ولگرد "⛅
🌈 به نام خداوند رنگین کمان 🌈 رمان در حال آپ : ولگرد ✨ https://t.me/vellllgardbot باتنویسنده👆🏼💓 سازنده چنل ❤️🩹 https://telegram.me/BChatsBot?start=sc-dani9900
Більше3 437
Підписники
-1524 години
-817 днів
+11730 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
Repost from " تبادل شبانه "🎀
00:03
Відео недоступне
#گی🔥 #مافیایی💦
#رییس💦 #بادیگارد🔥
آروم تر ادامه دادم : واقعا آخرین چیزی که میخام اینه که تو #آسیب ببینی
برگشتم و کتم رو تنم کردم به سمت در رفتم و گفتم : خداحافظ
اما یهو دستم توسط دستهاش اسیر شد و توی یه لحظه به سمتش کشیده شدم و بعدش لبهاش بود که لبهامو لمس میکرد
دستمو پشت گردنش بردم و بیشتر #لبهاشو به خودم فشردم
درسته که شوکه بودم اما مانع این که باهاش همراهی کنم نمیشدم.
https://t.me/+FsD7Xd3KwUBiNGU0
https://t.me/+FsD7Xd3KwUBiNGU0
1110
Repost from " تبادل شبانه "🎀
00:02
Відео недоступне
جفتش رو که ازش فرار کرده پیدا میکنه و به فاکش میده اما نمیدونه که...🔥🔥❌🚫
#گرگینه_ای🐺 #امپرگ🫃 #گی_لاو🌈
پوست برنزه اش رو بدون #خون🩸 بود رو میون دندون هام میگرفتم تا اینکه به بالای شکمش و دیک_نیمه_سیخش🍌 رسیدم
_این همه وقت چجور بدون من تحمل کردی،توله الفای وحشی؟😈😈
میون پاهاش قرار گرفتم،دیک سفت شده ام رو به سوراخ_تنگ_مقعدش🍆💦 که از شدت #شهوت باز و بسته میشد مالیدم که ملتمس اسمم رو صدا کرد و باعث شد.....
سر #دیکم رو به زور داخل #سوراخ_مقعدش🍑💧 که به خاطر نداشتن رابطه #تنگ🚫 شده بود فرو بردم اون دوباره مثل اولین رابطمون با درد خودش رو جابه جا کرد........🔞🔞🔥🔥
-راستین نکن من حامله ام ..🥹🫠
https://t.me/+8O_8_nNaZ945NDI0
https://t.me/+8O_8_nNaZ945NDI0
1010
Repost from N/a
00:03
Відео недоступне
#مافیایی 💦 #ارباب_برده 👙 #خشن 😈
گیره های ویبراتور رو به نوک سینه هاش زد و روی آخرین درجه گذاشتش.
با #لذت بهش نگاه کرد.
بدنش میلرزید و کمرش رو محکم به تخت میکوبید.
#سینه هاش تکون میخوردن.
+خوبی کوچولو؟
-لعنت.. لعنت بهت.. اههه..
#دیلدو رو برداشت و روشنش کرد.
صداش که بلند شد دایانا ترسیده سرش ر و تکون داد
-صدای چی بود؟
دیلدو رو داخلش کرد.
+خیلی خوشم نمیاد که چیزی به غیر از خودم داخلت باشه.. ولی خب تنبیهه دیگه.
-لعنت بهتتت.. اذیتم نکن.. لط.. لطفااا
دایانا هق هقی کرد. #اشکاش از شدت لذتی که بهش وارد میشد پشت هم پایین میریخت. متیو بی طاقت بوسیدش. پیچ و تاب بدن سفیدش، صدای ناله هاش. لبهای قرمزش. واقعا دلتنگش بود..
+کوچولوی #هورنی!
+بیبی گرل.. دختر خوب من.
کی میدونست دختری که گروگانش گرفتم تا پولم رو پس بده، من رو.. رئیس مافیا رو اینطوری به زانو دربیاره؟https://t.me/+Tf1S8rWR6gwxYmRk https://t.me/+Tf1S8rWR6gwxYmRk
1500
Repost from N/a
00:11
Відео недоступне
مردی قدرتمند قاتل دخترشو میندازه دیونه خونه و یکی و اجیر میکنه تا باهاش بازی کن‼️🔥
#گی_خشن🏳️🌈❤️🔥
با #ترس خودش و عقب کشید
_تو...تو کی هستی؟...
حرفش با #خیمه زدن مرد رو #تنش نصفه موند 😰
_#عوفف #کرد*نی تر از اون چیزی که فکرش و میکردم هستی #کوچولو😈💦
#دست و پا زد خودشو نجات بده اما با #پاره شدن لباسش #نفسش حبس شد😭💢
_انرژیت و نگهدار که تا صبح قرار #زیرم #جر بخوری جن*ده😏🔞
صدای #جیغش با #کوبیده شون #لبای مرد رو #لباش خفه شد...با #خشونت به جون #لباش افتاد
#لبش و گاز گرفت تا ولش کنه که با یهوی وارد شدن #عضو بزرگش تو #سور*اخ #تنگش #ناله ی بلندی سر داد😨🍆
https://t.me/+lxgjOSUreWFkNTQ0
https://t.me/+lxgjOSUreWFkNTQ0
1310
Repost from گسترده نگاره سومی😍🧿
#وانشات💦🔥
انگشت هام روی #باسن خوش تراش مایک لغزیدن و راه خودشون رو پیدا کردن. #دستم رو محکم دور سوراخ باسنش چرخوندم و تفی روی #انگشت فاکم انداختم.
دیکم هر لحظه #بزرگتر می شد. انگشت فاکم رو #داخل باسنش گذاشتم. ناله ریزی از دهنش بیرون اومد.
