cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

رعیت فراری💦🔞

رمان ها :ارباب مغرورسنگدل و رعیت فرای #ارباب_برده_ای #فول_هات 🔞💦 کپی پیگرد قانونی دارد ❌

Більше
Іран139 299Мова не вказанаКатегорія не вказана
Рекламні дописи
922
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

🤍🌸🤍🌸🤍🌸 🤍🌸🤍🌸🤍🌸 🤍🌸🤍🌸🤍🌸 🤍🌸 🤍 🤍 🤍 #ارباب_مغرور_سنگدل #پارت۸۱ یه شلوارک از کمد برداشتم پوشیدم به سمت اتاق اناشید راه افتادم اتاق اناشید چون ته راه رو بود راه ۲۰قدمی رو تو ۱۰ قدم پرکردم اروم درو باز کردم به اتاق سرک کشیدم هه خوابه عین خرس گرفته خوابیده جنده عوضی فک کردی منو میتونی به تخت ببندی انتقام بگیری یه جوری ک*ص و کو*نتو بگااام ک دیگ جرعت نکنی اروم درو بستم تا کمترین صداهم نیاااد به سمتش رفتمم پتو رو از روش کنار زدمم کو*ن خش فرمش تو دیدم قرار گرفت خیلی اروم شلوارکشو در اوردم اوووف چقد سفیده لنتیی شورتی پاش نبود کارمو اسونتر کرد هه لای باسنشو باز کردم کیرمو به مقعدش فشار دادم تا ته کردم توو خیلییی تنگ بودد صدای اناشید بلند شد یع جیغ فرابنفشی کشید ک فک کنمم ستون های خونه لرزیدن ولی چون این اتاق عایقه صداش به بیرون نمیره اروم اروم تلمبه میزدمم اناشید جیغ میکشیدد این جیغ کشیدناش بهم قدرت میداد سرعتمو بیشتر کردم همزمان با تلمبه زدنام سیلی هایی به باسنش میزدم ک قرمز قرمزززز شده بود جیغ کشیدناااش رو مخمم بوددد چنتا سیلی به دهنش زدم م خفه خون گرف
Показати все...
#part52 #نسبت_سکسی نانسی _بااین که روم نمیشد ولی خب #مجبور بودم سراون همونجا جلوش #شلوارو #شورتم کشیدم پایین و دیدم بله #پریود شدم! _دختر #بابا همینجا بمونه برم براش #وسایل بیارم بیام باشه؟ نانسی _سرمو انداختم پایین از #خجالت یه باشه یواش گفتم که فکرنکنم شنیده باش وقتی از دسشویی‌ رفت بیرون تازه فهمید‌م چه #افتضاحی به بار امده؟! _نانسی بیا بیرون اول خواستم #نرم ولی وقتی دوباره #صدام کرد دیگه مجبور شدم _ دختر بابا بیا اینو بپوش. نانسی _ بعد گفتن #حرفش به چیزی که #داخل #دستش بود اشاره کرد با دیدن #شورتی که خودش‌ روش‌ #پد گذاشته بود. دیگه قرمز‌که هیچ‌#کبود شدم فکرکنم! _خخخ دخترمو ببین اخه کدوم دختری از #باباش خجالت میکشه بیا اینجا لبو خانوم!؟ نانسی _ رفتم سمتش تا از #دستش بگیر که.... https://t.me/joinchat/Mv_8q1FtNzEzMmQ0 هیچی نمیگم خودت بیا ادامشو‌بخون لیتلی که داییش پارنترشه 😱😱😱 بیا ببین‌چجوری تنبیه اش میکنه نبود لفت بده
Показати все...
#Sexse_khashen💦 وارد #حموم شدم و لباسام و در اوردن آروم داخل وان رفتم و ریلکس کردم. چشمام و بستم اما با حس نگاه کسی چشمام و باز کردم که با دیدن سه تا پسر توی چهارچوب در حموم جیغی کشیدم و اونا با #لذت به تن برهنه و #لخ*ت من خیره شدن. یکی از پسرا که برق #شه*وت توی چشماش بیداد میکرد به سمتم اومد و همزمان کمربندش و باز کرد و روی زمین انداخت. بازوم و گرفت و بلندم کرد با دستم هلش دادم که محکم به دیوار کوبوندم. با کمربندش دستام و بالای سرم بست و بلوزش و توی دهنم مچاله کرد تا حرفی نزنم. روی زمین سرد حموم ولو شدم که اونم جلوم نشست و پاهام و روی زمین #صد و هشتاد باز کرد. انگشتش و به لبه‌ی #به*شتم کشید و با دو انگشتش وسط #پام و باز کرد: -بچه ها #با*کره است! من از جلو ترتیبش و میدم شما از پشت. با ترس خیرش شدم که خندید و روی لبه‌ی وان نشست اون دو پسر دیگع به سمتم اومدن، دستشون و #زیرپام گذاشتم و بلندم کردن تقلا کردم اما با فرود اومدنم روی #گوشت نرم و تقریبا #سفتی جیغی کشیدم. پسره با دستاش من و روی #ک*یرش تکون داد و گفت: -بپر بپر کن یالا. همین که کیرش #کلفت و سفت شد با تکونی که به پاهاش و من داد ک*یرش وارد #ک*ص پرآبم شد جیغی از درد و #سوزش کشیدم و سعی کردم از روش بلند بشم. اما با دستی که محکم #باسنم و نگه داشت و #ک*یری که وارد #سوراخم شد تا دهنم و باز کردم جیغ بکشم کیر پسر سومیه وارد دهنم شد و تا ته #حلقم رفت که #عوق محکمی زدم هر سه‌تاشون همزمان درحال #گای*یده شدنم ....❌ https://t.me/joinchat/ItGoDYhDN5JlMzFh #سکس_چهار_نفری😱👅 #جر_دادن_دختر_دبیرستانی🖕 #همه_پارتاش_ارضای_جنسیت_میکنه🔞♨️
Показати все...
اولیـ🍑ـن لــ💦ـذت‍🔞

