★الهه دریایی★🧜♀
🔥 ★رمان الهه دریایی و آخرین وارث تاج و تخت★🔥 هردو رمان #ژانر_تخیلی_خوناشامی🧚🏻♀ ★الهه دریایی★💫 (عضو انجمن نود هشتیا) نویسنده الهه دریایی🏞 (نوراخسروی)🌤🌠 🪐نویسنده آخرین وارث تاج و تخت🪐 (نازنین)🌤⚡🌬 💥آغازی نو برای قلمی رویایی💥 💫💫💫💫💫💫
Більше1 112
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
سلام 💋
هر کس آنلاینه 1 دقیقه بره اینجا رو ببینه زوود موقته 🕛
بخاطر این ک ممکنه فیلتر بشه نمیتونم چیزی بگم 🙊🔞
😉سوپرایزه 👇❌
https://t.me/jirilmish_girilmish
https://t.me/jirilmish_girilmish
https://t.me/jirilmish_girilmish
👆فوول خفن 🙈
🎥 شهــر فیــلــم برگشششت 😍😍🔥
🎬 @FILMO_CITY
😍 توی کانال چی داریم ؟ 👇😁
1️⃣ جدیدترین فیلم های روز دنیا بدون سانسور
2️⃣ زیرنویس چسبیده فارسی + دوبله فارسی
3️⃣ فیلم های ممنوعه +18 🔥🔞
4️⃣ کالکشن های پرطرفدار جهان
5️⃣ نت مصرفی نیمه بها
لطفا به کانال تلگرام شهــر فیــلــم بپیوندید ❤️😍👇
https://t.me/joinchat/5CPrSWKz0QQ1ZDQ0
با #ترس سریع از پله ها بالارفتم و خواستم در اتاق روببندم که #پاشو بین در گذاشت و درو هل دادو #پرت شدم وسط اتاق
با #ترس و #گریه گفتم
+ویهان ،ویهان گوه خوردم
دیگه بی اجازت #بیرون نمیرم
#کمربندشو دور دست هاش پیچید و گفت
÷خفه شوتخم سگ
مگه من نگفتم حق نداری پیش اون #بابای حروم زادت بری که از لاشخودم بدتره هااان وقتی سیاه و کبودت کردم ادممیشی
صدای #شکافتن هواتوسط #کمربند و.....
https://t.me/joinchat/Vn2GswwIA7owYTM0
#گی_لاو_غیرتی🤤😍
عشق دلم♥️▪︎🔗فرمانده♥️
🌸به نامخالق عشقکهبی همتاس 🌸 ⛓🌙مَراتاجان بُوَدجانان توباشی🌙 ⛓ روزهای: زوج:عشق دلم فرد:فرمانده پایان خوش✔ ⚜به قلم:خروشان⚜ 📮ناشناس
https://t.me/BChatBot?start=sc-303951-ZdYNg6vجواب ناشناس
https://t.me/joinchat/g6ggiCAHvTk0N2Vk🍀🍀🍀🍀🍂🧚🏻♀
🍀🍀🍀🍂🧚🏻♀
🍀🍀🍂🧚🏻♀
🍀🍂🧚🏻♀
🧚♀🧚
#پارت_103
#الهه_دریایی
#کپی_حتی_با_اسم_نویسنده_پیگرد_قانونی_دارد
نگاهی به بیرون انداختم پاساژ خرید بود. سوالی برگشتم رو به اراد پرسیدم: چرا اینجا اومدی؟
اراد لبخندی زد و گفت : اومدیم لباس بخریم دیگه.
یه اهایی گفتم و پیاده شدیم کنار هم راه افتادیم اراد هم کلا دستاش و به دستام گره زده بود ول نمیکرد.
با کاراش داشت دیوونم میکرد.
نمیدونم من که از این اتفاق ها، حضور یهویش مغزم ارور داده دارم خل میشم.
بیخیال اینا دستاش و محکم فشار دادم که لبخند به لباش نشوند و چشمک ریزی بهم زد.
رفتیم سمت بوتیک مردانه وارد که شدیم چند تا پسر نشسته بود ک منو محکم به خودش فشرد بعد احساس کردم یکی پشتم ایستاده سرم و برگردندم دیدم.
اردا دست الناز و گرفته اونم عین خر زل زده به این بشر
از صحنه پیش اومده خندم گرفته بود اخه خیلی باحال بود دوتاشون اخماشون رو توی هم کرده بودن و ماهم دوتامون هنگ کرده بودیم.
