cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

. 𝒄𝒚𝒏𝒆𝒇𝒊𝒏 𝑳𝒊𝒃𝒓𝒂𝒓𝒚 ᝰ🪶.

𝑇ℎ𝑒 𝑤𝑜𝑟𝑙𝑑 𝑜𝑓 𝑏𝑜𝑜𝑘𝑠 𝑂𝑢𝑟 𝑐𝑜𝑛𝑣𝑒𝑟𝑠𝑎𝑡𝑖𝑜𝑛 : @beauty_of_mycandles 𝑙𝑖𝑏𝑟𝑎𝑟𝑦'𝑠 𝑐𝑖𝑛𝑒𝑚𝑎: @cinemaforlibrary

Більше
Рекламні дописи
228
Підписники
-224 години
Немає даних7 днів
+2130 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

یهو یچیز شد، به دوست مامانم که کنارم نشسته بود نگاه کردم، ناخودآگاه حس کردم روحم جدا شد با دیدن قیافش... بابا چرا اینقدر بوتاکس و تزریق میکنید آخه........
Показати все...
یکی از مشکلاتی که هست اینه که من توی صورت کسی نگاه نمیکنم. مخصوصا خانوما. نشستم تو ماشین، دوستای مامانمم کنارم نشسته بودن. بعد موقع سلام دادن، من سلام دادن ولی به صورت کسی نگاه نکردم طبق عادت.
Показати все...
اینها چه مردمی هستند؟ تعقلی در کارشان هست یا همینطور از سر بی شعوری دنبال هر که شد راه می افتند؟
🪶فرانتس کافکا
Показати все...
این پیام + پست مورد علاقتون از اینجا فور کنید : با توجه به وایبتون هِدر و جمله فرانسوی بدم. می‌تونید رنگ مورد علاقتونم مشخص کنید ^^ ᨦ 🦋 : ممکنه طول بکشه ، ممنون از صبوریتون.
Показати все...
حالا که دارم خودمو میبینم، خونه‌ی متروکه‌ای هستم که طبیعت به همه جاش راه پیدا کرده و همه جا سبز شده!
Показати все...
سبز بودنِ بهار مسریِ! تو نمیتونی ازش فرار کنی. همه جا به نرمی رخنه می‌کنه و میبینی که سبز شدی.
Показати все...
🕯 #پیشنهاد 📜ده بچه زنگی(سپس هیچکس نبود) 🪶آگاتا کریستی ژانر: معمایی، جنایی خلاصه: در ابتدا ده نفر بودند که یک نامه ی رازآلود را از فردی ناشناس دریافت کردند؛ مجموعه ای عجیب و غریب از افراد کنجکاو که برای یک مهمانی آخر هفته به یک جزیره ی خصوصی کوچک در ساحل دون احضار شدند. هیچکدام از آنان میزبان را که یک میلیونر مرموز است نمی شناسند و او را هیچ جا پیدا نمی کنند. بعد از رسیدن به مقصد تلاش می کنند که ارتباط با یکدیگر را پیدا کنند اما تمام چیزی که این ده مهمان در آن اشتراک دارند، یک گذشته ی پلید و تاریک است که تمایلی به آشکار شدندش ندارند و یک راز که مهری بر سرنوشتشان خواهد بود. بعد از مواجه شدن با شعر کوچکی درباره ی نحوه ی مرگ "ده بچه زنگی"، آن ها تصمیم می گیرند که تا صبح فردا برای این قضیه صبر کنند و اگر خبری نشد به خانه هایشان برگردند. اما خبری از برگشت به خانه نیست و یک به یک مرگ مهمانان فرا می رسد. هر مرگ مطابق شعر "ده بچه زنگی" اتفاق می افتد و حالا اضطراب و بدبینی بر جمع آنان غالب شده است. @vellichorfeel 🤎
Показати все...