cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

تعمّق - فلسفه، علم و تاریخ

"تعمّق: ژرف اندیشیدن، غور کردن" تعمق مجموعه‌ای است متشکل از محققان فلسفه و علوم انسانی و به عنوان یک مجموعه، سوگیری‌ای ندارد. مطالب منتشر‌شده نظرات و مواضع شخصی نگارنده‌ها می‌باشند. همکاری: @Taamoq_Writers تبادل و تبلیغ: @Taamoq_Ads

Більше
Рекламні дописи
6 524
Підписники
+2224 години
+1377 днів
+71830 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

04:19
Відео недоступнеДивитись в Telegram
انسانِ دانشگاهی
در این ویدیو بوردیو بصورت کوتاه به هدفِ خود از تالیف کتابِ «انسانِ دانشگاهی» و رابطه این کتاب با روشنفکران می‌پردازد. این کتاب، تاملی انتقادی و تحلیلِ جامعه‌شناختی بر دنیای دانشگاهی است.
- #پی‌یر_بوردیو ترجمه: #آراز_بارسقیان (حداقلْ کلانشهر) #دانشگاه، #سرمایه، #قدرت، #جامعه‌شناسی Taamoq | تَعَمُّق
Показати все...
🔥 3👍 2👎 1
چرا نیچه از سوسیالیسم متنفر است؟ نقدی بر چپ‌های نیچه‌ای - گفت‌وگوی مجله ژاکوبن با دنیل تات، نویسنده کتابی درباره چپ و نیچه بخشی از متن: "فلسفه نیچه در زمان آشفتگی سیاسی اجتناب ناپذیر می‌شود، زیرا مضامینی که او با آنها درگیر است - اراده فرد، نیرو، اصالت حیات و قدرت - برای هر جنبش سیاسی مهم است و با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند. اما از آنجا که نیچه تخیل راست و چپ را به طور یکسان تسخیر کرده است، اندیشه او تأثیر عجیبی ایجاد می‌کند. جناح راست برای دفاع از نظم و سلسله مراتب به فیلسوف متکی است و جناح چپ تلاش می‌کند تا او را برای اهداف خود بازپس بگیرد. برای بلشویک‌ها، نیچه به دو دلیل به فیلسوفی مرکزی تبدیل شد. دلیل اول سیاسی بود: بلشویک‌ها می‌خواستند در برابر فاجعه بزرگی که در برابر خود می‌دیدند اراده‌ای جمعی بسازند - یعنی همان جنگ جهانی که بشریت هرگز آن را تجربه نکرده بود. آنتونیو گرامشی به درستی اشاره می‌کند که بلشویک‌ها با به کارگیری نیروی اراده‌ی پرولتاریا در کشوری که هنوز تحت سلطه اشراف بود، تئوری تاریخ در کتاب سرمایه مارکس را به چالش کشیدند. در چنین شرایطی، و در جایی که به نظر می‌رسد انقلاب توسط اراده‌ی خودخواسته‌ی افراد و سازمان‌دهی حزب بلشویک به وقوع پیوسته، جای تعجب نیست که اندیشه نیچه، و همچنین نیچه‌گرایی، تأثیری تعیین‌کننده داشته باشد. اما همان طور که لئون تروتسکی استدلال می‌کرد، نیچه خطری نیز برای حیات فکری جنبش بلشویکی به همراه داشت. تروتسکی در اولین مقاله منتشر شده‌اش در سال ١٩٠٠، با عنوان «درباره فلسفه ابرمرد»[۱۰] به این نکته اشاره می‌کند که فلسفه فردگرای رادیکال نیچه برای بورژوازی جذاب بود، او «ایدئولوگ گروهی شد که مانند پرنده‌ای شکاری و با