#صحنه_دار_ممنوعه‌ای_داغ🔞💦 بنرامون پارتای رمانمونن💉 ***‌ وسطِ سینَـ 🔞ـم «طُ♡» تنهــا دلیلِ تَپِشـ ـی..!🤍✨

⛓🔞⛓🔞⛓🔞⛓ #در_بـند_خـلافـکار♨️ _ تکرار کن... تو تا اخرین لحظه زندگیت مال منی،،، 🔥 نفسش را لرزان بیرون می فرستد.. _ من تا اخرین لحظه زندگیم.. مال تو ام🔞 تن عریان دخترک را بلند کرده... و فقط با یک دست سینه اش را مماس سینه مردانه خود می کند⚠️💯 _ اگه مردی کنارم بیاد کشته میشه.. اگه مردی منو نگاه بکنه کشته میشه...اگه مردی فکر تن منو بکنه کشته میشه.. 🧊♨️ با دست محکم به کمر دخترک ضربه زده و بلند فریاد می زند..⚠️🔞 _ تکرار کن🩸 اروتیک🔞 هات💦 ارباب⛓ خلافکار🚬 بهترین رمان مافیایی😈 10 دقیقه فرصت جوین🔟🔞⚠️ https://t.me/joinchat/OucPX88mp4ZhNjZk
Показати все...
ـَٰٰٖٖٜٖٜٙ۬͜͡خـ℘فکـ..͜ار

﷽ 🥀•|... خـلافـکارم بـخوان، آن دَم کـه میگـویی خـلافـکار.... کــیست؟! •|🥀 #تمام بنر ها واقعی هستن♨️ عـسل حـسن پـور 📖 #کپی_حتی_با_ذکر_نام_ممنوع❌ ایدی ادمین @Eyimv

