صدای سالیز

تا تازه کنی دوباره داغ ما را روشن بکن ای زخم چراغ مارا ما ساکن کوهسار دردیم بگیر از لاله ی واژگون سراغ ما را ✍#جلیل_صفربیگی

به من بخند، که آزادگی شعار من است که برده نیستم و فقر افتخار من است چگونه سر به گریبان بَرَم در این شهری که بُرج‌هاش همه چوبه‌های دارِ من است؟ به شاخه‌های خودم گفتم این حقیقت را که این تبر که به من خورد، از تبار من است ز تحفه‌های جهانِ شما یکی‌ش همین پیاده‌ای‌ست که این روزها سوار من است بُریده‌اند در این شهر گیسوانی را که در هزار غزل گفتم آبشارِ من است مرا به بند نگه داشتند و می‌دانند که دیده‌ی نگرانش در انتظار من است از این به بعد - رفیقان! - هرآنکه در دنیا برای من نگران بود، سوگوار من است... ✍#محمدرضا_طاهری

‍ ای خستگی تلخ تو را در کردم خاطرات را مکدر زلالم آنگونه که جای باران باشم ✍#لیلا_بهمنی(سالیز) #آخر_آبان @sedaesaliz

‍ صبح است و هوای تو در ریه‌های زمین صدای چشم‌هایت در گوش زمان می‌نوازد ساز زندگی را به چشم روشنی حضورت... ✨✍: #لیلا_بهمنی(سالیز) ✨🎙: #آوا_هداوند ✨ 🎞🎛: #رز_موسوی در سینه ی فرهنگ و هنر ماندگار شوید با ما✨ 🌸گروه هنری سایه ای برای آرامش🌸              👇👇👇            @sayeebaraearamesh

‍ ‍ بین جمعیت زخم ها را می بست از روسری اش چیزی نمانده بود پاییزِ دل آشوب... ✨✍: #لیلا_بهمنی(سالیز) ✨🎙: #زهرا_اکرمی (قاصدک) ✨🎛🎞: #رز_موسوی در سینه ی فرهنگ و هنر ماندگار شوید با ما✨ 🌸گروه هنری سایه ای برای آرامش🌸 👇👇👇 @sayeebaraearamesh

‍ ‍ میزبان سیاهی شدی به جای زرد و نارنجی، دلخوشی‌هایت را به یغما بردند؛ آمدی! بی‌هیچ عاشقانه‌ و هوای دلبرانه‌ای، بساط مهرت را برچیدند؛ شسته نمی‌شود این بوم خون، آبان و آذر را هم که بباری... تو ماندی و خروارها حسرت برسرت چه آمده؟! پاییزِ معصوم! ✨✍ #رز_موسوی ✨🎙: #لیلا_بهمنی (سالیز) ✨🎛🎞: #رز_موسوی در سینه ی فرهنگ و هنر ماندگار شوید با ما✨ 🌸گروه هنری سایه ای برای آرامش🌸              👇👇👇            @sayeebaraearamesh

‍ از دلتنگی راحت فارغ می شود شبی که آبستن باران است ✍#لیلا_بهمنی:(سالیز) نگویید گذشته ها گذشته وقتی خاطرات هنوز ورق می خورند ✍#سالیز @sedaesaliz

برای دیدن باران به خیابان رفته بودم از دلتنگی ات سر درآوردم نشد جمع کنم حرف هایی که بینمان شکست ✍#لیلا_بهمنی(سالیز) بالاخره به شهر ما هم باران رسید سایه اش مستدام باد #شکرش🙏🌸🌸

اندوه جهان چیست ؟ تویی داغ یگانه دلسوختگان را چه به اندوه زمانه ؟ بر شانه بیفشان و مزن شانه به مویت‌ بگذار حسادت بکند شانه به شانه زخم تبرت مانده ولی جای شکایت شادم که نگه داشته‌ام از تو نشانه از عشق چرا چشم بپوشم که ندارد این تازه مسلمان شده با کفر میانه بهتر که سرودی نسراییم و نخوانیم سخت است غم عشق درآید به ترانه ✍#سجاد_سامانی 🎙#سالیز #خوانش_آنلاین