هزینه جامعه زندگی می‌کردند، اما در شرایطی خوش‌شانس‌تر از لومپن پرولتاریای بدبخت: آنها پرولتاریای انگلی[۱۱] با میزان کارآمدی بالاتری بودند.» جنبش بلشویکی بر سر نیچه به دو گروه تقسیم شد. برخی مانند تروتسکی فلسفه او را مورد انتقاد قرار دادند، در حالی که دیگرانی مانند نویسنده و فیلسوف علمی-تخیلی الکساندر بوگدانوف، تمایل بیشتری به ادغام جنبه‌هایی از اندیشه آلمانی در جنبش داشتند، به‌ویژه آنچه نیچه آن را بازسنجیدن ارزش‌ها می‌نامید: رد مقوله‌های اخلاق سنتی (نیک و شر) و ایجاد یک چارچوب ارزیابی کاملاً جدید. اما به طور کلی، بیشتر بلشویک‌ها بین اندیشه نیچه و جهان‌بینی سوسیالیستی خود قرابتی پیدا نکردند. در عوض، آنها او را به عنوان دشمنی می‌شناختند که باید از طریق هژمونی فرهنگی‌اش کار را پیش برد، و ممکن است مفاهیمش در برخی موارد مفید واقع شود"… برای مطالعه متن کامل کلیک کنید یا Instant View را در پایین پست لمس کنید. ﹏﹏✎ #دنیل_تات ترجمه: #امین_بزرگیان #فردریش_نیچه، #چپ، #کارل_مارکس، #ژیل_دلوز، #میشل_فوکو، #بلشویسم Taamoq | تَعَمُّق
Показати все...
چرا نیچه از سوسیالیسم متنفر است: نقدی بر چپ‌های نیچه‌ای

مـقدمـه مـترجـم: هـنگامـی.کـه کـتاب «چـگونـه انـگل‌وار بـخوانـیم: چـرا چـپْ نـیچه را ارتـقا داده اسـت»1 از دنـیل تـات، اسـتاد دانـشگاه واشـنگتن، را خـوانـدم از نـقد بـی‌پـروای او بـه تـفسیر چـپگـرایـانـه از نـیچه، یـعنی کـاری کـه اهـالـی فـرنـچ‌تـئوری در هـمه ایـن یـک قـرن اخـیر انـجام داده‌انـد، عـصبانـی شـدم بـه ایـن دلـیل سـاده کـه نـمی‌تـوانسـتم از عـلقـه هـمزمـانـم بـه نـیچه و مـارکـس چـشم.پـوشـی کـنم. دنـیل تـات را از زمـان اقـامـتم در واشـنگتن مـیشـناخـتم و چـندبـاری فـرصـت گـفتگو بـا او بــرایــم مــهیا…

👍 8👎 1 1👏 1
14:45
Відео недоступнеДивитись в Telegram
از آرواره‌ها تا ایدئولوژی فاشیسم ویدیو- مقالۀ‌ با ژیژک در سینما نگاهی به عناصر ایدئولوژی در کابارهٔ باب فاسی، پیروزی اراده‌ی لنی ریفنشتال سینمای پروپاگاندای نازی‌ها و گروه راک رامشتاین
«سوژه‌ی نژادپرستی، چه یهودی باشد، چه ترک، چه الجزایری و چه هرکس دیگر، نوعی چهره‌ی فانتزی است، کسی که خلأ «دیگری» را تجسم می‌بخشد. استدلال زیربنایی هر شکلی از نژادپرستی این است که «اگر آن‌ها نبودند، زندگی بی‌نقص می‌بود و جامعه از نو هماهنگ می‌شد.» ولی ژیژک روی این نکته انگشت می‌گذارد که آن‌چه این استدلال فراموش می‌کند این واقعیت است که سوژه‌ی نژادپرستی صرفاً یک چهره‌ی فانتزی است و فقط به این دلیل است که ما را وا‌می‌دارد که در وهله‌ی اول فکر کنیم که چنین جامعه‌ی هماهنگی عملاً امکان وجود دارد. به نظر ژیژک، در عمل جامعه همیشه پیشاپیش منشعب و شکاف خورده است....»