لیسی به باسنش زدم. #زبونم رو دورانی دور باسنش چرخوندم آب دهنم کل #باسنش رو خیس کرده بود.
بی طاقت آه کشید.
مایکل: - شروع کن.
پوزخندی روی لبم نشست. داگ استایل شد و از دیدن باسن بزرگش که مقابل چشمم هست خودم رو بهش مالیدم.....
https://t.me/+w3V20-IUUS0xMGU8
https://t.me/+w3V20-IUUS0xMGU8
1810
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
#گی. #هات🔥💦
محکمتر توی #سوراخ اراد ضربه زد که اراد از درد و لذت ملافه رو چنگ زد و اهی کشیدکه غیاث صورت اراد رد برگردوندسمت خودش و لبشو روی لب اراد گذاشت و تند تر ضربه زد.
#سوراخ اراد دور #دیک غیاث تنگ تر شد د غیاث اهی کشید و اراد که نزدیکاومدنش بود نفساش تند تر شد و غیاث گردن اراد رو بوسید و ....🔞💦
https://t.me/+lCO2IgPVEgkzZDg0
https://t.me/+lCO2IgPVEgkzZDg0
1510
Repost from N/a
#گی #بیناجنس
بهشت خیسشو میمالم و همزمان دستمو روی کلاهک کیـ.ـر کوچولوش میکشم
_ددی نکن لطفا
سیلی به بهشتش میزنم و درجه ویبراتور رو بالا میبرم
_پسر کوچولوم گاری نکن فردا با همین ویبراتور توی سوراخت بفرستمت حجره حاجی
لباشو گاز میگیرم و....🔞💦
Link
https://t.me/+yxm31w5GjlgyZjI0
https://t.me/+yxm31w5GjlgyZjI0
پسره بیناجنسی که یه ددی خشن اونو توی حجره پدرش میبینه و عاشقش میشه اما...
12 شب پاک بشه🔞
2810
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
00:01
Відео недоступне
_یوا....اهههه....اش.
غیاث صورت اراد رو برگردوند ولبشو بوسید.
_مگهمیتونمارومباشم وقتی بدن سک*سیت رو انداختی بیرون واون عطر لامصب رو زدی،تا خود صبح باید #زیرم پاره شی عزیز دوردونه غیاث.
غیاث دوباره کمر زد کهاراد از درد ملافه تخت رو چنگ زد.
_اهههه....اییی.....
غیاث همینطوری که داشت اراد روبه #فاک میداد، لاله گوشش رو بوسید وباصدای بمی توی گوشش زمزمه وار #جانمی نثارش کرد.
_اههه....اراد ...دلم میخواد سوراخ تنگت رو جر بدم وکاری کنم تا صبح ناله کنی و به ناله های قشنگت گوش بدم و بدتر #جرت بدم.🔥حرفای غیاث بدتر تحریکش کرد و نزدیک اومدنش بود. _اووووومم.....من....من...دارم #میام. اخمای غیاث توی هم شد. سریع دستشو برد سمت دیکاراد و دستشو روی سوراخش گذاشت که اراد ناله ای از درد وشهوت سر داد. _حق #نداری بیای نه قبل از من.💦 https://t.me/+lCO2IgPVEgkzZDg0 https://t.me/+lCO2IgPVEgkzZDg0
1910
Repost from گسترده نگاره سومی😍🧿
00:04
Відео недоступне
#بیناجنس 💦🔥
دستم رو دور #گردنش حلقه کردم و فشار دادم. محکم تنش رو به دیکم فشردم که فریاد زد.
مایکل: - خیلی بزرگه! اهه...
بی طاقت #لیسی به انگشتهام زد و شروع به مکیدن انگشتهام کرد.
ناله هاش غریزه #شهوتم رو بیشتر می کرد اما جسمم و شهوتم با احمد آروم می گرفت.
مجبور بودم باهاش سک.س کنم تا به احمد زخم نزنم.
باسنش رو بهم #فشار می داد و تخمهام محکم به لمبرای باسنش برخورد می کرد. #نالههاش بالا گرفته بود.
آهی کشیدم. بخاطر #تنگ بودنش آلتم داخل تنش نمی رفت و حسابی خون روی پایین تنهام نشسته بود.😈🔥🩸
https://t.me/+w3V20-IUUS0xMGU8
https://t.me/+w3V20-IUUS0xMGU8
2010
Repost from N/a
00:12
Відео недоступне
#گی_عاشقانه #بیناجنس حاملگی یک مرد🫃👼
سر به زیر ترین پسر شهر توسط رسام مافیای تریاک حامله می شه🫦🤤
https://t.me/+yxm31w5GjlgyZjI0
- از کون کردمت از جلو امشب باید بهم بدی پسر کوچولو بیناجنسم!💦
سیگار برگش رو روی باسنم خاموش کرد بخاطر بستن دهنم فریادم رو نشنید
- احمد میخوای اسپرمم رو بریزم تو رِحَمت؟ 💧🍆
نیشخندی به فریادهای خاموشم زد پاهام رو بالا برد دستش رو بین برجستگی پایین تنهام کشید
- خودِ جنسه! ناب و بکرِ دقیقا همون چیزی که باید زیر کی*رم گاییده بشه!🔥🔞
دستش رو به سوراخم مالید آروم دیک گنده و تحریک شدهاش رو دم سوراخم گذاشت
- با باکرهگیت خداحافظی کن احمد چون من کی* رم رفت توت!😈🍑
پاهام رو بالا داد اولین ضربه رو که زد خندید
- وقتش رسیده بود هلوتو رو جر بدم و تخممو بکارم توش!👅👶
https://t.me/+yxm31w5GjlgyZjI0
ساعت 22 پاک بشه🔞
3510