⟦sᴀʀᴀᴛᴀɴ ᴇsʜɢʜ⟧
🧿﷽🧿 ꧁سـرطـانعـشق꧂ هر اتـم از بدنـت به اندازه بـدن خودم برایم عزیز است:حـتی با درد و بـیـماری باز هـم عزیز خواهد بود.♥️⛓ کپی از روی داستانها و شخصیتها ممنوع میباشد 🚫
Більше387
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
سلام بچه ها✋
من به دلایلی چنل پاک میکنم☹️
یکی اینکه نه نظری هست نه هیچی
و دوم اینکه امتحاناست و میخوایم درس بخونیم😩
ولی رمان (سرطان عشق) کات نمی کنیم بعد امتحانا با قلمی قوی تر ادامه میدیم و یه چنل دیگه میزنیم🥺
و وقتی فصل اولش تموم شد پارتگذاری شروع میکنیم🙂
امیدوارم بازم ما رو پیدا کنین رمان بخونین😘
بوص به اونایی که تا اینجا حمایتمون کردم و با نظرات قشنگشون به ما انرژی دادن💋
بای👋
#دوستون_داریم✨
#mozhgan
میدونی #دوستجادویی چیه و چیکار میکنه؟ 🧞♀🔮
1) دوستی که جادوگر باشه؟ 🪔🧹
2) یه دوست فراطبیعی که هر کاری برام بکنه ؟
پول خرید لباس مارک و #آیفون١٢ نداری؟ 📱🤧
#کراشت دوسِت نداره و بهت محل نمیده؟ 😭👨🦯
هر کار میکنی #درس رو نمیفهمی؟💔📕
[بیا اینجا بدون زحمت به همشون برس😉🤤]
- لینک چنلو بزور از مدیر گرفتم. بعد از پنج نفر لینکو باطل میکنه-
3 💜🔮
🔞🔞🔞🔞🔞🔞
خم شد و در حالی که چشمش هنوز به اونور بود، #لباسی رو برداشت که خون تو #رگهام یخ بست و زل زدم به #امیر که اصلا حواسش نبود و میخندید.
سریع #لباس رو از دستش کشیدم و #پشتم قایم کردم که با این حرکت ناگهانی من برگشت سمتم و گفت: چی بود؟!
من هم که هنگ کرده بودم گفتم: ها؟ هیچی هیچی...
- اون چیه پشتت #قایم کردی؟
- هوم؟! چی؟! چی رو میگی؟!
امیر چشمهاش رو نازک کرد و گفت: همونی که از #دستم کشیدی پشتت #قایم کردی!
الان من چی بگم بهش؟ اگه بگم چی دستمه که آبرومون به #فنا میره!
بیام بگم چی؟! #سوتین؟ عمرا...
از اون ور هم #امیر کوتاه نمیاومد و #قدم به #قدم نزدیک تر میشد؛ دیگه رسیده بود بهم میخواست پشتم رو نگاه کنه که هی تو جام #وول میخوردم و نمیزاشتم!
- بزار ببینم چیه؟
بعد دو تا #بازوم رو گرفت و من رو یه جا نگه داشت تا ببینه چیه!
که یهو...
@yalinovels
اوه اوه آبروش رفت😂
سوتین؟!💦🔞
برگشت چیزی بگه که حرف تو دهنش موند و #زل زد به من...
وا این چرا همچین شد؟!
#آروم #آروم میاومد سمتم و با یه نگاه #مرموزی نگاهم میکرد، من هم #سیخ سرجام وایستادم، یه دستش رو آورد بالا و گذاشت بغل #گوشم... یا امام زاده کلثوم... این چشه؟
حالا دیگه #فیس تو #فیس هم بودیم...
یعنی چی؟! یهو نگاهم افتاد به #لبش... گفتم الانه که #ببوستم ولی با حرفی که زد دلم میخواست موهام رو بکنم.
- از این #ریسههایی که پشتت وصله میشه برای #بالا رفتن از درخت #موز استفاده کرد، بعد به قیافهی گیجم پوزخند زد....
https://t.me/joinchat/AAAAAFF9QZkUtdpo2GPU2Q
موز؟!🤣🤣🤣🤣
بیا ببین دختره دیگه چه سوتیهایی میده🤦🏻♀😂
{خآنهیِ وَحشَت}
༄‹house of horror🔞 ✍شاید همان #حس_عجیب باعث شد تا من #مغرور_و_بازیگوش بتوانم به #نیروانا برسم و برای گذشتن از #خانهی_وحشت به #آیندهی_ما فکر کنم. هر گونه كپي برداري از محتواي رمان و سوء استفاده از اسم نويسنده ممنوع و داراي پيگرد قانوني مي باشد🚫
تمِواتساپ💚: @Theme00_bot
تمِتلگرام💙: @Theme00_bot
تمِاینستا💜: @Theme00_bot
تمِشاد💛: @Theme00_bot
#هانا
#جیغ خفه ای کشیدم و داد زدم
-پرهام #نکن درد داره!
-صبر کن دیگه الان تموم میشه #نفس عمیق بکش!
-پرهام خر بیشور، پردم پاره شد میفهمی پاره شد؟ این #خیلی بزرگه جا نمیشه!
-میبینی که جا شد! برای هر #خوشبختی باید سختی کشید همسرم!
-خدالعنتت کنه، بیشور دارم میگم #پرده گوشم رو #ترکوندی با گوش پاک کن، اونوقت تو میگی برای هر #خوشبختی باید سختی کشید؟؟؟....
جرررررر پرده گوشش خب پاره شد😂😂😂
البته ذهن عزیز شماهام محترمه☺️😂
جوین شو خندت کل خونرو بترکونه،سگدرصد تضمینی! 😂💯
https://t.me/joinchat/TCMAvLbuL9rGCUWD
مونیکا و اردیا رو میشناسی
دو تا زوج کیوت 🥺❤️
یه رمان واستون آوردم که شخصیت های اصلیش زوج مونیکا و اردیاس
مطمئن باش از خوندن این رمان پشیمون نمیشی😌🤍✨
جوین🥺🌸
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.