💜霜华 𝐒𝐡𝐮𝐚𝐧𝐠𝐇𝐮𝐚 𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥𝐬...⊱

༄𓊈霜华𓊉ೄྀ࿐ ˊˎ- ✎موران پیشولی و واننینگ 🐶💖 ┈┈➺#goodnight ┈➺#husky ➺ೄ@HoarfrostNovels ྀ࿐ ˊˎ-

🩸فیکشن/سناریو/ایمجین از بی‌تی‌اس🔥 https://t.me/+PxBpKTF0RGM5NWY0

⚠️چنل رو از دست نده⚠️

༄𓊈霜华𓊉ೄྀ࿐ ˊˎ- ✎ کاش میتبان چندتا چپترم از شیاسینی و تاشیانجون بهمون بده🥹😂 ┈┈➺#goodmorning ┈➺#husky ➺ೄ@HoarfrostNovels ྀ࿐ ˊˎ-

༄𓊈霜华𓊉ೄྀ࿐ ˊˎ- ✎ شبتون خوش 🥺🧡 ┈┈➺#goodnight ┈➺#hualian ➺ೄ@HoarfrostNovels ྀ࿐ ˊˎ-

⚠️فیکشن‌های امگاورس از اکسو🔥 https://t.me/+fbE-Csk1nyI5OGNk

🩸فول‌فیکشن‌های کامل‌های گی با هر ژانری که بخوای🔥 https://t.me/+hadLJmS_OdMyZjBk

🚨رده سنی رعایت شه🔞

༄𓊈霜华𓊉ೄྀ࿐ ˊˎ- ✎ در ادامه : واننینگ نمیدونست اون چی میگه و بهش میگه : موران تو گناهکاری و این مجازات خدا برای توعه و دیگه هیچوقت انسان نمیشی» تاشیانجون اینجا یدور سکته رو میزنه و با خودش میگه امکان ندارع واننینگ بهش میگه که از این به بعد میخواد بهش اسم می‌می رو بده. از همه جای جنگل یه عالمه گربه ظاهر میشه و همشون پوزخند میزنن. گربه ها بهش میگن« امپراطور تاشیان چرا اون شما رو می‌می صدا میکنه؟ » و بهش میخندن . واننینگ که هنوز خوابش نبرده بود صدای ناله ضعیف گربه رو میشنوه میره نازش میکنه تا وقتی که تاشیانجون انگار دوباره اروم میشه و تو خواب خرخر می‌کنه و به طور غریزی به سمت عطر و گرمای بدن واننینگ میره و بدن پشمالوشو به بازوی واننینگ نزدیک میکنه سرش رو دست واننینگ میزاره تاشیانجون خواب الود چشماشو باز میکنه و شروع میکنه به گفتن اینکه من یه خواب ناراحت کننده دیدم و... واننینگ تنها چیزی که میشوه میو میو کردنشه ولی با این حال به غرغراش گوش داد و الکی سر تکون داد بعدشم لحاف رو صال کرد و بهش گفت که بخوابه، تاشیانجونم رو دست واننینگ گرفت خوابید حواستون باشه تو کامنتاتون اسپویلربزنین🌟 ┈┈➺#goodmorning ┈➺#husky ➺ೄ@HoarfrostNovels ྀ࿐ ˊˎ-

༄𓊈霜华𓊉ೄྀ࿐ ˊˎ- ✎ قسمت دوم ساید استوری هاسکی (زبان چینی) هم اومد❤️❤️📚 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پارتایی از این چپتر: علت اینکه تاشیانجون تبدیل به گربه شده اینه که قارچ سمی خورده😂این قارچ سمی علاوه بر اینکه افراد رو میتونه به گربه تبدیل کنه بلکه با توجه به ماهیت اون فرد رنگاشم انتخاب میکنه(برای همین موران گربه ای شبیه هاسکیه)تاشیانجونم که اعصابش خورد شده عی فحش میده ولی واننینگ فقط میو میو میو میو میشنوه ( ترجمه میو هاش: (رو به واننینگ) من اشتباهی قارچ سمی نخوردم! اتفاقا عمدا اونو خوردم و تبدیل به گربه شدم تا تورو خوشحال کنم!😂🤡 واننینگ تاشیانجون رو بغل میکنه و با خودش میبرتش تاشیانجون تموم راه که تو بغل واننینگ بود خرخر میکرد( میدونین که خرخر کردن گربه چه معنی میده؟❤️) . در ادامه واننینگ تلاششو میکنه تا موران رو به حالت عادیش برگردونه اما راهی براش پیدا نمیشه . شب موقع خوابیدنشون تاشیانجون کابوس میبینه خواب میبینه که دیگه راهی نیست تا تبدیل به انسان بشه و برای همیشه قراره گربه بمونه تو خوابش به یه گربه سفید میرسه گربه سفیدبا نگاه تحقیر آمیز ازش میپرسه« اسمت چیه و از کجا اومدی ؟»‌ تاشیانجون عصبانی میشه با گربه سفید درگیر میشه و بهش میگه « من گربه نیستم! من انسانم! من گربه نیستم! من انسانم! » و بعدش صحنه ی مرگ واننینگ رو میبینه دوباره یه صحنه دیگه میبینه از جایی که اول گربه سفید رو دیدش حالا ایندفعه بجای گربه ی سفید واننینگ رو میبینه می‌ره پیشش و صداش میکنه واننینگ! ولی تنها صدایی از دهنش میاد بیرون میو بود. حواستون باشه تو کامنتاتون اسپویلربزنین🌟 ┈┈➺#goodmorning ┈➺#husky ➺ೄ@HoarfrostNovels ྀ࿐ ˊˎ-

༄𓊈霜华𓊉ೄྀ࿐ ˊˎ- ✎ شبتون خوش 🖤❤️ ┈┈➺#goodnight ┈➺#hualian ➺ೄ@HoarfrostNovels ྀ࿐ ˊˎ-

༄𓊈霜华𓊉ೄྀ࿐ ˊˎ- ✎ تاشیانجون هاسکی❌ تاشیانجون پیشی ملوس✅ ┈┈➺#goodmorning ┈➺#husky ➺ೄ@HoarfrostNovels ྀ࿐ ˊˎ-