حرف‌‌هایی برای هیچ!

نوحه گذاشته باز😐😐😐وای میکشمش من

صدای سیستم ماشینش داره تا خونه میاد من برم دراز بکشم😔😂بایییی

بم زنگ زده میگه خب عزیزم بم زنگ میزدی میگفتی منتظرمی گفتم من ساعت نه دقیقا بیدار شدم دیدم ن زنگ زدی ن پیام دادی، یادت افتادم و بت یپام دادم میگه خب عزیزم باید منو درک کنی تو باید زنگ میزدی گفتم من درکت نمیکنم (بخاطر یه ماجرایی اعصام خورده واسه همین اینو میگم) گفت باشه عزیزم من خیلی دوست دارم و... بقول اون دوستمون برام لوندگی و عشوه اومد😍😔 ولی خو کو؟ تاثیر داشت؟ بنظرم میخواس خرم کنه ک یادم بره ازم خبری نگرفته🦦 بعد، بعده این پیاما براش نوشتم برام فلان چیزو بگیر میگه اس کن چیمیخوای گفتم اس دادم😂 والا میبینی انقد خورده حواسش سرجاش نیس میرم منم بخوابم باز خیلی اعصابم داغونه معدم داغون تر

ازگرما متنفره تا هوا خنک نشه تو سایه ی حیاط همینطوری ریلکس میکنه یبار انقدر گرمازده شده بود و بی حال بود طیر افتاب دراز کشیده بود انقدر نا نداشت بره تو سایه بعد مامانم یهو دیدش گفت خنگگگ😂 چرا زیر افتاب پهن شدی😂 و بغل کرد و گذاشتش تو سایه

یه عکس دیگه از میلو🦦 یبار بیرون رفته بود و وقتی برگشت حیاط زیر چونش زخمی شده بود(تو دعوا با گربه های دیگه) خون میومد بزور و سختی با اون همه چنگایی که میداخت، خونش رو خشک کردم با دستمال، بعدش نوازشش کردم بچه اروم گرفت الانم زخم زیر چونشه اونطوری سیاهه

دلم براش تنگ شده🥲🥲

باز خداروشکر من دموکراسی حالیم میشه دیکتاتور بودم همه ری اکتا رو میبستم چ میکردین🦦

چن نفرننن اجییی

در پاسخ این پیام نوشت: خواستم اینو بگم https://t.me/wearewhatweares/13467 یه نفر هار شده چیزی نیست دستم خورد روی اون اون اومده😂😂😂😂

یکی میگف خیلی منفی بافی هنو ته ذهنمه چطوری میشه مثلا تو با دوستت حرفات ی مقدار نخونه بحثتون شه بعد من از وسط برسم بگم وای شما چقدر منفی بافید هم رو فشار بدین و ببوسین با لوندگی با هم حرف بزنین و عشوه بیاین قربتا الی الله حل میشه😍