cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍.𝐆𝐇😈💜

🖐Hi اینجا یه رمان جی اچ :♡ خفن😎 عاشقانه😍 صحنه دار😈 غمگین 🥺 داریم بی صدا کن لف دادن خز شده 😇❤ بهترین فن نیستم ولی فن بهترینام...✌💦 رمان گرگ زاده 😈🤤

Більше
Іран283 154Мова не вказанаКатегорія не вказана
Рекламні дописи
213
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

#گرگ_زاده #پارت_۴ #فریال برای اخرین بار به خونمون نگاه کردم و رفتم بیرون قلبم تو سینم بی قراری میکرد ! سوار ماشین‌ های گرون قیمتشون شدیم و حرکت کردیم سمت بالا شهر پر از خونه ها و آپارتمان های شیک و امروزی بود کم کم داشتیم میرسیدم یهو ماشینا پارک کردن و مادر شکیب با آرامش سمتم اومد و به داخل خونشون هه خونشون؟ بهتره بگم عمارتشون دوتا آپارتمان کنار هم بودن توی یه حیاط حیاط پر از گل های و درخت های قشنگ بود یه استخر خیلی بزرگ هم داشت آقای غلامی پدرمو به سمت اتاقی ک واسش در نظر گرفتم بود برد من و مادر شکیب و شکیب هم به سمت یکی دیگه از اپارتمانا حرکت کردیم تا وقتی رسیدیم در آپارتمان مغزمو خورده بودم که چرا اونا رفتن داخل اون آپارتمان ما میریم تو این یکی وقتی رسیدیم مادر شکیب گفت مادر شکیب:دخترم این خونه ی شکیبه البته الان خونه ی تو و شکیبه ما رسم داریم هر وقت عروسی آوردیم تو خونه باید پسر تا طبقه بالا بغلش کنه
Показати все...
برای هماهنگی تب کامنت بزارید🥺😍
Показати все...
#گرگ_زاده #پارت_۳ #فریال حرفاش واسم مهم نبود اون یه روانی بود منم دختری بودم که هیچوقت کم نمیاوردم پس سرمو بالا گرفتم و گفتم و من هیچوقت با یه روانی مث تو ازدواج نمیکنم شکیب:جرات داری یبار دیگه حرفتو تکرار کن فریال:خواستم حرفمو تکرار کنم م سرشو آورد نزدیک گوشم گفت توکه دوست نداری بابات جلو چشمات بمیره با این حرفش قلبم داشت می اومد تو دهنم 🥺 معنی حرفش چی بود یعنی شکیب:قول میدم بهت بابات پیش خونه ی ما زندگی کنه ما کلی خدمتکار و خدمه داریم خوب ازش مواظبت میکنن اگه قبول کنی زندگیت از این رو به اون رو میشه جای این خونه‌ی چهل متری بابات می‌تونه توی یه کاخ زندگی کنه فریال:حرفاش داشت تو مغزم اکو میشد خانواده ی پولداری بودن ولی من آدمی نبودم ک پول واسم مهم باشه تو این وضعیت فقط بابا واسم مهم بود و آسایش بابام🙂🥺 شکیب:بازم ک داری فک میکنی من میرم بیرون بیای جواب منفی بدی باباتو از دست میدی فریال:رفت بیرون و درو بست منم هنوز فرم مدرسم تنم بود هه فکر میکردم روز خواستگاریم یکی از رمانتیک ترین روزام میشه ولی الان با لباس و فرم و یه ازدواج زوری مواجه شدم😏 رفتم سمت کمدم یه شومیز کوتاه توسی ک چند سالی میشد خریدمش با یه شلوار کتان مشکی پوشیدم و یکم موهامو مرتب کردم رفتم تو حال همه نگاها برگشت سمت من یکمی خجالت زده بودم که مادر همون پسره اومد سمتم و گفتم دخترم جوابت چیه انقد با لحن مهربونی گفت که اگه جوابمم منفی بود دلم نیومد بگم برگشتم سمت جمع و با صدای ارومی گفتم بله پدرم و خانواده ی پسره خیلی خوشحال بودن ولی پسره با یه اخم کشیده ای بهم نگاه میکرد و لبخندی از روری رضایت زد بعدش همه نشستن ک مادر پسره گفت مادر شکیب:خوب آقای نیکفر طبق قرارمون از امشب شما و دخترتون باید بیاید پیش ما زندگی کنید فریال:بابام لبخند کشیده ای از روی رضایت زد و گفت بله حق با شماست و با لبخند برگشت سمت من و گفت دخترم وسایلتو جمع کن عزیزم فریال:با غمی ک سعی داشتم قایمش کنم رفتم سمت اتاقم لباسای قدیمی و کهنمو تو یه چمندانم گذاشتم وقتی رفتم بیرون دیدم بابام هم حاضر شده برای آخرین بار به خونه کوچیک و جمع و جورمون نگاه کردم و با حسرت ازش خارج شدم.....
Показати все...
