قلبی زخـــــ💔ـــــمی
به نام انکه اگر حکم کند ما همه محکومیم روزانه یک پارت #پایان_خوش نویسنده : ناز رمان نویسنده دختر شب (به پایان رسید ) قلبی زخمی(در حال تایپ✍) مبرا (درحال تایپ ربات های نویسنده @tooooty_bot @Roman_naz_bot
БільшеКраїна не вказанаМова не вказанаКатегорія не вказана
189
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
#پارت_61
#ناز_نوشت
#قلبی_زخمی
*
صبح با صدای حرف زدن های کسی چشمام رو باز کردم
صدای شیرزاد میومد که میگفت:آقای دکتر من خسته شدم ...کی زنم حافظه اش برمیگرده؟!
اون دارو هاتون هیچ جوابی نداده هنوز
صدا زدم : شیرزاد؟!
_ببخشید بعدا صحبت میکنیم خداحافظ .....صبح بخیر ببخشید اگه دیشب اذیت شدی
خنده ای کردم و گفتم:میدونی دیشب یه اتفاقی افتاده ..!!
_چه اتفاقی ؟! نکنه کاری کردم ؟!
_نه بابا
بیا بشین بهت بگم
_چی شده
خواستم دهن باز کنم
ولی یه لحظه خوابی که دیدم و اصلا یادم نمیومد که چی دیدم
اشک توی چشمان جمع شده بود
چرا اینجوری شد
_شهرزاد حالت خوبه؟!
_شیرزاد من ...دیشب خوابی دیدم ولی الان یادم نیست
_چی؟! چی میگی ت ... درست حرف بزن ببینم چی شده
_ببین من دیشب یه خوابی دیدم ولی الان یادم نیست
این چی بود که من گرفتار شده بودم
عموی شیرزاد دکتر مغز بود
عمو بزرگش ....مهران راد و همسرش زهرا راد که خیلی خوشگل بودن
_لباستو بپوش بریم
_کجا؟!
_پیش عموم اون شاید بدونه چه اتفاقی داره میوفته
خشم کل وجودش رو گرفته بود
صدای ساف کردمو گفتم : ببخشید پای من درده چجوری لباس بپوشم؟!
_من میبرمت توی اتاق ولی دلیل نمیشه لباست رو عوض کنم
_عزیزم کی گفت عوض کنی فقط منو ببر
دستم را گرفت و سمت اتاق رفتیم
به اتاق که رسیدم روی تخت نشستم و یه دست لباس بهم داد
به سختی اونهارو پوشیدم و باز هم صداش زدم
+شیرزاد!؟
_بله!؟
_بیا من حاضرم ...باشه
دستم را گرفت و آرام سمت ماشین رفتیم
600
حتما توهم دوست داری پیش دوستات با پروفایلهایخفنت شناخته شی !❤️🔥
کلی اموزشخفن،ویدیو های باحال و اهنگ های ترند روز🎃🍕
فقط برای افراد قوی و موفق که تو این چنل عضو هستن🐢🍃
Join Join Join Join Join Join
Join Join Join Join Join Join
2600
Фото недоступне
پروفت خز شده•💨✨•
بلد نیستی شیو کنی•🤦🏻♀🌝•
صورتت پر از لک و جوشه•🦦🧱•
نمیتونی برنامه ریزی کنی•🥲💦•
بلد نیستی چجوری ست کنی•💅🍒•
بدو بیا اینجا از لولو به هلو شو بیب😹🙌
اسکراب{•💦•}
پروف{•🍓•}
میکاپ{•💅•}
تم{•🪴•}
جوین{•💃•}
700
#گسترده_غیر_اخلاقی
امار +100
بنرم نداشتی خودم برات #رایگان میزنم❤️💋
منتظر چی هستی
بدو بیا تو انجمن ثبت نام کن
هم گسترده داری هم رمانت زیر نظر یه جای مطمئنه😍
@Mli_wr
1000
Repost from N/a
00:06
Відео недоступне
🔞🔥🔞🔥🔞🔞🔞🔥🔞🔞🔞🔥🔞🔞🔞
عقب عقب رفتم که پام به مبل گیر کرد و افتادم ...
همونطور که #زیپشو باز میکرد جلو اومد ...
#آلت #کلفتش و بیرون اورد و افتاد روم ...
با #التماس دست و پا میزدم : توروخدا ... نه ...
من #دخترمم
قهقهه ای زد و اخرین #تیکه های لباسمم دراورد :
منم عاشق #بکارت دخترا
با ورود یهوییه #آلتش از درد #نفسم بند رفت ...