- #اسلاوی_ژیژک ترجمه و زیرنویس: مجله فرهنگی هنری پتریکور #سینما، #ایدئولوژی، #نژادپرستی، #فاشیسم، #نازیسم - همچنین ببینید: تقابل انسداد در استاکر با انسداد در سولاریس | اسلاوی ژیژک Taamoq | تَعَمُّق
Показати все...
👍 7👏 2👌 2 1
Фото недоступнеДивитись в Telegram
اینجا با هم تووی کتاب ها غلت می‌زنیم. از فلسفه و هنر می‌گیم، شعر می‌خونیم و در دل تاریخ می‌ریم. موسیقی گوش می‌کنیم و از دوربین کارگردانان بزرگ به جهان نگاه می‌کنیم.https://t.me/bookmusicbook
Показати все...
👍 1🔥 1
سکولاریسم و هگل روشنفکر/رفرماسیون در دین مسیحیت پرچم روح آزادی را بر افراشت؛ باید متذکر شد که: هگل (۱۷۷۰-۱۸۳۱) دانشمند علم الهیاتِ وپروتستان و فیلسوف ایده‌آلیست بود. به نظر هگل رفرماسیون در دین مسیحیت پرچم روح آزادی را بر افراشت. هدف هگل این بود که مبانی فکری روح آزادی را به مثابه پایه فلسفی حقوق، اخلاق، حکومت و قانون اساسی کشور تدوین کند. پروتستانتیسم و فلسفه هگل روند سکولاریزه شدن جوامع غربی را شتاب بخشیدند. فرهنگ فردیت و آزادی‌های فردی از پروتستانتیسم منشاء نگرفته‌است، بلکه ریشه فلسفی آن‌را باید در فلسفه اومانیسم و فلسفه هگل و کانت نیز جستجو کرد و یافت. پس می‌شود گفت که بخشی از ایده‌های آزادی‌خواهانه مدرن به رفرم در کلیسا و پروتستانتیسم برمی‌گردد و بخش اصلی آن به فلسفه روشن‌گرایی. ولی چرا فلسفه (دولت هگل) در روند سکولاریزه شدن جوامع اروپایی و در مرحله اول در آلمان آن‌قدر موثر بود؟ برای جواب این سؤال بصورت مختصر و مفید باید نکاتی از فلسفه دولت هگل را زیر ذره‌بین قرار داد. هگل به اهمیت رفرماسیون پافشاری می‌کرد. به نظر او مذهب مسیحیت با کمک رفرماسیون شروع به ارتقاء و اصلاح دنیا توسط استفاده از روح و تفکر آزاد نمود. هگل فکر می‌کرد که فلسفه فقط با استفاده از روحِ آزاد می‌تواند سیانت ذات و سیاست کشور را تحت تاثیر قرار بدهد. به نظر او هدف رفرماسیون به تحقق بخشیدن آزادی بود. همان طور که مارتین لوتر هم تبلیغ می‌کرد که فقط یک انسان آزاد می‌تواند رابطه مستقیم با خدا داشته باشد. دقیقاً این امر شرط لازم و پیش‌زمینه آزادی تاریخی و روحی و فکری انسان‌ها می‌باشد. به نظر هگل ایده آزادی در انقلاب سیاسی فرانسه و در بیانیه حقوق بشر تبلور یافته‌است. هگل در سخنرانی‌های خود در مورد تاریخ تاکید می‌کرد که آزادی مذهبی به مفهوم آزادی درونی انسان‌ها می‌باشد. به نظر او ولی برده‌داری با توسل به آزادی مذهبی از بین نمی‌رود، دولت‌ها و قوانین اساسی کشورها