﮼ شـایـلیــــن 🔞﮼
تنِ داغشو تو بغلت بگیری و با تمام وجود لب و گردنشو ببوسی و لیس بزنی 🔥💦 رمان مافیایی بزرگسال شایلین 🔞 پارت گذاری هر روز هفته جز پنجشنبه و جمعه ♥️
Більше3 812
Підписники
-1124 години
-1197 днів
-61730 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
دورهمیمون نشه؟!🥹😢
اینجا همه سنی هست و کلی قراره بهمون خوش بگذره😍😋
پس از دست ندین این دورهمی رو شمام به جمعمون بیاین😌🤭
https://t.me/+Luc0dFMLrBk3ZjAy
https://t.me/+Luc0dFMLrBk3ZjAy
16300
دورهمیمون نشه؟!🥹😢
اینجا همه سنی هست و کلی قراره بهمون خوش بگذره😍😋
پس از دست ندین این دورهمی رو شمام به جمعمون بیاین😌🤭
https://t.me/+Luc0dFMLrBk3ZjAy
https://t.me/+Luc0dFMLrBk3ZjAy
38210
🔝⭕️ کد مورس امشب همستر کامبت، 3 تیر
S: • • •
W: • — —
A: • —
P: • — — •
[✅ SWAP ✅]
⬅️ ورود به همستر کامبت 😍
👍 1
29240
آموزش کامل و کد های مخفی و کارت ها ی همستر 😍👇
https://t.me/Hamster_kombat_bot/start?startapp=kentId764788197
لینک کانال آموزش 👇
@hamsterkombabott
72590
#Part707
- دوشیزه مکرمه ، خانوم شایلین فتوحی ! برای باز سوم عرض میکنم آیا به بنده وکالت میدهید شمارا به عقد دائم ارسلان شایگان نوهی بزرگِ خاندانِ شایگان در بیاورم ؟ آیا بنده وکیلم ؟!
نگاهِ پر استرسمو از آینه گرفتم و نگاهی به شایان و ارمغان کردم و بعد به شاهین !
لبخندی زد و با آرامش چشماشو بازو بسته کرد … دلم بهش گرم بود و با آرامشی که داد بیشتر هم شد !
لبخند دندون نمایی زدم و گفتم
- با اجازه داداشم بله !
و صدایِ دست بقیه و سوت و کِل کشیدنِ خاتون و گلاره بود که بلند شد !
ارسلانم با خوشحالی که تو صدا و چهرش بود بله رو داد و اونجا بود که برای ابدیَت اسمش واردِ شناسنامم شد !
آرش خیلی سریع موزیک گذاشت و با دلقک بازیای شاهین و آرمان ریختن وسط !
کسی نبود جز خودمون !
عکاس دونه دونه ازمون عکس گرفت !
اول با خاتون و اردلان خان ! بعد با شاهین و پروانه ! بعد با پریا و آرمان و در آخر گلاره و آرش !
کلی عکسم باهمدیگه انداختیم و چندتاهم با ارمغان و شایان !
عکاس درحالیکه نگاهش به دوربین بود و عکسارو چک میکرد گفت
- حالا همگی دستِ جمعی وایستید عکسِ آخرو بندازم !
همه ایستادیم !
گلاره هی شیطنت میکرد و نمیزاشت عکسو بگیریم که آخر عکاس با صدای جیغ جیغوش تذکر داد و جدی جدی ایستادیم !
با رضایت از دوربین نگاهی بهمون کرد و گفت
- 1 - 2 - 3 …
و صدایِ چیلیکِ عکس گرفتن بود که بلند شد !
خوشحال بودم و از تهِ دل هممون میخندیدیم ! روزای خوب و بدمون اتفاقایی که باید میوفتاد و افتاد ، که اگه خوب بود خوشحالمون کرد و بد بود شد تجربه و پختگی … همه و همرو رد کردیم تا رسیدیم به این لحظه !
لحظهی پایان با طعمِ شیرینی …
❤ 70👍 10😢 3
1 64070
پارتایِ پایانی تقدیمِ نگاهتون …♥️
گوشهای از صحبتام باهاتون :
رمانِ شایلینم با تمامِ پستی بلندی ها کم و کاستیا تموم شد :)
چشمای تک تکتونو میبوسم که حمایتم کردید و رمانمو خوندید
یه جاهایی بدقولی کردم و پارتگذاری کمی نامنظم بود به بزرگیِ خودتون ببخشید ♥️
اولین قلمم بود و تمامِ توانمو به کار گرفتم تا بتونم رمانِ خوبیو بنویسم و بهتون تحویل بدم
دلم نمیخواست الکی کشش بدم پس مختصر و مفید برگهی آخرو بستم ♥️
و در آخر بگم کلی دوستون دارم و امیدوارم بتونم رمان سیاکارو با قدرتِ بیشتری ادامه بدم
پایان …
❤ 160🔥 19👍 11😢 3💔 3👏 2
1 80590
_ لطفا پاهاتون رو باز کنید خانم!
