🧿🦋سمفونی باران🦋🧿

‌ پنجشنبه باید با بعضے از جاهاے خالے بیشتر ڪنار آمد اشک نریخت حسرت نخورد فقط دید و گذشت پنجشنبه همین است روز دوست داشتن هایی ڪه فقط عطرشان مانده و اندڪے خاطره نه خودشان  ... #فرشته_رضایی ‌ ‌ #به_یاد_عزیزانی_ڪه_آسمانی_شده‌اند... ‌ به یاد مادر آسمانیم😭 ❤️🧡💛

امروز دو نفر دست در دست هم میرفتند دختر با ذوق حرف میزد پسر با عشق نگاهش میکرد و تمام شهر از عاشقی این دو نفر، زیبا شده بود بی شک اگر شهردار میشدم برای زیباسازی شهر دست در دست هم بودن عشاق در خیابانها را اجباری میکردم #سیما_امیرخانی ❤️🧡💛

دلم تو را میخواهد پهلو به پهلویِ هم چای بریزیم از قوری احساس به استکانِ کمر باریکِ عشق با نعلبکی گسترده از مهربانی و قند صداقت نوش کنیم کمی گپ بزنیم از سکوت و نگاه با عطرِ نایابِ آدمییت ... #عارف_اخوان ❤️🧡💛

یڪ‌نفر‌ هست كه‌ خود‌ نیست ولى خاطره‌اش ... صبحِ هـر روز مـرا سخت بغل مي‌گيرد ! #صادق_رمضانيان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ ❤️🧡💛    

رابطه‌ی لانگ دیستنس: ❤️🧡💛

چه #فرقی میکند #بمیری یا زنده بمانی وقتی روحت مرده، احساست #درد میکند.....!!

#باران

❤️🧡💛

روزهاى مديدى‌ست نه مى‌نويسد، نه مى‌پرسد، و نه سراغى مى‌گيرد. اما يك روز مى‌آيد و تنها با يك سلام... باز هم اوست كه برنده مى‌شود

«جمال ثریا»

❤️🧡💛

‍ رهگذر به من بگو برای دیدنت کجا بایستم ؟؟؟ تو از کدام کوچه ، خیابان ، کدام شهر میگذری ؟؟؟ از تو کجا گریزم ، گریز پای بی قرار ... کی می‌آیی ؟ چی تنت میکنی ؟ به دستهای منتظرم چی بگویم ؟ با دل دیوانەام چه کنم ؟ عاشقانەهایم را کجا بنویسم که بخوانی ؟ چشمهات را چی بخوانم که ندانی ؟ برای سیر کردن نگاه عمر نوح از کی طلب کنم ؟ رهگذر قشنگ من دستهات را کی بگیرم ؟ برای خندہ هات کی بمیرم ؟!!!!

#عباس_معروفی

❤️🧡💛

آهای خاااااتونم...! تو درونِ شعرهایم خانه کرده ای ومن  دم به دم از گیسوانت می سرایم خواهِشاٌ  مُو  را برای  قتلِ من بیرون مَکُن... #شهاب_شهابی ❤️🧡💛

آرام شدہ ام مثل زنے كہ در آغوش مرگ خفتہ است و ديگر قلبش براے هيچ كس نمے تپد،،، 👌 #سارا_قبادے‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ ❤️🧡💛