نوک #سینمو گاز گرفت و تند تر #ضربه زد
🔥🔥🔥🔞🔥🔥💦🔥🔥🍑🔞🔥🔥💦🍑👅
دختری که #اسیر یه #متجاوز بی رحم شده 👿
https://t.me/littleGlRL https://t.me/littleGlRL
https://t.me/littleGlRL https://t.me/littleGlRL
4_434478543773078291.mp42.69 KB
900
سلاممممم😄
ت این چنل جوین بده..
@harleywitch
شاتشو بفرس ب این آیدی
@Harley_h
(بت جذب هر کسیو ک بخوای با فرکانس آموزش میده😍)
300
00:03
Відео недоступне
#دختره_خودش_به_عشقش_پیشنهادسکس_میده🤤🔞
لباس خواب قرمز و #سکسی اموپوشیدم وربدشامبر سفیدم و روش انداختم؛رفتم اتاق کیاوش .
تازه از حموم در اومده بود داشت موهاشو سشوار میکشید:
_کیاوش؟
با دیدنم جا خورد:
_تو اینجا چی کار میکنی؟این ها چیه پوشیدی؟
ربدوشامبر و در آوردم و باعشوه رفتم سمتش:
_اومدم جرم بدی.
_روشا برو کم عذاب نمیکشم برو .
دستم و رسوندم به #مردونگیش:
_ادا نیا دیگه ببین کیاوش کوچولوم میخواد.
_تو هنوز سنت کمه طا....
باگذاشتن ک*یرش تو دهنم حرفشو خورد .
کار هایی که تو فیلم میکردم و تکرار کردم؛کیاوش از دهنم بیرون آورد بغلم کرد و انداخت رو تختش.
#خیمه زد رومو ازم لب گرفت همزمان داشت سینه هامم میمالید.
از لب هام دست کشید و سینه هامو مک میزد ناله هام داشت در میومد.
دستشو آروم رسوند رو #بهشتم و مالید.
ناله هام اوج گرفت داشتم ار*ضا میشدم که کیاوش از سینه هام دست کشید توفی رو ک*یرش انداخت :
_آماده زیرم جر بخوری؟
با سرم تایید کردم ؛یه ضرب واردم کرد شروع کرد به تلمبه زدن اولش درد بدی روحس کردم ولی بعد ناله های از روی لذتم بلند شد کیاوش خم شد دم گوشم:
_دیگه مال خودم شدی خانم شدنت مبارک!
https://t.me/+zjmxUZfjBcozMjU0
87562683.gif.mp40.39 KB
900
Repost from N/a
#عشق_سابق_دختره_بهش_تجاوزمیکنه😱🔞
تو اتاقم بودم که صدای باز شدن در و شنیدم با ترس خودمو رسوندم تو هال؛
سرشو پوشنده بود با دیدن من دوید سمتم جیغ زدم و فرار کردم که از پشت گرفت و باصدای دو رگه:
_کجا خانم کوچولو وایسا امشب باهات کار دارم.
_و...ولم...کن..م..من..شوهرم دارم.
_جوون پس اپنی.
_ت...تو..روخدا ..ولم کن.
موهامو گرفت کشید با تمام توانم جیغ میزدم ولی هیچکس خونه نبود!
از موهام کشید تا اتاق منو باخودش کشوند.
انداختتم رو تخت خواستم فرار کنم که روم خیمه زد و دونه به دونه لباس هام و در آورد.
تو دلم فقط داشتم خدا رو صدا میزدم.
جیغ میزدم ولی فایده نداشت.
نقاب از صورتش ورداشت که با دیدن قیافه اش کپ کردم.
امکان نداشت سعید بود!از تعجبم استفاده کرد و خودش یه ضرب بهم کوبید صدای جیغم کل عمارت و ورداشته بود.
دیگه جیغ نزدم کمک نخواستم دیگه تموم شد .
از خودم متنفر بودم از بدنم.نگاهم به در اتاق خورد که مازیارعربده زد:
_میکشمت عوضی میکشمتتت.
https://t.me/+zjmxUZfjBcozMjU0
#پارتی_از_آینده
خلاصه:ریما دختری که خودشو از دست خانواده پدری اش نجات میده و با مازیار ازدواج میکنه ولی پسرعموش که عاشقش بوداومده واسه انتقام👿
چه بلایی سر ریمای قصه امون میاد؟
بزن رو لینک زیر تا بفهمی😉👇
https://t.me/+zjmxUZfjBcozMjU0
♥️️گرداب عشق♥️
♡به نام نویسنده سرنوشت♡ (آنکه به دل اسیرمش در دل و جان پذیرمش گر چه گذشت عمر من باز ز سر بگیرمش) ✍نویسنده :سنا محمدی 💛ژانر ها :#عاشقانه_#اجتماعی_#پلیسی 💫پارت گذاری : هر روز۱ پارت
410
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.