ا.ش.ک

«پاسخ‌ها... توجهات... و قهوه… سرد كه باشند؛ كسى دوستشان ندارد!»  #جبران_خليل_جبران

سکوت آخرین تلاش برایِ گفتنِ همه چیزهایی است که وقتی صُحبت می‌کردیم نمی‌فَهمیدند...

ای که به هنگام درد راحت جانی مرا.....

گل: امروز یکی بهم گفت چه گل خوشگلی شازده کوچولو:خب؟ گل : یکی دیگه گفت چقدر خوش‌بویی گل: یکی گفت مهربون،یکی گفت دوست‌داشتنی،یکی گفت... شازده کوچولو: الان خوشحالی اینارو شنیدی؟ گل: نه ناراحتم که چرا از تو نشنیدم

چشم‌هایم برای تو، بگذار روی طاقچه‌ات

«قلب مرا نشکن، محبت مرا بپذیر، زیرا چهارگوشه دنیا را بگردی کسی را نخواهی یافت که یک هزارم من ترا دوست بدارد.» _از نامه‌های ساعدی

ای اتفاق سرزده! تو آرام‌ترین مسکنی بودی که مرا در آغوش خود حل کرد

‌ و چه بی ذوق ، جهانی که مرا با تو ندید ‌محمدعلی بهمنی ‌

با چشم هایت حرف دارم! می خواهم ناگفته های بسیاری را برایت بگویم. از بهار....از بغض های نبودنت، از نامه های چشمانم... که همیشه بی جواب ماند باور نمی کنی!؟ تمام این روزها با لبخندت آفتابی بود اما دلتنگی آغوشت... رهایم نمی کند