نیز توسط آزادی مذهبی عقلانی نمی‌شوند. بلکه انسان‌ها باید راه سخت و دشوار آموزش علم نوین را طی کنند تا به جوهر دنیوی شدن این جهان پی برند. خرد و حقیقت هگل در فلسفه حقوق خود می‌نویسد که حکومت ترکیبی است از حقیقت و ایده‌های اخلاقی. به نظر هگل آنچه که عاقلانه، منطقی و خردمندانه است حقیقت و واقعیت هم هست. بین طرفداران هگل در خصوص این سؤال که حقیقت چیست جدال‌هایی تاریخی پیش آمد. طرفداران راست‌گرای هگل می‌گفتند آنچه حقیقت است منطقی و عاقلانه است. ولی هگلیانیست‌های چپی می‌گفتند آنچه منطقی است حقیقت است یعنی آنچه منطقی است می‌بایست به واقعیت تحقق یابد و واقعیت‌های معقول باید مورد تمجید قرار بگیرند. این بحث در شیوه برخورد با عملکرد حکومت‌ها تا به امروز اهمیت به‌سزایی دارد. آیا باید هر نوع حاکمیتی را معقول شناخت زیرا با موفقیت حکومت می‌کند؟ در خصوص روشن کردن این بحث جا دارد که این پرسش مطرح شود: آیا دولت کنونی جمهوری اسلامی ایران مدبرانه عمل می‌کند چون قدرتمند است؟ یا باید تدبیر و خرد را فراتر از حاکمیت کنونی جستجو کرد تا روزی حقیقتی دیگر در ایران برقرار شود؟ هگل فکر می‌کرد که یک کشور باید تبلور کمال اخلاقیات باشد. این فیلسوف آلمانی در آثاری که در شهر ینا نوشت، تاکید کرد که رفرم قلمرو پادشاهی آلمان (۱۸۷۱ تا ۱۹۱۸) که به نام رایش پادشاهی آلمان مشهور بود، توسط فقط انتقاد امکان‌پذیر نیست و توسط خشونت می‌تواند اصلاح گردد. برای مطالعه متن کامل کلیک کنید یا Instant View را در پایین پست لمس کنید. ﹏﹏✎ #آرامش_دوستدار #هگل، #سکولاریزم، #دولت، #فلسفه_سیاسی Taamoq | تَعَمُّق
Показати все...
سکولاریسم و هگل

روشنفکر/ رفرماسیون در دین مسیحیت پرچم روح آزادی را بر افراشت؛ باید متذکر شد که: هگل (۱۷۷۰-۱۸۳۱) دانشمند علم الهیاتِ وپروتستان و فیلسوف ایده‌آلیست بود. به نظر هگل رفرماسیون در دین مسیحیت پرچم روح آزادی را بر افراشت. هدف هگل این بود که مبانی فکری روح آزادی را به مثابه پایه فلسفی حقوق، اخلاق، حکومت و قانون اساسی کشور تدوین کند. پروتستانتیسم و فلسفه هگل روند سکولاریزه شدن جوامع غربی را شتاب بخشیدند. فرهنگ فردیت و آزادی‌های فردی از پروتستانتیسم منشاء نگرفته‌است، بلکه ریشه فلسفی آن‌را باید در فلسفه اومانیسم و فلسفه…

👍 6 1👏 1
02:47
Відео недоступнеДивитись в Telegram
اسطورۀ ایران باستان ساسانیان، اسلام و شاهنامه - #مراد_فرهادپور #تاریخ، #ساسانیان، #شاهنامه، #استبداد، #ایران_باستان Taamoq | تَعَمُّق
Показати все...
