انسان»قرآن»خوشبختی
👈(لینک ارسال سوال) @mohamadhamedii 👈مدیریت کانال @motasam_mahmoudi آشنایی با شخصیت و نشر آثار، افکار و اندیشههای برادر محمد حامدی هدف این کانال، موضوع خوشبختی انسان با تکیه روشنگری تفکر و اخلاق دینی است و هیچگونه مطالب غیر از این نشر داده نمیشود.
Більше856
Підписники
+324 години
+87 днів
+130 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۷۴
بخش : اول
🔴 سوال :
با توجه به اینکه مقصد نهایی دین اسلام خوشبختی بشر در دو جهان است، وضعیت اخروی دو گروه از انسانها مورد سوال است:
۱. آیا مسلمانانی که به صورت تقلیدی و شناسنامهای، اسلام را قبول نمودهاند، در آخرت رستگار خواهند شد؟
۲. آیا افراد غیر مسلمانی که در جوامع خود، کارهای بزرگ خیرخواهانهای را انجام دادهاند و در آبادانی زمین نقش اساسی را ایفا نمودهاند، در آخرت رستگار خواهند شد؟
🔵جواب:
جواب سوال اول: خداوند در دینش از انسان ایمان یقینی بدون تردید و شک را خواستار شده است و نسبت به شبهه باورهای سست پیروانش، معترض است و از انسان ایمان یقینی محکمی را میخواهد. در این راستا لازم است این را بدانیم که محتوای وحی الهی از سه بخش تشکیل شده است:
۱. جهان بینی و باورها و شناخت حق و باطل
۲. مکتب اخلاقی خیر و شر و اخلاق فردی و اجتماعی
۳. شریعت و باید و نبایدهای عصری و پاسخ به سوالات شرعی انسانها
در ارتباط با تعامل درست و مورد پسند خداوند با امور سهگانهی فوق باید گفت: بایستی در مورد اول و دوم بگوییم که حتماً باید در مورد آنها در حد توان و به صورت شخصی تحقیق نمود و پس از کسب یقین عقلی نسبت به برتری دین خدا بر مکاتب بشری در زمینهی سود رسانی مادی و معنوی منحصر به فرد انسان در دنیا و آخرت در دایرهی ایمان دینی قرار گیرد و خود را دیندار بداند. و در ضمن بایستی برای همیشه در این زمینهها به سوالات جدیدش پاسخ یقینی داده شود تا ایمانش بروزرسانی شود و دینداریش تا پایان عمر تداوم یابد.
بنابراین دین خدا در این زمینه به انسان اجازهی ایمان تقلیدی و شناسنامهای را نمیدهد. بلکه بایستی بجای آن، افراد باسواد به تحقیق و مطالعه و افراد بیسواد به شنیدن محصولات عقلی کارشناسان این زمینه بپردازند. تا از این طریق ایمان مورد نظر قرآن حاصل شود.
اما در مورد گزینهی سوم باید گفت چون این زمینه کاملاً تخصصی است لذا بخاطر اینکه همگان نمیتوانند به درجهی تخصص در این زمینه برسند، باید از متخصصین مربوطه به صورت تقلیدی پیروی نمود؛ البته تقلید مورد نظر قرآن همانند تقلید مرسوم در میان افراد بشر نیست بلکه بایستی انسان مقلد بر اساس قرآن برای پذیرش رای متخصصین از آنها طلب دلیل نماید و بعد از اینکه بر اساس دلایل مربوطه قانع شد از رای آنها اطاعت کند.
