『 𝙋𝙪𝙧𝙥𝙡𝙚 𝙈𝙞𝙨𝙩 』

↤موزیک‌پیشنهادی‌امشب☆ ~RELAXING... ⌗ #NightMusic ᦾ ≼  ρυяρℓємιѕт  ≽

شرطای اینم نرسوندید

پستای امروزو که نادیده گرفتید

↤ احساس کلافگی میکرد، در حالت های مختلف ازشون عکس میگرفتند و پسربزرگتر متوجه شده بود که تهیونگ هم با این اوضاع راحت نیست. توی تمام موقعیت ها سعی میکرد پسرکوچکتر و شاد نگه داره تا احساس امنیت کنه و کنارش آرامش داشته باشه. + میشه یکم استراحت کنیم دوباره کارو ادامه بدید؟ × بله حتما. دیگه طاقت نیاورد و دست تهیونگ رو گرفت و اونو از استودیو خارج کرد. به طور بدی تنشو میخواست، بغلش کرد تهیونگ دستاشو گرفت و گفت - واقعا کلافه شدم از عکسبرداری خوب شد گفتی، استراحت کنیم. + منم حالم اوکی نبود توی اون فضا ولی بهرحال تموم میشه. - من میخام برم خونه یونگی. لبخندی زد. + فندقم منم دوس دارم برم خونه، کنارت بشینم، تا باهم حرف بزنیم و من به چشای تیله ای تو خیره بشم، ولی بزار تموم شه قول میدم زود از اینجا بریم. - باشه. پس بیا یبار دیگه همو بغل کنیم بعد بریم زودتر تموم شه. چشمی گفت و بغلش کرد، واقعا این پسر تمام وجودش بود تهیونگ خیلی براش خواستنی بود. هر لحظه بیشتر عاشقش میشد.. هر ساعت.. هر دقیقه و هر ثانیه! ⌗ #TaeGi ᦾ ⌗ #Story ᦾ ≼  ρυяρℓємιѕт  ≽

↤ همیشه اونی سکوت می کنه درک میکنه که تهش با حرف زدن ادم بده ی داستان میشه ⌗ #Suga ᦾ ≼  ρυяρℓємιѕт  ≽

↤ همش با خودش فکر می‌کرد که چرا پسر بزرگتر دنبال کارای خطرناکه؟ چرا دوس داره همیشه زندگیشو به خطر بندازه. تا این‌که یادش اومد اون کارش همینه.. اون همینطوری قبولش کرده بود.. ولی نگرانش بود، نمیخواست اتفاقی برای تنها ادم زندگیش بیفته کلافه بود و تمرکزی روی کتابش نداشت، تا این‌که گوشیش زنگ خورد. با دیدن اسمش حس کرد یکم بهتر شده جواب داد. + زندگی من حالش چطوره؟ - اه...خوب شد زنگ زدی یون داشتم از نگرانی میمردم. + نگران نباش من چیزیم نمیشه، هزاران بار بهت گفتم، چیزی لازم نداری برات بیارم؟ لبخندی زد؛ -نه.... فقط خودت بیا. + با کمال میل عزیزم الان میام. -فعلا. گوشی رو قطع کرد و منتظرش موند. از شدت انتظار چشاش گرم شده بود، که صدای در رو شنید. وقتی در باز شد سریع دویید و بغلش کرد. فقط یه ساعت ازش دور بود و بازم مثل بچه ها دلتنگش شده بود. تو چشای تهیونگ نگاه کرد و گفت: + تو فقط یه ساعت ازم دور بودی عزیزکم، ولی قلبت مثل یه گنجشک میتپه. - ولی اون یه ساعت برام پر از استرس و نگرانی بود مین. لبخندی زد و پیشونیش رو بوسید و گفت؛ +خوشحالم که هستی دوردونه م. بوسه ای روی لباش گذاشت. - من بیشتر عشق من؛ ⌗ #TaeGi ᦾ ⌗ #Story ᦾ ≼  ρυяρℓємιѕт  ≽

↤ یه جا خوندم نوشته بود: خوش قلب ترین آدما اونایی هستند که مراقب حرفاشون هستند که یه وقت قلب کسی و خورد نکنند. ⌗ #Taehyung ᦾ ≼  ρυяρℓємιѕт  ≽

↤ عشق تو، گل سرخی ست، بر لبان من! وقتی هر صبح کنار لبخندهايم، عطر بوسه هايت، می پيچد! هر بار که پای سبزينه ی نگاهت، در مسير من، می افتد دوباره عاشق میشوم. ⌗ #TaeGi ᦾ ≼  ρυяρℓємιѕт  ≽

😑ادامه لیست صورتی و اکلیلی‌مون رو دیدی؟؟؟ شبتو باهاش رویایی کن🌜 ⊱─ׁ─ִ✰─ׁ─ִ─✰─ׁ─ִ─✰─ׁ─ִ⊰ ✨ 𝗕𝗹𝗮𝗰𝗸 𝗧𝗮𝗯 𝗟𝗶𝘀𝘁 + 𝟭𝗞, +𝟯𝗞