به پارچهی سفیدی که بین من و آقای دکتر بود نگاه کردم با خجالت پاهام رو کمی باز کردم. پایین تنهام برهنه بود و حتی شورت هم پام نبود و بخاطر شلوغی مطب مجبور شدم پیش یک دکتر مرد بیام واسه معاینه.
فرید دستم رو فشرد و گفت:
_ خوبی عزیزم؟ آقای دکتر معاینه چقد طول میکشه؟
گرمای انگشت آقای دکتر رو لبه های واژنم حس کردم و لب گزیدم. فرید فکر میکرد دکتره داره معاینهام میکنه اما...
با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت:
_ خانومم خوبی؟
_ خوبم... خوبم عزیزم...
اما همون لحظه چیز لزج و داغی روی چوچولم نشست که بنظر میرسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چوچولم که صدای آه و ناله ام بلند شد.
_ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره...
دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم.
این رو گفت و بعد مک محکمی به چوچولم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم لیس میزنه.
لحظهای زبونش از رو چوچولم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که ناگهان آلتش رو حس کردم که به لبه های چوچولم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد داخلم و....
https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
👍 1❤ 1
36400
_ لطفا پاهاتون رو باز کنید خانم!
به پارچهی سفیدی که بین من و آقای دکتر بود نگاه کردم با خجالت پاهام رو کمی باز کردم. پایین تنهام برهنه بود و حتی شورت هم پام نبود و بخاطر شلوغی مطب مجبور شدم پیش یک دکتر مرد بیام واسه معاینه.
فرید دستم رو فشرد و گفت:
_ خوبی عزیزم؟ آقای دکتر معاینه چقد طول میکشه؟
گرمای انگشت آقای دکتر رو لبه های واژنم حس کردم و لب گزیدم. فرید فکر میکرد دکتره داره معاینهام میکنه اما...
با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت:
_ خانومم خوبی؟
_ خوبم... خوبم عزیزم...
اما همون لحظه چیز لزج و داغی روی چوچولم نشست که بنظر میرسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چوچولم که صدای آه و ناله ام بلند شد.
_ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره...
دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم.
این رو گفت و بعد مک محکمی به چوچولم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم لیس میزنه.
لحظهای زبونش از رو چوچولم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که ناگهان آلتش رو حس کردم که به لبه های چوچولم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد داخلم و....
https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
58510
_ لطفا پاهاتون رو باز کنید خانم!
به پارچهی سفیدی که بین من و آقای دکتر بود نگاه کردم با خجالت پاهام رو کمی باز کردم. پایین تنهام برهنه بود و حتی شورت هم پام نبود و بخاطر شلوغی مطب مجبور شدم پیش یک دکتر مرد بیام واسه معاینه.
فرید دستم رو فشرد و گفت:
_ خوبی عزیزم؟ آقای دکتر معاینه چقد طول میکشه؟
گرمای انگشت آقای دکتر رو لبه های واژنم حس کردم و لب گزیدم. فرید فکر میکرد دکتره داره معاینهام میکنه اما...
با فرو رفتن انگشتش داخلم جیغ آرومی زدم. فرید نگران بهم نگاه کرد و گفت:
_ خانومم خوبی؟
_ خوبم... خوبم عزیزم...
اما همون لحظه چیز لزج و داغی روی چوچولم نشست که بنظر میرسید زبون باشه.... با قدرت شروع کرد مکیدن چوچولم که صدای آه و ناله ام بلند شد.
_ آقای دکتر تموم نشد؟ زنم درد داره...
دکتر_ صبر کنید جناب خانومتون مشکل عفونت دارن باید دقیق معاینه کنم.
این رو گفت و بعد مک محکمی به چوچولم زد که دست فرید رو فشردم. باورم نمیشد توی مطب در حالی که شوهرم پیشمه، آقای دکتر داره واسم لیس میزنه.
لحظهای زبونش از رو چوچولم برداشته شد و فکر کردم تموم شده که ناگهان آلتش رو حس کردم که به لبه های چوچولم میماله تا خواستم حرفی بزنم فرو برد داخلم و....
https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
👍 2
57010
#قسمت1
#عشقبازیبادکتر
_میخوای این باسن خوشگلتو بکنم؟
مظلوم گفت:درد داره؟
دستی به باسنش کشیدم و چندتا سیلی بهش زدم که لرزید باسن این دختر کوچولو بدجور تو دل برو بود
_داگی شو
داگی شد و کون خوشگلشو داد و شورتشو کنار زدم و اول براش سوراخشو لیس زدم بعد انگشتمو توش کردم
که نالید: اییی دکتر
_جووونم مریض کوچولوم؟
داد زد:کیرتو میخوااام لطفا
خندیدم و زیپ شلوارمو باز کردم و کیر سیخ شدمو بیرون اوردم خواستم بکنم توش که یهودر باز شد و منیشیم....👇❌🔞
https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
https://t.me/+qo32X2HpEbFjZGRk
👍 1
71300
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.