محمد حامدی
@mohamadhamedy
موضوع : نحوه ی تعامل حکیمانه با مسئله ی بی حجابی همسران در خانوده ی مسلمان
گوینده : محمد حامدی
زمان : ۷ دقیقه و ۲۵ ثانیه
زبان : کردی
@mohamadhamedy
8.74 MB
موضوع : انواع ظلم و ظالمان در قرآن و نحوه ی تعامل خداوند با آنها
گوینده : محمد حامدی
زمان : ۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه
زبان : کردی
@mohamadhamedy
10.34 MB
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۷۳
بخش : پایانی
مسئلهی دیگر موضوع جبر است که لازم است اشارهای گذرا بدان بنماییم. جبر در زبان عربی یعنی از طریق سلطه و قدرت، موجودی را به طرف کمال سوق دهند و نقصهایش را برطرف و جبران کنند. که این امر مقدس هرگاه از جانب خداوند باشد، کاملاً در راستای تأمین منافع انسان است اما هر گاه از جانب بشر اجرا شود هم ممکن است خداگونه انجام شود و هم ممکن است به صورت ظالمانه عملی شود؛ لذا این که خداوند انسان را به صورت جبری خلق نموده به معنای ظلم بر او نیست بلکه از این طریق خواهان رشد و کمال و سعادت انسان است.
ضمناً صفات خداوند بایستی عملاً تحقق یابند؛ در غیر این صورت خداوند به فقر و نقص متهم میشد؛ بنابراین یکی از صفات خداوند، خالق است که این امر خواهان خلق موجودات در دو دستهی مسخر و مجبور و مختار و با اراده میباشد. پس انسان بایستی خلق میشد و شایسته نیست خداوند را در حرج قرار داد که از خلق خویش صرف نظر کند تا انسان معترض، راضی شود. لذا خداوند هرگز برای خلق حکیمانهاش از مخلوقاتش از جمله انسان اجازه نمیگیرد. زیرا فعل خویش را علیمانه، حکیمانه و رحیمانه میداند. و چون این کار، حق و بجاست کسب اجازه از کسی از جمله انسان را نمیخواهد. و چنین اجازهای از جانب انسان نسبت به خداوند دارای کمالات مطلق، بیادبی است.
در خاتمه دربارهی ایجاد استعداد خیر و شر در انسان باید گفت که انسان هرگز در رابطه با هیچ کدام از آن دو دچار جبر نمیشود و کاملاً بر هر دوی آنها مختار و مسلط است. و اگر بعد از اتمام حجت و روشنگری، شر را انتخاب کند، تقصیر خداوند نیست بلکه مقصر اصلی در اینجا خود انسان است. زیرا خداوند در دینش او را از انتخاب شر منع نموده و پیروی از خیر را برایش پسندیده و بدان امر میکند.
لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [سوره البقره : آیه ۲۵۶]
در قبول دین، اکراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابر این، کسی که به طاغوت [= بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست.
إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا [سوره الانسان : آیه ۳]
ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس!
و من الله توفیق ...
محمد حامدی
@mohamadhamedy
نحوه ی قدر دانی از جریان هجرت پیامبر گرامی اسلام
بر همگان واضح است که در زندگی انسانی بر روی کره ی زمین دوری ها و نزدیکی ها امری طبیعی ، جاری و مرسوم بوده و خواهد بود. زیرا انسان دارای علم و اراده است و از مقتضیات ضروری این امر این است که همه ی انسانها خواهان این امر نیستند که در کنار یکدیگر و بصورت متحد و برادروار تعامل نمایند. لذا همیشه در طول تاریخ در باره ی هجرتها نوشته های فراوانی بیان شده است. که یکی از این هجرتها جریان سفر پیامبر گرامی اسلامی از مکه به مدینه است. که این امر هم قالب و ظاهری دارد و هم محتوایی.
در مورد ظاهر سفر ایشان مطالب بسیاری گفته شده اما در باره ی محتوای آن و درسهایی که از آن می توان گرفت ، کمتر نوشته شده است. لذا ما در حد بضاعت اندک خویش نکاتی را در این مورد تقدیم شما عزیزان خواهیم نمود.
تعریف لغوی هجرت : این واژه از ریشه ی هجر بوده و به معنای دور شدن و ترک است.
معنای اصطلاحی هجرت : به جریان سفر مخفیانه ی پیامبر گرامی اسلام به همراه رفیق صدیقش حضرت ابوبکر صدیق از مکه به مدینه ، هجرت اصطلاحی گفته می شود.
چرا پیامبر هجرت نمودند ؟ چون درآن زمان در شهر مکه مجالی برای تطبیق و رشد دعوت دینی باقی نمانده بود و حتی خطر جانی نیز برای ایشان وجود داشت.
