dear mbti daily.

؟ enfp اون کرکتری میشه که بخاطر اتفاقات گذشته نمیتونه به کسی اعتماد کنه و شروع میکنه به نقش بازی کردن و برای گرفتن انتقام دست به هرکاری میزنه، آشوب به پا میکنه و بعد گوشه می ایسته و ذره ذره نابود شدن کسایی که یک روزی بهش بدی کرده بودن رو میبینه.

؟ infp اون کرکتری میشه که از همه گوگولی تر و سافت تره و وقتی میبینیش براش شدیدا سیمپ میکنی، دقیقا خصوصیات یه پروانه و فرشته رو داره اما سر بزنگاه متوجه میشی که لیدره، قدرتش بیشتر از همه اس و اونه که تا الان همه چیز رو برنامه ریزی میکرده و انجام میداده بدون اینکه کسی بهش شک کنه اونم به خاطر ظاهر گوگولی و فرشته طورش.

؟ enfj اون کرکتری میشه که همیشه در هرحالی پشت دوستاشه و توی بحران های شدید زندگیشون میتونن ازش کمک بخوان و اون همیشه اونجاست اما در آخر تنهاست، یک ترومای شدید رو پشت سر گذاشته و نمیذاره کسی از شخصیت واقعیش سر دربیاره یا بفهمه چی بهش گذشته.

؟ infj اون کرکتری میشه که زندگی یک نواخت و آرومی داره و کرکتری هست که همه دوستش دارن، بهش احترام میذارن و سخت کوشه. اما این کرکتر دوتا زندگی جداگانه داره، صبح ها تا شب یک کرکتر مورد احترام و علاقه و شب ها کار تارگت هایی که بهش میسپارن رو توی خواب تموم میکنه. همونی که جدیدا کابوس سیاستمدارای چاق و نکبت توکیو شده.

؟ entj اون کرکتری میشه که شاید از نظر خیلی ها پرخاشگر و قلدر دبیرستان به نظر بیاد اما آخر روزش رو تنها میگذرونه و احتمالا یک مکان ساکت و آروم رو برای خودش دست و پا کرده، براش مهم نیست بقیه چطور راجع به اون فکر میکنن یا حرف میزنن اما به مرور دوستانی پیدا میکنه که به زندگیش رنگ میدن و خود واقعیش رو میبینن و قبول میکنن.

؟ intj اون کرکتری میشه که با اضطراب و افسردگی میجنگه اما نمیذاره این موضوع ضعیفش کنه، دیدگاه به شدت متفاوتی نسبت به اطرافیانش داره و به هیچ کس اعتماد کافی رو نداره و نمیذاره کسی به طور جدی وارد زندگیش بشه و هرلحظه توقع ترک شدن از سمت دیگران رو داره، مستقله اما آسیب دیده.

؟ entp اون کرکتری میشه که وارد یک بحران شخصیتی عمیق میشه، از دوستاش به مرور فاصله میگیره و خودش رو گم میکنه، سعی میکنه باهاش بجنگه اما خب کسی رو پیدا نمیکنه که بتونه افکار بهم ریخته اش رو بهش توضیح بده و درآخر عوض میشه.

؟ intp اون کرکتری میشه که نمیتونه فضای کثیفی که اطرافش به وجود اومده و دیدن این که بالا دستی هاش هرکاری میکنن تا جایگاه و مقامشون رو نگه دارن رو تحمل کنه و تبدیل به یک ویلن میشه، ویلنی که از همه قطع امید کرده و میخواد با روش خودش اون پیر های خرفت معتاد به پول و مقام رو سرجاشون بنشونه.