شلوار نخی دم‌پا سندبادی

کاش اینقدر دوست داشته میشدم که از خودم نترسم.

رفتم حموم. موهامو سشوار کردم. صورتمو شیو کردم. لاک زدم و الان سی درجه قرتی شدم.

ما همیشه تنهاییم. با وجود آدمای دور و نزدیک. در نهایت یه تنهایی عمیقی وجود داره که هیچ کسی نمیتونه پرش کنه. خودمون میمونیم و یه حفره که پر از رنجه و باید باهاش بسازیم. این درد رو باید تحمل کنیم. این درد، تاوان انسان بودنمونه.

داشتم الان فکر میکردم که چی میشه که میترسم از اینکه درباره‌ی ریحانه حرف بزنم با آدما؟ و میترسم از سوگم بگم؟ بعد به این نتیجه رسیدم که میترسم شبیه عمه‌م بشم. وقتی پسرعمه‌م فوت کرد( که جوون بود و مرگش هم فجیع بود)، سوگ عمه‌م ۶ سال طول کشید. دیگه کسی حال و حوصله‌شو نداشت که دلداریش بده. خودش هم قبول نمیکرد دکتر بره و اگه سوگش رو دست‌ کم میگرفتی، متهم‌ات میکرد به اینکه دوسش نداری و براش احترام قائل نیستی. میترسم تبدیل شم به اون آدم حوصله سر بر که بقیه دور و برشو خالی کردن . آدمی که همه‌ش گریه میکرد و همه‌ی زندگیش رو فدای بچه‌ی مرده‌ش کرده بود.

ریحان 🖤 @rubahdokht 🦊

هیچ چیز در دنیا عادلانه‌ نیست و همه‌چیز در ایران چند برابر ناعادلانه‌س. #ریحانه

ازم پرسیده بودید که گارداسیل رو چطور پیدا کرده. گفت که طی چند ماه، از چند تا داروخونه‌ی مختلف، از چند شهر ‌مختلف تونسته گیرش بیاره. قیمتش رو هم نمی‌دونم حقیقتن. ولی راهی که میتونید پیدا کنید اینه که برید توییتر و اونجا «گارداسیل» رو سرچ کنید. معمولا کسایی که پیداش می‌کنن، میان می‌نویسن که کجا گیرش آوردن. پیشنهادم بهتون اینه که هر سه تا رو باهم بخرید اگه گیرتون اومد. چون معلوم نیست کی باز گیرتون بیاد.

هر ایرانی بجای اینکه ۵۰۴ لغت زبان رو یه بار بخونه لغت abandon رو ۵۰۴ بار خونده امروز اینو یه جا خوندم تا یه ربع داشتم می خندیدم😂😂فک کنم همه مون تجربه اش کردیم😁

با مهدیه و محبوبه حرف زدم امروز و دلم براشون تنگ شده بود. بهم گفتن که کی میای تهران؟ کاش کرونا نبود، مامانم مریض نبود و میتونستم برم تهران یه هفته بمونم.