•×| KINK NOVEL💕
•×|💕KINK, BDSM & LGBT •×|🕊️ رمان، داستانک، کمیک، عکس نوشته، دلنوشته، آهنگ و فعالیت کینک لندی ها. •×|✌🏿تمامی چنل ها: @KINK_LAND •×|💌پست اول: https://t.me/KINK_NOVEL/71 •×|🍃چنل ناشناس: @KINK_HOME •×|💕اونر: @MARTIN_215 | @KINK_ADMIN
БільшеКраїна не вказанаМова не вказанаКатегорія не вказана
433
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
•×| درود خدمت همگی🙂❤️
•×| متاسفانه من {مارتین} بنا به دلایل شخصی و زندگی شخصی خودم نمیتونم فعالیتم رو توی چنل ادامه بدم
•×| متاسفانه فعالیت کینک لند به اتمام رسید و همه چنل ها به یادگار خواهد ماند🙂✋🏿
•×| انشاالله چندی سال دیگه دوباره برمیگردم با فعالیت یوتیوب در کنارتون خواهم بود😅
•×| میتونید خود من رو توی چنل { @THE_215 } دنبال کنید، این چنل همه چیز رو توش میزارم😅 پس حتما راجب بیدیاسام و کینک هم توش حرف خواهم زد😅
•×| بچه های کینک لند رو میتونید توی چنل { @PBK_CHANEL } دنبال کنید، توی این چنل میتونید با بقیه کینک لندی ها ارتباط داشته باشید و توی گروه هم باشید و بتونید عضو بشید.
•×| دوست دار شما { #MARTIN }
•×| درود خدمت همگی🙂❤️
•×| متاسفانه من {مارتین} بنا به دلایل شخصی و زندگی شخصی خودم نمیتونم فعالیتم رو توی چنل ادامه بدم
•×| متاسفانه فعالیت کینک لند به اتمام رسید و همه چنل ها به یادگار خواهد ماند🙂✋🏿
•×| انشاالله چندی سال دیگه دوباره برمیگردم با فعالیت یوتیوب در کنارتون خواهم بود😅
•×| میتونید خود من رو توی چنل { @THE_215 } دنبال کنید، این چنل همه چیز رو توش میزارم😅 پس حتما راجب بیدیاسام و کینک هم توش حرف خواهم زد😅
•×| بچه های کینک لند رو میتونید توی چنل { @PBK_CHANEL } دنبال کنید، توی این چنل میتونید با بقیه کینک لندی ها ارتباط داشته باشید و توی گروه هم باشید و بتونید عضو بشید.
•×| دوست دار شما { #MARTIN }
🏳️🌈⛓️🏳️🌈
BDSM...
به #موهاش چنگ زدم..صدای #جیغاش داخل سالن پیچیده بود
_ خفه شو !
خودتو #بیخودی خسته نکن ..
فکر کردی بهت #رحم میکنم برا من #زبون درازی میکنی؟!!
روی #زمین میکشیدمش و از تن #برهنه اش
که حالا با #قطرهای سرخ #خون جذاب تر شده بود لذت میبردم
+ تو ..تووووفقط یه زن #روانی ! یه زن روانی که قدرت #هارش کرده ..
محکم #کوبیدمش به دیوار و کنار لاله #گوشش غریدم..
_ بیب #خوشگل من تو هر شب زیر این زن #هار جر میخوری ...💦
موهاشو #محکم تر کشیدم و انگشتمو روی #واژنش گذاشتم
با داد گفتم:
_ یادته که دیشب تا خود صبح از #درد مینالیدی؟!
گازی به نوک #سینه اش زدم و دستمو تا مچ داخلش کردم و با #لذت شروع کردم به بالا و پایین کردن دستم
صدای ناله هاش #داغم کرده بود
#پرتش کردم روی تخت و.....💦🦋
https://t.me/joinchat/Sv4RNMwuMAzOjh2K
🏳️🌈 LGBT.. ⛓️ BDSM....
مثبت🔞 جذاب و هات 🔥..
شروع رمان جدید زمستان 1400😉🤤
مجموعه رمانهای ممنوعه💦🏳️🌈⛓️
086a95dea11c0c889b6f2dee0412b15e.gif.mp40.30 KB
ᴄɦaʟʟɛռɢɛ🌙
ᴄɦaʟʟɛռɢɛ☀️
سلام رفقا.
امیدوارم حالتون خوب باشه
امشبم اومدیم با یه سرگرمی دیگه.🦋🕷
چالش امشبمون به این صورته که عکسِ یک شئ یا هرچیزدیگهای...