👍 11 1🔥 1👏 1👌 1🕊 1
حیوانیت درونماندگاری خورنده و خورده‌شده من حیوانیت را از نظرگاه محدودی بررسی می‌کنم که به نظرم مشکوک است، اما ارزش آن در جریان تحلیل مشخص خواهد شد. از این منظر، حیوانیّت عبارت است از بی‌واسطگی یا درونماندگاری. درونماندگاری حیوان در نسبت با محیطش در وضعیتی مشخص عرضه می‌شود، که اهمیت بنیادین دارد. من به طور مستمر از آن سخن نخواهم گفت اما در عین حال همواره آن را در نظر دارم؛ نتیجه‌ی گزاره‌های من به این نقطه‌ی آغازین بازمی‌گردد: وضعیت مزبور عبارت است از وضعیتی که در آن یک حیوان حیوان دیگر را می‌خورد. وقتی حیوانی حیوان دیگر را می‌خورد درواقع خورنده موجودی هم‌رده را خورده است. بدین معناست که از درونماندگاری سخن می‌گویم. مقصودم موجودی هم‌رده بماهو نیست، بلکه منظورم این است که هیچ تعالی‌ای بین خورنده و خوراک وجود ندارد؛ البته تفاوتی هست، اما حیوان خورنده در مواجهه با حیوان خوراک این تفاوت را تصدیق نمی‌تواند کرد. حیوانات یک نوع واحد یکدیگر را نمی‌خورند… شاید، اما این مسئله اهمیتی ندارد که آیا شاهین که جوجه را می‌خورد آن را به وضوح از خود متمایز می‌سازد یا خیر، یعنی به همان ترتیبی که ما ابژه را از خود متمایز می‌کنیم. تمایز مستلزم وضع‌کردن ابژه بماهو است. هیچ تفاوت قابل‌تشخیصی وجود ندارد اگر ابژه وضع نشده باشد. حیوانی که خوراک حیوان دیگر می‌شود همچون ابژه داده نمی‌شود. بین حیوانی که خورده می‌شود و حیوانی که می‌خورد، هیچگونه نسبت فرودستی و تبعیت وجود ندارد، همچون نسبت بین یک ابژه، یک شیئ، با انسان، یعنی موجودی که امتناع می‌کند از اینکه همچون شیئ نگریسته شود. از منظر حیوان، هیچ چیز در طول زمان داده نمی‌شود. اینکه ابژه در نظر ما در زمان عرضه می‌شود و دیرند آن قابل‌ادراک است، بدین سبب است که ما انسانیم. اما حیوانی که توسط حیوان دیگر خورده می‌شود در این جانب دیرند جای دارد؛ او خورده می‌شود، نابود می‌شود، و این چیزی نیست جز محوشدن در جهانی که در آن هیچ چیز فراسوی امر حاضر وضع نمی‌شود. در زندگی حیوانی هیچ چیزی وجود ندارد که نسبت بین سرور و فرمانبر را ایجاد کند، هیچ چیزی وجود ندارد که بتواند در یک جانب خودآیینی و در جانب دیگر وابستگی را ایجاد کند. حیوانات، از این منظر که یکدیگر را می‌خورند، از قدرت برابر برخوردار نیستند، بلکه بین آنها هرگز چیزی وجود ندارد مگر همین تفاوت کیفی. شیر مَلِک سباع نیست: در حرکت این رود، شیر صرفاً موج بلندتری است که امواج دیگر و ضعیف‌تر را سرنگون می‌کند. اینکه حیوانی حیوان دیگر را می‌خورد تغییری در وضعیت بنیادین ایجاد نمی‌کند: هر حیوانی در جهان همچون آب است درون آب. وضعیت حیوانی مشتمل بر هیچ عنصری از وضعیت انسانی نیست؛ در صورت لزوم می‌توان حیوان را همچون سوژه‌ای تلقی کرد که مابقی جهان برای او ابژه است، اما حیوان هرگز قادر نیست چنین فهمی از خود داشته باشد. هوش انسانی قادر به درک عناصر این وضعیت هست، اما حیوان قادر نیست این عناصر را درک کند. برای مطالعه متن کامل کلیک کنید یا Instant View را در پایین پست لمس کنید. ﹏﹏✎ #ژرژ_باتای مترجم: #سروش_سیدی (کانال) در «کتاب نظریه‌ی دین، فصل اول» #درونماندگاری، #حیوانیت، #فلسفه، #فلسفه_سیاسی Taamoq | تَعَمُّق
Показати все...