انواع هجرت :
۱. هجرت مکانی : انسان مهاجر در این حالت ، بخاطر مصالحی خاص از محلی خاص به مکانی دیگر منتقل می شود. که به این حالت ، هجرت مکانی گفته می شود.
۲. هجرت زمانی : انسان مهاجر در این حالت ، در زمانی خاص هجرتش را آغاز می کند. که به این حالت ، هجرت زمانی گفته می شود.
۳. هجرت فکری : انسان مهاجر در این حالت ، بعد از شناخت و ارزیابی اندیشه ها ، نسبت به یکی از آنها تمایل پیدا نموده و سایر اندیشه ها را ترک می کند. که به این امر هجرت فکری گفته می شود. بعنوان مثال می توان گفت که بایستی از شرک به توحید هجرت نمود.
۴. هجرت عملی : انسان مهاجر در این حالت ، بعد از شناخت راه سعادت و شقاوت ، اعمال فردی و اجتماعی قبلی خویش را ترک نموده و بجای آنها اعمالی متناسب با سعادتش را جایگزین می کند. که به این امر هجرت عملی گفته می شود. مثلا از ارتکاب گناهان به انجام اعمال صالح می پردازد.
۵. هجرت مادی : انسان مهاجر در این حالت ، بخاطر مصالحی خاص از ثروت خویش دست بردار شده و فقر اختیاری را انتخاب می کند. که به این امر هجرت مادی گفته می شود.
۶. هجرت معنوی : انسان مهاجر در این حالت ، معنویت قبلی خویش را ترک نموده و نسبت به معنویتی دیگر رغبت پیدا می کند.که به این امر هجرت معنوی گفته می شود.
۷. هجرت درونی : انسان مهاجر در این حالت ، در درون خویش از تفکر و عملکردی خاص روگردان شده و نسبت به اندیشه و عملکردی دیگر متمایل می شود. که به این امر هجرت درونی گفته می شود.
۸.هجرت بیرونی : انسان مهاجر در این حالت ، در عالم خارج ، از تفکر و عملی خاص روگردان شده و نسبت به اندیشه و عملکردی دیگر رغبت پیدا می کند.که به این امر هجرت بیرونی گفته می شود.
۹. هجرت علمی : انسان مهاجر در این حالت ، از شاخه ای از علوم اعراض نموده و به شاخه ای دیگر از آن روی می آورد. که به این امر هجرت علمی گفته می شود.
۱۰. هجرت عرفانی : انسان مهاجر در این حالت ، از تجربه های عرفانی پیشین خویش منصرف شده و نسبت به تجربه های جدید رغبت پیدا می کند. که به این امر هجرت عرفانی گفته می شود.
۱۱. هجرت ربانی : انسان مهاجر در این حالت ، از اندیشه های باطل و شیطانی گریزان شده و اندیشه ی الهی و وحیانی را بر می گزیند. که به این امر هجرت ربانی گفته می شود.
۱۲. هجرت شیطانی : انسان مهاجر در این حالت ، از اندیشه های الهی و وحیانی روگردان شده و نسبت به اندیشه های شیطانی راغب می شود. که به این امر هجرت شیطانی گفته می شود.
ممکن است دوستان نسبت به تقسیمات متنوع موجود در متن ، معترض شده و این را بیان کنند که در میان تقسیمات مذکور تشابه معنایی زیادی وجود دارد. لذا لازم نبود که این گونه مفصل بیان شوند. آری درست می فرمائید اما بنده تا کنون در زندگی و مطالعاتم با همه ی این چهره ها از هجرت مواجه شده ام. بدین خاطر بصورت جداگانه به همه ی آنها پرداختم.
اما آنچه که در میان همه ی انواع هجرت ، کارساز و تعیین کننده است ، هجرت فکری و عملی از کفر و سیئات به ایمان و عمل صالح است. خصوصا در جهان معاصر آنچه از اهمیت بسیاری برخوردار است هجرت عملی یعنی ترک گناهان و معاصی در اشکال فردی و جمعی است.