که فکر میکنید نشوندهندهی شخصیت شماست برامون بفرستید🐚✨
°•ساعت 23:00 امشب منتظرتونیم•°
@masoochanenl
@masoochanenl
〘Ⴆҽ ƈɾαȥყ〙 ⃟ ⃟🔥🌊⃟ ⃟
•×|🕯-{ #Music }
•×|💕-{ @KINK_LAND }| #Evil
Juice Wrld - Fast (320) (Iromusic).mp38.44 MB
#پسرهدارهبچهبهدنیامیاره😰🙄
#ددی_لیتل❤️🔥 #حاملگیمردان🔞 #گی🚫🚸
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
با #جیغ ددی رو صدا زدم که دستشو دور کمرم حلقه کرد. #قربون صدقهام میرفت و سعی میکرد آرومم کنه که دکتر با عصبانیت گفت:
_ زور بزن پسر جون بچه باید بیرون بیاد
ددی با #نگرانی ازم میخواست زور بزنم تا بچه به دنیا بیاد و من با شنیدن صدای گریهی نوزاد از حال رفتم
https://t.me/joinchat/c3f-lFsZIec1MWRk
#گی🌈
#ددی_لیتل🩸
#امپرگ🫐
#پسر_باردارش_رو_بفاک_میده🔥💦
🍑🍑🍑🍑
خودمو روی #ددی کشیدم و با نفس نفس #آلت کلفتشو به #مقعدم مالیدم. ددی با #لذت نگاهم میکرد و از #درد کشیدنم لذت میبرد. کم کم #دیکشو وارد خودم کردم.
_ #سوراخت واسه دیکم نبض میزد #بیبی #بوی.
شکممو گرفتم و به آرومی روی #دیک ددی بالا و پایین شدم. ددی بوسهای به #شکمم زد و منو #داگ_استایل روی تخت نگه داشت.
☄☄☄☄
https://t.me/joinchat/c3f-lFsZIec1MWRk
2.57 MB
•×| شر عشق
•×| #part_16
وارد خونه شدم و با خستگی روی مبل نشستم، نگاهم به دفتر و مداد روی میز افتاد، بیشتر وقت ها همراهم بودن و گاه و بیگاه طرح های ساده میکشیدم، مداد رو برداشتم و صورتش رو رسم کردم...
شبیهش بود ولی خودش نبود، کاغذ رو از دفتر جدا کردم و مچاله کردم، وقتی از طرحی که میکشیدم راضی نمیشدم تا وقتی که بتونم یه طرح بهتر بکشم بیخیالش نمیشدم.
نیم ساعتی مشغول کشیدنش بودم یا شایدم بیشتر...در هر حال اینبار رضایتم رو جلب میکرد،نمیدونم واقعا چهره ی خاصی داشت یا این فقط تصور من بود.
وقتی دوباره به صورتش نگاه کردم یا حرف هاش افتادم، مغزم دوباره درگیر یک دوراهی شد.
سوال های زیادی پشت سر هم تو مغزم ردیف شدند.
_ حالا من باید چیکار کنم؟
_ میتونم بهش اعتماد کنم؟
_ حرف هاش رو بشنوم یا فراموشش کنم؟
_ چجوری بفهمم بهم راست میگه یا دروغ؟
اما من جواب هیچ کدومشون رو نمیدونستم.
⋆
_ این پسر کیه؟
مداد از دستم روی زمین افتاد و صورتم رو سمت آلبرت برگردوندم.
_ تو کی اومدی؟
به آشپزخونه اشاره کرد.
_ خونه بودم، داشتم قهوه درست میکردم
دوباره به نقاشی اشاره کرد.
_ نگفتی...
_ نمیشناسمش، توی مراسم دوشنبه دیدمش، صورتش توی ذهنم مونده
واقعیت رو گفتم ولی ترجیح دادم اینکه امروز به خونش رفتم رو نادیده بگیرم.
با خنده گفت:
_ پس دوست دخترش نباید چشم ازش برداره
بعد دوباره به آشپزخونه رفت.
وقتی آلبرت از دوست دخترش گفت، متوجه شدم طبیعیه که حتما با کسی رابطه داشته باشه، مخصوصا که ظاهر جذابی داشت، این باعث شد دوباره دربارش کنجکاو بشم.
از نگاه من واقعا هویت مبهمی داشت چون هیچ چیزی ازش نمیدونستم، بنظر میرسید تنها زندگی میکنه شاید هم نه...خودم رو شماتت کردم، رابطه شخصی دیگران به من ارتباطی نداشت.⋆
•×|🕯-{ #Evil_Love }
•×|💕-{ @KINK_LAND }| #Evil
#gay🔞
#threesome🔞
#bdsm🔞
پسرکوچولوییکهدوتاددیدارهوهرشب...🔥💦
♨️♨️♨️♨️
خودش رو به #سینهی مهرداد چسبوند و نالید:
_ میسوزه #ددی
مهرداد با خنده #اسلپی به باسن بیبی بوی کیوتش زد و همونطور که عرفان به #سوراخ پسرک پماد میزد، گردنش رو #مارک میکرد.
https://t.me/joinchat/rb6u98MzlDMyZGE0
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.