حیوانیت

درونماندگاری خورنده و خورده‌شده من حیوانیت را از نظرگاه محدودی بررسی می‌کنم که به نظرم مشکوک است، اما ارزش آن در جریان تحلیل مشخص خواهد شد. از این منظر، حیوانیّت عبارت است از بی‌واسطگی یا درونماندگاری. درونماندگاری حیوان در نسبت با محیطش در وضعیتی مشخص عرضه می‌شود، که اهمیت بنیادین دارد. من به طور مستمر از آن سخن نخواهم گفت اما در عین حال همواره آن را در نظر دارم؛ نتیجه‌ی گزاره‌های من به این نقطه‌ی آغازین بازمی‌گردد: وضعیت مزبور عبارت است از وضعیتی که در آن یک حیوان حیوان دیگر را می‌خورد. وقتی حیوانی حیوان…

👍 3 3🔥 3
Фото недоступнеДивитись в Telegram
در باب سوسیالیسم و بازار من با این حرف آلبرت آینشتاین موافقم که سوسیالیسم عبارت از کوشش بشر «برای غلبه‌کردن بر این مرحلۀ تعرض‌آمیز تحول انسانی و فراتر رفتن از آن». هر بازاری، حتی بازار سوسیالستی، نوعی نظام تعرض‌آمیز است. کوشش‌های ما برای فراتر رفتن از این سبعیت تا کنون شکست خورده است. من فکر نمی‌کنم نتیجه‌گیریِ درست رها‌کردن این تلاش باشد. ﹏﹏✎ #جرالد_آلن_کوهن در «چرا نه سوسیالیسم؟» ترجمه: #شاپور_اعتماد #سوسیالیسم، #بازار، #اقتصاد_سیاسی Taamoq | تَعَمُّق
Показати все...
👍 12👎 4 2👏 2
درباره چیستی «اخلاق زدگی» از آنجا که واژه‌ی «اخلاق» در زبان فارسی تقریباً همیشه با احترام و حتی تقدیس به کار می‌رود، روبه‌رو شدن با واژه‌ی «اخلاق‌زدگی» (که خواننده را به‌درستی به یاد پدیده‌هایی همچون کپک‌زدگی، زنگ‌زدگی، دزدزدگی، فلک‌زدگی، و ... می‌اندازد) احتمالاً خلاف عادت است. بنابراین، شاید توضیحی کوتاه درباره‌ی آن برای کسانی که می‌خواهند بدانند جستارهایی همچون «اخلاق‌زدگی»، نوشته جولیا درایور، اساساً به چه پدیده‌ای مربوط می‌شوند سودمند باشد. اخلاق‌زدگی ترجمه‌ی واژه انگلیسی مورالیزم (moralism) است. این واژه در زبان انگلیسی هم کاربرد مثبت دارد (که در این صورت معمولاً «اخلاق‌گرایی» ترجمه می‌شود) و هم کاربرد منفی. در سالیان اخیر، معنای منفی این واژه در ادبیات انگلیسی فلسفه‌ی اخلاق بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته و مقالات و کتاب‌های بیشتری درباره‌ی آن به نگارش در آمده‌اند. شاید بتوان هسته‌ی مرکزی مفهوم اخلاق‌زدگی (کاربرد منفی مورالیزم) را چنین تعریف کرد: «توجه نابه‌جا و بیش از اندازه به اخلاق و ملاحظات اخلاقی». برای ترجمه‌ی این اصطلاح، تا جایی که اطلاع دارم، تاکنون از اصطلاحات فارسی همچون «اخلاق‌پرستی»، «اخلاق‌مآبی»، «وسواس اخلاقی» و ... استفاده شده است. من معتقدم