جنجالی ترین رمان تلگرام رو براتون آوردم🔞دارای صحنه های باز❤️‍🩹خواهش میکنم که سن خودتون رو رعایت کنین💯ما به هیچ عنوان مسئول شما نیستیم🚫 این رمان درباره ی دختری هست بین دوتا خلافکار کله گنده گیر کرده و باهاشون سر و کله میزنه😱🙈 -تنت خیلی ظریفه دستش همه جای بدنم چرخ میخورد و این داست زیاد از حد تحریکم می کرد دستش از قفسه ی سینم بالاتر میره و سینه ام رو محکم بین دستش فشار میده با تموم وجودم آه می کشم خیلی دردم گرفت زبونمو گاز میگیرم تا صدام در نیاد و حریص ترش نکنم -برام سر و صدا کن هانا خوشم میاد -اما ارسلان این اصلا درست نیست -من نمیدونم تو کی هستی فقط الان دلم میخواد خودمو تو وجودت خالی کنم دلم میخواد سینه های گردتو فشار بدم اونقدر که شیر ازشون بزنه بیرون🔞🔞🔞 داشت با حرفاش بیش از اندازه تحریکم می کرد بدنم داغ داغ شده بود تنم نبض می زد و حالم اصلا میزون نبود پشت سر هم آه می کشیدم اصلا نمی تونستم جلوی خودم رو بگیرم اون بلد بود منو چجوری تو دستاش بچرخونه -آه...ارسلان بهتر نیست...آه به...تر با کاری که کرد جیغم دراومد محکم خودش رو واردم کرد جونم داشت بالا میومد زیر دلم تیر بدی کشید اشک از چشم هام سرازیر شد اما اون فقط به کار خودش ادامه می داد تموم بدنم داشت تیر می کشید اما هرچقدر که زمان گذر می کرد لذت هم بهش افزوده می شد من اینجا ماندگار نبودم اما اون بکارتمو ازم گرفت با فکر به اینا شدت گریه ام زیاد شد -چرا گریه می کنی هانا؟ -من باید از اینجا برم ولی با کاری که... دستشو محکم روی دهنم گذاشت همون طور که روی تنم بالا پایین می شد گفت:نه تو نمیری توی چشام زل زد -نه تا وقتی که یه بچه از من داری! با ترس سعی کردم از زیر دستش فرار کنم اون هر حرفی می زد بهش عمل می کرد محکم خودمو به بالا می کشیدم که یهو داغی وجودش رو تو خودم حس کردم و با جیغی که کشیدم در باز شد و کارن با لبخندی شرور و لخت وارد اتاق شد 🔞🔞🔞 ... برای خوندن ادامه رمان بزن روی لینک زیر👇 https://t.me/joinchat/F5VpKiVOiFJmYTI0 این رمان دارای صحنه های اروتیک و باز می باشد🔞 فقط بالای هجده سال👅 پارت واقعی رمان هست😥میخوای بدونی این دوتا خلافکار چه بلایی سر این دختر میارن؟🥺💯❌ پس عضو شو که زود زود به دلیل فیلترینگ لینک کانال باطل میشه🔞همون طور که میدونید رمان BDSM هست و برای اینجور گرایش ها مناسبه🔞🔞🔞 در ضمن نویسنده این رمان برای ده نفر اول جایزه در نظر گرفته😍❤️‍🩹😱 https://t.me/joinchat/F5VpKiVOiFJmYTI0
Показати все...
دلــبــر وحــشـی مــ💦ـنـ

‌ ‌ جهنممو بُکنَم تو بهشتِ داغت دلبر...💦🔞✨ - #اسـتـاد‌هــات‌مـن🍓 #دلــبــر‌وحـشـی‌مـن🍷 - بنر ها واقعین کیوتا🤤🔞 - به قلم:°𝗛𝗠° - 2k- •🕊️• -1k