#گرگ_زاده #پارت_۲ #فریال بعد اینکه هلن از در خونشون رفت داخل منم حرکت کردم سمت خونمون به در خونه ک رسیدم چندتا ماشین بیش از حد با کلاس ک تا حالا به چشمم ندیده بودم در خونه پارک شده بود..... با تعجب رفتم داخل و با دیدن خانومی و آقایی که داخل خونه بودن بیشتر تعجب کردم و چشمام از حدقه داشت بیرون میزد ! زود خودمو جمع و جور کردم و بعد از سلام و احوال پرسی مفصل رفتم داخل آشپز خونه و شروع کردم به چایی درست کردن یعنی کی بودن! چرا دارن با بابا صحبت میکنن؟ چرا بابا انقد از دیدنشون خوشحاله چایی رو بردم و جلوشون گذاشتم توی یخچال چیزی برای پزیرایی ازشون نبود کلافه شده بودم ک زنگ در به صدا در اومد با حالت کلافه تری یه لبخند فیک زدم وقتی داشتم میرفتم سمت در صدای مردی که کنار بابا نشسته بود به گوشم میرسید که میگفت بالاخر رسیده به در رسیدم و درو باز کردم با دیدن قامت بلند یه پسر ک من تقریبا تا شونش بودم کلی تعجب کردم هیکل بزرگ و ورزیده ای داشت دوتا از دکمه های لباسش هم باز بود و بیشتر هیکلش توش خود نمایی میکرد . پوستی سفید و چشمای سیاه وحشی ای داشت ابرو های کشیده و لباس قلوه ای تیره رنگ با صدای جدی و کلفتی که باعث شد از افکارم بیرون بیام گفت پسره:منزل جناب نیکفر ؟ فریال:بله بله بفرمایید خوش اومدید پسره بدون حرفی رفت داخل و پوز خند صدا داری زد حالا انگار کی بود چقد از آدمایی اینطور بدم می اومد بیخیال شدم و رفتم داخل ک با صدای بابا به خودم اومدم بابای فریال:دخترم بیا بشین فریال:چشم بابا رفتم کنار بابا ک گفت قراره با کسایی ک توی جمع بودن آشنا شم بابای ف:دخترم ایشون آقای غلامی هستن با خانوادشون همسرشون و پسرش شکیب جان فریال:خوشبختم🙂 بابای ف:وقتی تو تازه بدنیا اومده بودی آقای غلامی تورو واسه پسرش نشانه گذاری کرده و و امروز اومدن تا شمارو نامزد کنن فریال:با حرفش چشمام داشت از حدقه میزد بیرون یعنی حتی نظر من واسشون مهم نیست ک ازم میپرسیدن من راضیم یا ن آقا غلامی:دخترم میدونم الان تو شوکی ولی میتونی هرچقدر میخوای فک کنی مامان شکیب:بزارید اول برن یکم بام آشنا شن بابای فریال:بله موافقم فریال برید تو اتاق و با آقا شکیب صحبت کنید فریال:هنگ بودم زیر لب چشمی گفتم و رفتم سمت اتاقم پسره هم دنبالم می اومد وقتی رسیدم به اتاق شل شدم و افتادم رو تخت یه نفره ی کوچیکم ک جلوی آینه بود نمیدونستم باید چیکار کنم شکیب:ببین دختر جون من اصلا وقت ندارم بشینی فک کنی همین الان میریم پایین و بله رو میگی وگرنه هرچی دیدی از چشم خودت بوده فریال:چی میگی من اولین بارمه تورو میبینم شکیب :خفه شو میریم پایین بله رو میگی نگفتی هرچی دیدی از چشم خودت دیدی
Показати все...
شاید اینا رو زودتر گذاشت😉
Показати все...
#تب
Показати все...
میدونی مبینازی رفتن اکیپ سلاطین!!🫀 ویدیو محراب با مبینازی رو دیدی!!🥺😻 ویدیو مبین با نیکا رو دیدی؛ نیکا گردن مبین رو میگیره!!🤭🙄 حرفای نازی درباره عسل ایزدیان رو شنیدی!!🙂💔 هققق هیچ کدومو نح شنیدی و نح دیدی!!😐🔪 چنل زیر آمار ۵۰۰ همشو یک جا بدون آیدی میزاره و البته پاکش هم نمیکنه🙂♾
Показати все...
•×[mobinazi💙💦]ו
ویدیو مبین و نیکا💜✨
ویدیو محراب و مبینازی🦊
جوین💙🦋
حرفای نازی درباره عسل 🤍
کیوت ترین زوج دنیا🤍💍 •×[mobinazi💙💦]ו پست و استوریای بروزشون♾🖤 میتینگ و مصاحبه هاشون♾🖤 پستای لایکی بروزشون♾🖤 یه رمان خیلی قشنگ ازشون♾🖤 (رمان:عشق اتفاقی♥️✍) ادیتای خیلی قشنگ ازشون♾🖤 •×[خودم اینستا فن مبینازی هستم💙]ו
Показати все...
•×[mobinazi💙💦]ו
edit📸
post & estorie🤍🕊️
ROMAN...♥️✍
استوریای فریال 💜✨
Показати все...
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.