی میکرده اما اون بی توجه به گذشته ش....
5.35 KB
200
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
دیگه طاقت نیاوردم و گفتم: آه...تند تر....
- جوون...خوشت اومده؟
- لاشی...عجب ک.یری داشتی و رو نمی کردی، اگه میدونستم جای دادن به کل پسرای دانشگاه فقط به تو میدادم.
فکر میکردم به جای سوراخ کو.نم بکنی تو سوراخ گوشم.
- تا دو دقیقه پیش که داشتی سالار رو مسخره میکردی!
- اوه اسمش سالاره...من می میرم براش.. آه بیشتر... بکن تا ته... چه میدونستم همچین چیزی لای پاهات قایم کردی...أه...
با خنده ضرباتش رو بیشتر کرد طوری که صدای شالاپ شلوپ برخورد پوست مونم بلند شد.
ازم کشید بیرون که معترض گفتم: آه...چرا کشیدی عقب تازه داشتم حال میکردم.
- برگرد میخوام از جلو ب.گامت.
با ذوق برگشتم و پاهام رو وا کردم براش...
- تو که نمیخواستی بدون کاندوم بکنی.
- حالا که مجانی گیرم اومده حیفه از این فرصت استفاده نکنم.
پسر بسیجی دانشگاه سر مچ شون رو موقع س.ک.س گرفته حالا میگه اگه میخوای به کسی نگم باید منم با دختره س.ک.س کنم دختره هم مسخره اش کرد گفت تو بلند نیستی بکنی که با دیدن کلفتش برگاش ریخت و...💦🔞🫣🔥
https://t.me/+f3WnWYMo35liYzQ0
https://t.me/+f3WnWYMo35liYzQ0
1700
Repost from N/a
Фото недоступне
⎋ دوره ترید و ارز دیجیتال
↫ جهت دانلود دوره کلیک کنید ↬
2400
Repost from گسترده نگاره سومی😍🧿
#پاورباتمیکههرلحظهدنبالبهفاکدادنخودشه😈🤭
داستان دوتا #دوست که از یه رابطه #سوری شروع میشه و به یه #رابطه عاشقانه تبدیل میشه❤️🔥
صدای #خندهی سهراب توی #گوشش پیچید.
_محمد؟! الان خجالت کشیدی؟ کی بود دیروز توی من میکو...ممم ⭕️🫢
#حرفش با قرار گرفتن دستان او روی #دهانش نصفه ماند.
_انقدر #بلند نگوووو!
با دوستپسرش شرط میبنده که توی چهل دقیقه سهبار میتونه ار*ضاش کنه!🔥🙇🏻
https://t.me/+RMmGtO7TW6NmM2I0
https://t.me/+RMmGtO7TW6NmM2I0
2310
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
#ددی_لیتل💓🧸🎀
مستر خشنی که لیتل گرلی رو به فرزندی قبول می کنه و ازش وارث می خواد🍓💦
https://t.me/+FR7XJh8B_tE4MGFk
https://t.me/+FR7XJh8B_tE4MGFk
2100
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
رمان به شدت صحنه دار عروس افسونگر 👇😈🔞
تمام مدت صدای ناله هاشون توی اتاق بود!
نتونستم تحمل کنم و اون دختر مو بلونده رو گرفتم تو بغلم و کاری کردم اون دختر مو شرابی از روم بلند بشه و دختر مو بلونده رو خم کردم و التم رو یک ضرب وارد ک*.صش کردم که جیغش بلند شد.
ناله ی مردونم بلند شد و تند تند تو نازش شروع به تل*.مبه زدن کردم و همزمان اون دوتای دیگه رو می بوسیدم ... 😈🔞💦
https://t.me/+eufjj26S2scwOTBk
https://t.me/+eufjj26S2scwOTBk
#فورسام #گروپ
2700
Repost from لینکدونی| NUN
00:02
Відео недоступне
گپ دخترونه برای لزبین ها👭🌈🚧🥰
فارغ از هیاهوی جهان ، دور هم جمع شدیم تا بدون قضاوت ، ببینیم و بشنویم و لحظات خوبی در کنار هم رقم بزنیم 💫
☆ورود دختران با هر گرایش آزاد 🌱
☆هر شب با بحث های داغ و بازی های جذاب 🌱
❌ورود پسر اکیدا ممنوع🔗🤪
https://t.me/+ZanqGN75WmMwNzlk
https://t.me/+ZanqGN75WmMwNzlk
https://t.me/+ZanqGN75WmMwNzlk
pixelated-kiss.mp40.31 KB
4000
Repost from گسترده نگاره سومی😍🧿
00:06
Відео недоступне
کلکل بامزهی ددی و لیتل بوی شیطونش👶🏻🍼
#چپتر48 پارت واقعی❌
_هیننن!!! نکنه داری #نمیبینی؟ اگه دیگه نتونی ببینی چی؟😱❌
وای بعد من چیکار کنم؟ شایدم کهولت سنه میدونی پیش میاد دیگه داری #پیر میشی!👴🏼
با چشمانی #گرد نگاهش کرد و روی #صندلی نشست.
_نشنیدی؟ نشنیدی؟ واقعنی؟ نشنیدی یعنی؟ اینهمه از صدام #مایه گزاشتم نشنیدی⁉️😧
#لقمهای برای او پیچید و در دهان #نیمهبازش گزاشت.
_بخور بچه...بخور و انقدر رو مغز من نرو! 😡
مرد بزرگتر با #لبهایی کج شده مشغول #جوییدن لقمهاش شد.
#لقمهی دوم را برای #خودش گرفت اما هنوز آن را به دهان نبرده بود که کاوه دستش را گرفت و لقمه را بلعید.
_یوقت... #دهنم...خالی...نشه... #مغزتو...بخورم...بی مغز...شی!😒🥲
https://t.me/+RMmGtO7TW6NmM2I0
https://t.me/+RMmGtO7TW6NmM2I0
1.01 KB
4400