#دمر خوابوندم روی تخت و #دسته_بیلشو کرد توی باسنم🤣🤭 داشتم #جر میخوردم اما اون بیشتر حال میکرد و اه و ناله هاش بلند شده بود. جوری توم میکوبید که با هر #تلمبه به عقب و جلو میرفتم. -اخخخخ +واای چقدر تنگی تو #دلبر. اووف. اههه💦🤤 چرا زود تر #کشفت نکرده بودم؟😐😂 - #اخخخ درش بیاار جر خوردمممم. موهامو از پشت گرفت و به سمت خودش گرفت. سرشو چشبوند به #گردنمو لیس زر👅: اهه. +جوونم دوست داری؟؟؟ اوووم. میخوام #جرت بدممم هنوز مونده😈⛓ بعد از این حرفش منو برگردوند و.....🤭🔞 ⚠️اخطار⚠️ لینکش تا شب هست و بعدش باطل میشه پس زود جوین شو تا این رمان کاملا هیجانی و طنزو از دست ندادی😂💔 https://t.me/joinchat/UrUsRbPszMI0Yzk0
Показати все...
animation.mp41.52 KB
_ #اوففف آبجی تندتر ووییی #ک_یر کوچولوشو گرفتم دستم نهایتش هشت سانت بود تفی به سرش زدم +دوس داری بازم بخورم برات👅💦 تند تند سرشو تکون داد که گفتم +نچ اینکارو نمیکنم مظلوم نگاهم کرد که ادامه دادم:میخوام خواهرتو #ب_گا بدی اصن ببینم بلدی🔥 _چجوری؟ دراز کشیدم رو تخت و #م_مه‌هامو تو مشتم گرفتم: بیا روم بخواب میگم بت🔞 http://t.me/joinchat/AAAAAFRtv693DDlW1mXzwg ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ http://t.me/joinchat/AAAAAFRtv693DDlW1mXzwg #فول_سسکی😱 #حاوی_صحنه‌های_نامناسب♨️
Показати все...
animation.gif.mp40.17 KB
لعنتی کوتاهه،ولی حرف دلته🖤:)
Показати все...
حرف دل:)
این‌ دختر رسما با سوتیاش گند زده 😆از خواستگارش سایز چیزشو میپرسه😶https://t.me/joinchat/SEh8vtm1qFKNhFq8 - مامان. من چندبار بهت بگم آخه؟! نمی‌خوام شوهر کنم؛ زوره مگه؟! مامان با چشم‌های عصبی‌ و خشمگینش توی چشمام خیره می‌شه که #اشهد خودم‌و می‌خونم - باشه، باهاش صحبت می‌کنم. پوفی می‌کشم و لب‌تاب رو باز می‌کنم. کمی که از صحبتم می‌گذره براش تایپ می‌کنم - چند سانته؟! وای! خدا من‌و بکشه! به‌جای چند سالته نوشتم چند سانته! وای! وای! لعنت به این زندگی! لعنت به شوهر کردن! تا میام ویرایشش کنم می‌بینم سین کرده و با جوابی که داده رسماً قبض روح می‌شم - نترس اونقدری هست که راضیت کنه و کاری کنه لذت ببری😑 https://t.me/joinchat/SEh8vtm1qFKNhFq8 قبل از خوندن این رمان چندتا شلوار کنار بزار چون خطر جر خوردن و خیس شدن خشتکتون با خوندن این رمان جدی‌‌ست! 🤣💔
Показати все...
گرگ سفید پشمالو من

𝒀𝒆 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏 𝑲𝒉𝒂𝒇𝒂𝒏 𝑶𝒎𝒊𝒅𝒗𝒂𝒓𝒂𝒎 𝑲𝒉𝒐𝒔𝒉𝒆𝒕𝒐𝒏 𝑩𝒊𝒂𝒅🥺🧡

https://t.me/joinchat/SEh8vjEAvgWpUeAh

هر چی دنبال آهنگای خوب با ترجمه میگردی نمیتونی پیدا کنی؟ دلت میخواد برای هر مودی به یه آهنگ گوش بدی؟ این کانال آهنگای کره ای و انگلیسی میذاره✨ تازه مطمئنم عاشق آهنگ صبحگاهیاشون میشی🤩❣ ترجمه بعضی آهنگاشون هیچ جا نیست😳 https://t.me/injustlisten https://t.me/injustlisten https://t.me/injustlisten بدو رو لینک کلیک کن پشیمون نمیشی🥺
Показати все...
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.