cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

کلمات

کارشناسِ ارشد زبان و ادبیات فارسی هستم.👩‍🏫 ادبیات درس می‌دم. اینجا از ادبیات حرف می‌زنم. این بار ادبیات رو با من یاد بگیر!🫀 برای اطلاع از شرایط کارگاه‌ها با ادمین در ارتباط باشید. @Kalamaat_admin تبلیغات داریم❣️ آیدی خودم در کانال نیست❣️

Більше
Рекламні дописи
35 207
Підписники
-2924 години
-1797 днів
-34830 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

Фото недоступнеДивитись в Telegram
کارگاه نویسندگی (کشف جهان سوم خود) با مهدیه کوهی‌کار مهدیه کوهی‌کار نویسنده‌‌ی کتاب‌‌های بالاپوشی از قطار و من از مرد‌های تهران می‌ترسم/کارشناس ادبیات ویراستار و مدرس است. بالاپوشی از قطار تنها اثر شایسته‌ی تقدیر مسابقه‌ی کیومرث بنیاد فردوسی بود که از نشر بان روانه بازار شده و حالا به چاپ دوم رسیده‌است. و مجموعه‌داستان از مردهای تهران می‌ترسم که حالا به چاپ سوم رسیده است با داستان‌های برگزیده از خانم کوهی‌کار در جشنواره‌های (بهاران، نظام‌الملک و...) برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام با ادمین در ارتباط باشید: @Kalamaat_admin فرصت بسیار عالی برای عزیزانی که به نویسندگی علاقه دارند.
Показати все...
شاه بخشید، شروان نبخشید "ضرب‌المثل کرمانشاهی" شاهُبداغ باغی دارد! وقتی کسی برای ساختن چیز بی‌مصرف یا کار بی‌فایده تحمل زحمت و هزینه بسیار به منظور نام برآوردن می‌کند گویند. شاه بداغ نام سفیهی بوده که در بیابانی بی‌ آب و علف چاردیواری ساخته و نام آن را باغ گذاشته بوده است. سبب ساختن آن چاردیواری در آن صحرا را چون از او می‌پرسند، او می‌گوید: تا بگویند شاه بداغ باغی دارد! شاه بی‌بی می‌زاید، ماه بی‌بی درد می‌کشد! بار به دوش من است، تو خسته شدی! وقتی در مشارکتی بین دو نفر، یکی از آن دو نفر به سختی کار کند و آن دیگری به بهانه‌های مختلف از زیر بار کار شانه خالی کند و ضمناً از سنگینی و سختی کار شکایت کند، این مثل آورند. شاه ترکان سخن مدعیان می‌شنود شرمی از مظلمه خون سیاوشش باد "حافظ" در مورد بزرگی گویند که بدگویی غمازان و نمامامان را درباره کسی بدون تحقیق و رسیدگی باور کند و او را مورد سیاست و غضب قرار دهد، چنان که افراسیاب پادشاه ترکستان به سعایت مفسدان و حسادبه قتل سیاوش، پسر کیکاووس پادشاه ایران که داماد وی بود، فرمان داد. "داستان نامه" شاه خفته است فتنه بیدار چشم دولت ز شاه خفته مدار "اوحدی" شاه را از اسب پیاده می‌کند: بسیار دهن دریده و بد زبان و جار و جنجال راه‌انداز است. شاه را بساز، شهر را بتاز! کدخدا را ببین ده را بچاپ با صاحبان زور و قدرت هم‌عهد شو تا چون بر خلق‌الله ستم روا داری، کسی بر تو نتابد! شاه را به بود از طاعت صد ساله و زُهد قدر یک ساعت عمری که در او داد کند "حافظ" برای حاکم و رهبر هر ملت یک ساعت اعمال عدل و داد بهتر از صد سال عبادت است. #یک_نکته_از_این_معنی_گفتیم_و_همین_باشد. @kalamat_k
Показати все...
پارسی بگو.🪴 آسم: تنگدم، تَنگ‌دم، رَبُو آل بویه: خاندان بویه آلت قتاله: کشت‌افزار، کُشت‌افزار آن را باطل کردم: آن را تباه کردم آنطور: آنگونه، آن‌سان آنوقت: آنگاه، آن هنگام، آن زمان، آن‌هنگام، آن وقت @kalamat_k
Показати все...
کانال به این خوبی حیف نیست که ندارید؟
Показати все...
تقریبا تموم بچه‌های قدیمی اینجا جمع شدن و ثبت‌نام کردن! خوشحالم.
Показати все...
کانال به این خوبی حیف نیست که ندارید؟
Показати все...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
سلام دوستان عزیزم من آموزنده و آموزگار زبان هستم 👩🏼‍💻توی کانالم چند وقتی هست شروع کردم به بررسی بخش هایی از کتاب آکسفورد ورد اسکیل باهم لغت یاد میگیریم و جلو میریم 🤓دوره ها و برنامه های دیگه ای هم برای تابستون تو راه هست 🤩اگه به هر دلیلی تا الان مسیر زبان خوندنت رو نصفه رها کردی به جمع ما بپیوند من کنارتم که پله به پله باهم بریم جلو 🌱 وقتشه که برای تابستون امسال یه برنامه زبانی خوب داشته باشی به خودت یک فرصت دوباره بده ..🤍 @eliteeducationn| be eager beaver
Показати все...
پارسی بگو.🪴 احتیاط: پروا، دوراندیشی، دوراندیشیدن، هوشیاری احدی: هیچکسی احسان: بخشش، مهرورزی، نکوکاری، نکویی، نیکی احضار کردن: خواستن، خواندن، فراخواستن، فراخواندن احیانا: اگر، شاید، گاه‌گاهی، گاهگاه @kalamat_k
Показати все...
استکان مطابق فرهنگنامه دهخدا، واژه استکان، واژه‌ای روسی به معنی پیاله است. واژه روسی стакан نیز برگرفته از زبان‌های ترکی (مقایسه کنید واژه جغتایی tostakan به معنی کاسه چوبی) است.و خود این زبان‌های ترکی این واژه را در نهایت از واژهٔ فارسی «دوستکان»، «دوستگان»، یا «دوستکام» گرفته شده‌است که یعنی «معشوق»، «شرابی که با معشوق خورند» و «پیالهٔ بزرگ». در رابطه با ریشه واژه روسی стакан باید گفت که ریشه‌ی این واژه از کلمه ( достаканъ (dostakanŭ در زبان اسلاو شرقی کهن است که با واژه توستاکانکانان (tostakan) به معنی کاسه چوبی در زبان جغتایی، (тустыга.н (ustığan به معنی فنجان در زبان تاتاری (туҫтаҡ (tuθtaq به معنی "ظرف نوشیدن کومیس" در زبان باشقیری (тостаған (tostağan به معنی فنجان چوبی در زبان قزاقی قرابت دارد. ریشه‌شناسی عامیانه‌ای هم در فضای مجازی نقل می‌شود که استکان را از جمع سه واژه east + tea + can می‌داند و نامگذاری آن را به انگلیسی‌ها در زمان استعمار هند نسبت می‌دهد. منبع معتبری این روایت را تایید نمی‌کند. #ریشه‌_شناسی @kalamat_k
Показати все...
کانال به این خوبی حیف نیست که ندارید؟
Показати все...
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.