با نظر من اراد برا خودش کت تک و پیراهن و شلوار خرید حساب کرد و اومدیم بیرون.
یه نفسی کشیدم اوف کثافتا داشتن قورتمون میدادن ولی لال شده بودم و هیچی نگفتم از این اراد و اردا هیچی بعید نیست.
- بیا.
دستم و محکم کشید با خودش برد
با چشمای ورقلمیده پشتش کشیده میشدم قلبم از ترس حرکت ناگهانیش افتاده بود توی کلیهام و گمش کرده بودم.
رفتیم تو بوتیک لباسهای زنونه که رو کردم سمتش و با تعجب گفتم:
- الان برا چی اینجاییم؟
نگام کرد و چشاش و کوچیک کرد نزدیک شد و گفت : اومدیم دنبال بمب این پاساژ و میخوان منفجر کنن یادم رفت بگم من مامورم.
اینا رو اروم میگفت منم شبیه این شاسگولا داشتم نگاش میکردم.
قیافمو که دید زد زیر خنده.
- عزیزم خب اومدیم برای شما لباس بخریم.
چپ چپ نگاش کردم اونم همینطوری داشت میخندید.
_ هر هر رو اب بخندی.
اراد: بیا عزیزم.
چون من نمی دونستم که مهمونیشون چطوریه تصمیم داشتم یه تیب اسپرت و شیک بزنم.
بعد کلی کشتن بالاخره یه کت و شلوار ست چرم پیدا کردم.
بعد اینکه پروش کردم داشتم قربون صدقه خودم میرفتم که انقد ناناس شده بودم.
که تقه ای به در اتاق پروخورد و بعدش صدای اروم اراد به گوشم رسید.
- پریساجان لباس چطور بود؟
نگاه دوباره ای به لباس انداختم خیلی بهم میومد و فوق العاده به نظرم شیک بود.
- خیلی عالیه اراد.
- ببینم.
سکته ناقص رو زدم و برگشتم
- ن ن لازم نیست خوبه دیگه.
- عع پریسا ببینم گناه دارم.
باز کن در رو دیگه وگرنه خودم بازش میکنم.
ای خدا...
درو اروم باز کردم که ببینه ولی در رو محکم کشید خودش خیلی نامحترمانه اومد تو در و بست.
- وا خاک تو سرم اراد چکار میکنی برو بیرون.
همونطور که چسبیده بود به من
دندوناشو نشونم داد و ابرویی بالا انداخت گفت : نوچ.
پوکر نگاهش کردم که دیدم داره با نیش گشاد شده نگاهم میکنه.
سوالی سرم رو تکون دادم
که یعنی چیه؟
دستش رو پیچید دور کمرم و منو به خودش چسبوند و همونطور که با اون چشمای ارومش نگاهم میکرد گفت: چقد خوشگل شدی.
#ادامه_دارد
🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁
🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁🍀🍁
https://t.me/BChatBot?start=sc-283215-P5PVgQc
😈پارت جدید رو نمایی شد😂😁نظرا رو رد کنید بیاد تا بریم برای پارت بعدی😈
لینک پارت اول 🌼
https://t.me/Novelelahedaryaii/6
جوین شدی ترجمه ی آهنگی که میخوای رو بخونی؟🤩🪐♥️
الان میرم🙂🌸
اره عالییی بود😍✨
「توهم جزو کسایی هستی که کُلِ دنیاتو موسیقی پُر کرده؟!🥺🪐♥️」
╼━┄━━━━━━━━♫━━━━━━━╾━━━━
◌ طرفدار فندوم خاصی هستی!؟🧚🏻♀
◌ هرمیوزیک لاوری دنبال یه جا میگرده که ترجمه ی آهنگارو بخونه!🍹
به کهکشان پرستاره ی موسیقی خوش اومدی💕☁️
【 @SkyAhang 】✦
【 @SkyAhang 】✦
بیلی آیلیش رو میشناسی؟🎤🎼
موزیکای جدیدشو گوش دادی؟🔌🔗
اولین فن پیج رسمی تلگرامی بیلی آیلیش✨🕊
https://t.me/joinchat/qZRetPfREuY2MmI0
#اخبار روز بیلی آیلیش👆🏻👥
عکسای #نایاب بیلی آیلیش🤛🏻
#موزیکای جدید بیلی آیلیش🤤👇🏻
https://t.me/joinchat/qZRetPfREuY2MmI0
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.