cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

𝗠𝗘𝗧𝗔𝗡𝗢𝗜𝗔`🥀

🧿••𝗠𝗘𝗟𝗔𝗡𝗖𝗛𝗢𝗟𝗬 نَغمِه‌من.. هَمچوآوای‌نَسیم‌پَرشِکَستِه عَطرِغَم‌می‌ریخت‌بَردِل‌هایِ‌خَستِه 🥲✨/𝟭𝟰𝟬𝟮 𝟬𝟲 𝟮𝟳

Більше
Рекламні дописи
609
Підписники
-424 години
+467 днів
+7430 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

۱۸پاک
Показати все...
Repost from N/a
#‌همتا مهرابی بدجوری دل استادش #‌حا‌مد سلطانی رو برده،حالا کسی حق نداره سمت همتا چپ نگاه کنه. همین پارت اولش رو بخونی #‌جذ‌بت میکنه. رمان #‌استا‌د‌و‌دا‌نشجو‌یی متفاوت و جذاب اولین اثر موفق نویسنده. https://t.me/+WkUlo23gK5g5ZDA8
Показати все...
Repost from N/a
تجاوز یک مَرد سادیسمی!🔞 ترسیده چند قدم به عقب رفتم و کمرم رو چنگ زد. دستی به گردنم زد و با لحن خشنی گفت: -فکر می‌کنی ولت می‌کنم عشق قدیمی؟! ترسیده نگاهش کردم که روی تخت هولم داد و.. دوست پسر سابقش دزدیدش و..💦 https://t.me/+no0N_6STG2IyMDM8 ۱۸
Показати все...
Repost from N/a
به خاطر برادرم مجبور شدم با پسر بزرگترین خلاف کار شهر معامله کنم اما نمیدونستم که اون قصد داره... 🔞🔞💦💦 -ببین اشتباه گرفتی ابروهاشو سوالی بالا برد و منتظر نگام کرد - به خیالت من از اون دختراشم که در ازای این پول بخوام پا بذارم رو ارزش‌هامو خودمو بهت تقدیم کنم!؟ - یعنی نیستی؟ دندونامو  محکم رو هم فشردم از جام پا شدم و کمی روی میز خم شدم سمتش - ببین یارو من خریدنی نیستم نه با این پولا که با بیشتر از اینام کمرمو صاف کردم و خواستم دستمو سمت کوله ام ببرم تا برش دارم یهو ... https://t.me/+XdhhhB0S7fMwNjdk نیم‌نوپ۱۸پ
Показати все...
Repost from N/a
#پسری‌که‌زنشو‌قاتل‌میدونه‌ولی‌متوجه‌نمیشه‌که‌خودش‌قاتل‌بچه‌اش‌میشه با کمربند به جونم افتاده بود! دستمو حائل شکمم کردم تا بچم آسیبی نبینه.هنوز نمیدونست #حاملم. _لعنتی تو باعث شدی زنم بره تو باعث شدی زندگیم نابود بشه. حرف‌ها رو با داد میگفت و ضربه های محکم و پی در پی به پشتم میزد +خواهش میکنم آرمان ولم کن من کاری نکردم که،من... _ساکت شو ببند دهنتو به چه جرأتی اسم منو صدا میزنی؟ با هق هق ازش میخواستم تموم کنه ولی گوشش بدهکار نبود ضربه ی محکمی به کمرم زد که سگگش به استخون پشتم خورد تیری شدیدی گرفت که جری تر شد و بهم حمله کرد به جونم افتاده بود با مشت و لگد به بدنم میکوبید و ضربه میزد _صدات‌و‌ببر،فکر کردی من تورو زن خودم حساب میکنم؟تو فقط کنیز این خونه ای فهمیدی؟ مشت محکمش روی شکمم فرو اومد....نفسم بند اومد انگار دنیا جلوی چشمام سیاه شد حس میکردم لباسمو بین پاهام خیس شد،فقط صدای داد آرمان شنیدم... _آرمان...بچم.... دستمو رو شکمم گذاشتم سرگیجه امونمو بریده بود و باعث شد بیوفتم. _ترنم؟ترنم این خون چیه؟تو حامله ای؟ چشمام داشت بسته میشد که.... https://t.me/+WkUlo23gK5g5ZDA8 #‌دختر‌ه‌بیچا‌ره‌حا‌مله‌بود‌😱💯 ۱۴
Показати все...
Repost from N/a
Фото недоступнеДивитись в Telegram
من ارسلانم سرگرد سازمان امنیت واطلاعات کشور .با وجودیکه بخاطر شغلم تصمیم نداشتم با کسی وارد رابطه بشم اما ، دختر هم محله ایم دلمو برد و منو عاشق خودش کرد . اینقدر می خواستمش که حاضر بودم جونمم براش بدم . اما تو یه ماموریت فهمیدم برادرش سر کرده یکی از باندای قاچاقه . شک اینکه نکنه با نقشه برادرش با هام وارد رابطه شده دیوونم کرد وباوجود علاقه شدیدی که بهش داشتم از خودم روندمش. وقتی به خودم اومدم که فهمیدم توسط یکی از باندای خلاف دزدیده شده و داره شکنجه میشه. تا مرز دیوونگی رفتم ودنبالش گشتم و بالاخره🔞🔥 https://t.me/+abfIsQ-KuspiYTBk ۱۴
Показати все...
این متن حاوی اسپویل میباشد🤫👇 #پارت_18 قفسه سینمو بوسید و سرش رفت تو گودی گردنم و عمیق بو کشیدوگفت:هووووم چه بوی خوبی میدی دختر بدنم بی حس شده بود و نمیتونستم تکون بخورم چشمام هی روی هم میوفتاد و حالت تهوع بدی گرفته بودم بی جون هلش دادم و گفتم:ولم کن نوید دستش رفت سمت شلوارم شلوارمو از پام آروم کشید بیرون و تاپمو داد بالا و دستش لغزید روی بالاتنم اشکم چکیدو بین موهام گم شد +کمککککک دستشو گذاشت روی لبام و کنار گوشم گفت:هیش تومال منی گیتی چه الان چه چندسال دیگه دستش رفت سمت شلوارش و... دوست پسرش بهش تجاوز میکنه😱🫣 برای خوندن ادامه رمان روی لینک زیر کلیک کنین🤤🤐 https://t.me/+-XYZ0rYB3EA3ZDFk https://t.me/+-XYZ0rYB3EA3ZDFk 3پاک
Показати все...
Repost from N/a
یه قصه ی جنجالی و بدون سانسور میخوای پس عضو چنل زیر شو 🔞🔞🔞🔥🔥🔥 خودشو انقدر بهم نزدیک کرد که دیگه فاصله ای بینمون نبود نگاه خشمگینش تو کل صورتم درگردش بود و با هر کلمه ای  که میگفت نفسهای داغش  پخش میشد تو صورتم -تو این خونه می مونی و هر شب باهام راه میای  تا بچه ای که قرار بوده رو بهم بدی دقایق طولانی حیرت زده بهش زل زدم تااینکه با اسیر شدن مچ دستم تو دستای همیشه داغش بالاخره به خودم اومدم  و زبون باز کردم به اعتراض -معلوم هست چی داری میگی اصلا؟ -همینکه گفتم ،تنها راهی که نجاتت میده از مخمصه ای که شوهر مرحومت انداختت توش اینه که تن بدی به خواسته ام وگرنه... https://t.me/+XdhhhB0S7fMwNjdk نیم‌‌نوپ۱۳پاک
Показати все...
[شانس یا سرنوشت] 🔥🔥🔥🔥 🔥🔥🔥 🔥🔥 🔥 عینک طبی رو روی چشمام جابه جا کردم و وارد کلاس شدم و سمت میز رفتم و کیفم و گذاشتم یکی از پسرای کلاس با خوشمزگی گفت:دخترخانم بیا پایین سیس عقاب گرفته اون بالا فکرکرده استاده خیلیا خندیدن که با لبخند عینکمو برداشتم و گفتم:جالب بود.. باجدیت ادامه دادم:از خوشمزه بازی تو کلاسم خوشم نمیاد بی برو برگرد حذف میکنم بهتره که باهم راه بیایم تااینکه هرترم بخواین این درس و حذف کنین متوجه هستین که چی میگم؟ سکوت حاکم برکلاس شد که لبخندی زدم و گفتم:خوبه گیتی ابراهیمی هستم استاد درس شیمی.... ○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○● گیتی ابراهیمی دختر تیزهوشی که تو سن۲۵سالگی تونسته استاد دانشگاه بشه عاشق و دلباخته نویدتهرانی یکی ازپولدارای شهره ولی اون پسر با دوز و کلک بهش..... 📛برای خواندن ادامه روی لینک زیر کلیک کنید https://t.me/+-XYZ0rYB3EA3ZDFk https://t.me/+-XYZ0rYB3EA3ZDFk 3پاک
Показати все...
شانس یا سرنوشت

