Asteria
"کلمه" مهمترین دستاورد نژاد انسان است و "نوشتن" فاخرترین کاربرد آن! 👑 چهارگانه آستِریا 👑 جلد اول: آبشار سایهها؛ در دست ویرایش جلد دو: صخره نقره فام؛ در حال پارت گذاری لینک ارسال نظرات: https://t.me/iHarfBot?start=3342912525
Більше298
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
سلام شبتون بخیر. این کانالی که ازش فوروارد کردم، متنای کوتاهِ منه. اگه دوست دارید میتونید بخونیدشون.
جلد دوم رو هم به زودی ادامه میدیم. فکر میکنم چند دقیقه ارامش واسه هممون لازمه... ❤️
3400
Repost from N/a
در حبابِ اندیشهای مخدوش در میانِ افکارِ موهوم،
همچون کودکی دلشکسته از همبازیها،
نشسته کنج حبابی خودساخته،
زانو بغل گرفتهام...
پاهای دویدنم را در آغوش میگیرم،
قفل میزنم بر آنها، که دیگر بس است!
تاولهای متعفن از خارهای زیستن را میترکانم که مبادا حبابِ تنهایی من بترکد و من رها شوم...
و من به حبابی تکیه زدهام؛
حبابی شاید در اعماق اقیانوس...
غلتان غلتان در جست و جوی قطرهای زندگی، قطرههای شورِ اقیانوس را به جریان وامیدارم،
اقیانوسی به تاریکیِ تنها لحظهای که او صداخفه کن گذاشت بر روی وجدانش،
تا سکوت موهوم را بشکند به صدای گلولهای؛
حبابم عمیقتر غرق میشود؛
هرچه میاندیشم، سنگینتر میشوم انگار...
وزنه وزنه احساس و فکر میشوم و غرق میشوم؛
عمیقتر و عمیقتر،
به عمقی که سیاهی نفوذ میکند در قلب انسان؛
عمیقتر غرق میشوم...
و کاش باله نهنگی بترکاند حبابم را،
تا غرق شوم در او،
و در وجودش جاری شوم،
و شنا کنم...
آرام و سنگین؛
در سکوتی درونی که میشکند فریاد بیرون را؛
نهنگ شوم و سفر کنم...
که بروم و بترکانم حبابها را؛
که حباب حباب جنینِ زانوبغلگرفته را حل کنم در خود؛
همانطور که حل شدم در آنهایی که پیش از من بودند...
همه با هم یکی؛
والی تنها شویم...
تنها والِ اقیانوسِ ارواح...
و سفر کنیم
و سفر کنیم
و سفر کنیم....
#من
2700
حسرت میخورم که رسانه بزرگتری ندارم... که اگه داشتم از تنها سلاح خودم "کلمه" استفاده میکردم...
4600
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.