کانال رسمی ایرج قنبری

‏فیلم از طرف Rasul

https://mifamusic.ir/artists/sadegh-keshavarz/ 📡🎧 برنامه ی تلویزیونی.📡 پخش زنده شبکه پنج سیما 🏚 یه روز تازه اجرای آهنگ تشنگی.🎸🎹 #صادق_کشاورز 🎙🇮🇷 ترانه ای از...ایرج قنبری☔ تنظیم.دانیال شهرتی🎧 می فا موزیک.🎸👇🎹 https://mifamusic.ir/?p=12676 @MIFAMUSICIR

تصویر شکسته با اینکه مثل سایه دنبالتم همیشه می خوای منو جا بذاری موی سیام به پای تو سفید شد نگو که از حالم خبر نداری خودت می دونی که برام تو دنیا هیشکی به اندازه ی تو مهم نیس عزیز من فکر نکنی که واسم رویاهای تازه ی تو مهم نیس نمی تونی حس منو بفهمی تا وقتی که خودت پدر نباشی از حال اون کسی که زندگی شی مگه میشه که با خبر نباشی همیشه اولین کسی که اسمش سر زبون من می شینه تویی تو فصل دلتنگی اونی که منو یه روز کنارش نمی بینه تویی مثل یه شمع نیمه جون هنوزم دارم به پات می سوزمو آب میشم یه روز میاد تصویر من تو ذهنت دارم توی خاطره ها قاب میشم ایرج قنبری @shertaraneirajghanbari

نجوای عاشقانه خودت میدونی که تو دنیا فقط دلم با دیدن تو آروم میشه تحمل صبوریو نداره کسی که از مهر تو محروم می شه با اینکه امتحانمو پس دادم داری بازم منو محک می زنی مگه می تونم به زبون بیارم وقتی رو زخم من نمک می زنی دار و ندارمو به پات می ریزم به پاکی نگاه من شک نکن بذار کنار تو بزرگی کنم پیش رقیبا منو کوچک نکن همین که اسم من بیاد به یادت می تونه یه شروع تازه باشه می تونه برق چشمای نجیبت نشون یه طلوع تازه باشه با اینکه شاید نرسه به دستت بازم به آدرس تو نامه می دم زندگی بی تو ارزشی نداره به عشق تو دارم ادامه میدم شاعر : ایرج قنبری

روزهای خاطره یادش بخیر اون روزایی که باهم تو راه مدرسه قدم می ذاشتیم مثل فرشته های آسمونی دسامونو تو دس هم می ذاشتیم سفره باز و بی ریای مادر همیشه رنگ و بوی زندگی داشت آدم دلش حالی به حالی می شد وقتی پا تو حیاط خونه می ذاشت راضی بودیم حتی تو روزای عید لباسای همدیگه رو بپوشیم از ته دل با خودمون می گفتیم هرچی که بابا می گه رو بپوشیم چشمای خیس من همش به در بود پدر چه وقتی برمی گرده از کار یه لحظه پاک نمی شه از ذهن من خاطره تلخ خدا نگهدار رو میزای مدرسه می نوشتیم حرف دل مونو به یادگاری بچه محله های عاشق کجان تا سر تو رو شونه شون بذاری کاشکی می شد دوباره برمی گشتیم به اون روزای آبی کودکی هنوز دلم می خواد بشینم روی نیمکتای مدرسه رودکی شاعر : ایرج قنبری

عطر عاشقی این تو بودی که تونستی منو از خودم بگیری حالا که بهت رسیدم بگو از پیشم نمیری هنوزم تو اون نگاهی که منو سوزونده گیرم دوست دارم به پات بیفتم دوست دارم برات بمیرم لحظه هاش یه رنگ دیگه س روزی که با تو شرو شه آب میشه گل از خجالت وقتی با تو روبرو شه دیدنش برام عذاب اشک گونه هاتو پاک کن هرچی دارم و ندارم به نام خودت پلاک کن این تو بودی که دلم رو دنبال خودت کشوندی کاش یه روز حرف دلم رو از نگاه من می خوندی عشق من یه بار دیگه تو نگاه من طلو کن با دلم یه ارتباط عاشقانه رو شرو کن شاعر : ایرج قنبری