『﷽』 تاریخ شروع: 1402/8/23 رمان تکمیل شده: خشم شب[پی دی اف] درحال تایپ[شانس یا سرنوشت] [هرروزبه جز روزهای تعطیل دوپارت ساعت18] به قلم:فاطمه.د

Repost from N/a
آراد زیر لب پسر تخسی بهم بست آراد- خوب نظرت راجب جایزه چیه؟ مثلاً ببریمت بیرون که وسایلتو خودت انتخاب کنی؟ نمی‌تونستم دربرابر همچین فرصتی که دارم مقاومت کنم پس با بی‌میلی قبول کردم و رایان قاشق-قاشق از اون فرنی می‌کرد تو حلق من. هنوزم احساس بدی داشتم و راحت نبودم تو بغلش... بعد تموم شدن رایان بغلم کرد و سرمو گذاشت رو شونش و به کمرم ضربه میزد. انقدر این کارو کرد که به خواب رفتم... داشتم با تدی توی دستم بازی می‌کردم که رایان و آراد با سر و صورت خونی وارد اتاق شدن و هر کدوم بی دلیل به سر و صورت و بدنم ضربه میزدن و من از ترس و درد توی خودم جمع شده بودم در همون حین کسی وارد اتاق شد که نمیشناختمش و زیاد صورتش پیدا نبود. منو با یه دست بلند کرد و برد طرف قفس سگا که... با #شکنجه به زور مال #خودشون میکنن😰 https://t.me/+9wz0hLRzRillNWZk ۲۳پ
Показати все...
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.