عبارت «اخلاق‌زدگی» اصطلاح بهتری برای اشاره به این مفهوم است؛ از جمله به این دلیل که عناصری همچون «بیمارگونگی» و توجه «بیش از اندازه» به اخلاق و ملاحظات اخلاقی را بهتر منتقل می‌کند. جولیا درایور در جستار «اخلاق‌زدگی»* درباره‌ی سه نوع اخلاق‌زدگی بحث می‌کند. از آنجا که اشاره به این سه نوع می‌تواند به ملموس‌تر شدن مفهوم اخلاق‌زدگی کمک کند، یادداشت حاضر را با ذکر این سه نوع به پایان می‌برم: یک: مطلق‌انگاری اخلاقی دو: پرتوقعی اخلاقی [از دیگران] و معیارهای افراطی [عمدتاً هنگام داوری اخلاقی درباره‌ی دیگران یا تعیین تکلیف اخلاقی برای دیگران] سه: اخلاقی جلوه‌دادن ملاحظات غیراخلاقی ﹏﹏✎ #مهدی_خسروانی * برای تهیۀ این جستار، به مترجم پیام بدهید: @MKhosravani #اخلاق‌زدگی، #فلسفه_اخلاق، #جولیا_درایور Taamoq | تَعَمُّق
Показати все...
پارادوکس

💢 منتشر شد: جستار «اخلاق‌زدگی» اولین جستار از مجموعه‌ی «جستارنامه» ✍️ نویسنده: جولیا درایور ✍️مترجم: مهدی خسروانی ❓ موضوع: اخلاق‌زدگی (برای آشنایی با مفهوم «اخلاق زدگی» میتوانید این مطلب را مطالعه کنید) 🔰 شیوه‌ی انتشار: پرداخت اختیاری (همانند کتاب چگونه درباره سکس بیشتر بیندیشیم) 📚 برای تهیه متن کامل این جستار به آیدی مترجم پیام بدهید: @Mkhosravani ◀️ بهای فایل برای هر خواننده 25 هزار تومان (برای پرداخت دلاری: 1 دلار) است. خواننده می‌تواند بهای فایل را در زمانی که برایش مناسب است بپردازد و، در صورت تمایل به تخفیف، هزینه را با هر میزان تخفیف که به نظر خودش مناسب است پرداخت کند. 🌐 کانال پارادوکس: 🆔 @paradoxizer

👍 8 1🔥 1👏 1
Фото недоступнеДивитись в Telegram
حلقه‌ی مطالعاتی یک‌چند برگزار می‌کند: چپ، راست و میانه: آشنایی با گرایش‌های سیاسی جدید و قدیم باحضور #رضا_یعقوبی
در این نشست قصد داریم با محتوای اندیشه‌های راست، چپ، میانه و فراز و فرودهای آن‌ها در دوره‌های مختلف آشنا شویم (متن پیش‌گفتار جلسه را در این لینک مطالعه کنید).
در چهارمین حلقه از سلسله‌جلسات #ری‌پابلیکا با حضور رضا یعقوبی، پژوهشگر و مدرس فلسفه، مترجم کتاب‌های لیبرالیسم و عمل اجتماعی، تاریخ فلسفه و مسائل اصلی فلسفه و … به بحث و گفت‌و‌گو می‌نشینیم. - زمان برگزاری: دوشنبه ۷ خرداد ساعت ۱۸ تا ۲۰ - هزینه‌ی ثبت‌نام حضوری (تهران) ۶۰ هزار تومان و در صورتی که آنلاین شرکت می‌کنید ۴۰ هزار تومان می‌باشد. - برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به آیدی زیر مراجعه کنید: @public_yekchand Taamoq | تَعَمُّق
Показати все...
5👍 3👎 2🙏 2