امید است که همه ی ما بزودی هجرت فکری و عملی خویش را از اندیشه های باطل و شیطانی به سوی اندیشه های وحیانی آغاز نموده و زندگی خویش را با دینداری عالمانه ، عاملانه و خالصانه آغاز نموده و حیات خویش را در این راستا به اتمام برسانیم.
محمد حامدی
@mohamadhamedy
نحوه ی قدر دانی از جریان هجرت پیامبر گرامی اسلام
بر همگان واضح است که در زندگی انسانی بر روی کره ی زمین دوری ها و نزدیکی ها امری طبیعی ، جاری و مرسوم بوده و خواهد بود. زیرا انسان دارای علم و اراده است و از مقتضیات ضروری این امر این است که همه ی انسانها خواهان این امر نیستند که در کنار یکدیگر و بصورت متحد و برادروار تعامل نمایند. لذا همیشه در طول تاریخ در باره ی هجرتها نوشته های فراوانی بیان شده است. که یکی از این هجرتها جریان سفر پیامبر گرامی اسلامی از مکه به مدینه است. که این امر هم قالب و ظاهری دارد و هم محتوایی.
در مورد ظاهر سفر ایشان مطالب بسیاری گفته شده اما در باره ی محتوای آن و درسهایی که از آن می توان گرفت ، کمتر نوشته شده است. لذا ما در حد بضاعت اندک خویش نکاتی را در این مورد تقدیم شما عزیزان خواهیم نمود.
تعریف لغوی هجرت : این واژه از ریشه ی هجر بوده و به معنای دور شدن و ترک است.
معنای اصطلاحی هجرت : به جریان سفر مخفیانه ی پیامبر گرامی اسلام به همراه رفیق صدیقش حضرت ابوبکر صدیق از مکه به مدینه ، هجرت اصطلاحی گفته می شود.
چرا پیامبر هجرت نمودند ؟ چون درآن زمان در شهر مکه مجالی برای تطبیق و رشد دعوت دینی باقی نمانده بود و حتی خطر جانی نیز برای ایشان وجود داشت.
انواع هجرت :
۱. هجرت مکانی : انسان مهاجر در این حالت ، بخاطر مصالحی خاص از محلی خاص به مکانی دیگر منتقل می شود. که به این حالت ، هجرت مکانی گفته می شود.
۲. هجرت زمانی : انسان مهاجر در این حالت ، در زمانی خاص هجرتش را آغاز می کند. که به این حالت ، هجرت زمانی گفته می شود.
۳. هجرت فکری : انسان مهاجر در این حالت ، بعد از شناخت و ارزیابی اندیشه ها ، نسبت به یکی از آنها تمایل پیدا نموده و سایر اندیشه ها را ترک می کند. که به این امر هجرت فکری گفته می شود. بعنوان مثال می توان گفت که بایستی از شرک به توحید هجرت نمود.
۴. هجرت عملی : انسان مهاجر در این حالت ، بعد از شناخت راه سعادت و شقاوت ، اعمال فردی و اجتماعی قبلی خویش را ترک نموده و بجای آنها اعمالی متناسب با سعادتش را جایگزین می کند. که به این امر هجرت عملی گفته می شود. مثلا از ارتکاب گناهان به انجام اعمال صالح می پردازد.
۵. هجرت مادی : انسان مهاجر در این حالت ، بخاطر مصالحی خاص از ثروت خویش دست بردار شده و فقر اختیاری را انتخاب می کند. که به این امر هجرت مادی گفته می شود.
۶. هجرت معنوی : انسان مهاجر در این حالت ، معنویت قبلی خویش را ترک نموده و نسبت به معنویتی دیگر رغبت پیدا می کند.که به این امر هجرت معنوی گفته می شود.
۷. هجرت درونی : انسان مهاجر در این حالت ، در درون خویش از تفکر و عملکردی خاص روگردان شده و نسبت به اندیشه و عملکردی دیگر متمایل می شود. که به این امر هجرت درونی گفته می شود.
۸.هجرت بیرونی : انسان مهاجر در این حالت ، در عالم خارج ، از تفکر و عملی خاص روگردان شده و نسبت به اندیشه و عملکردی دیگر رغبت پیدا می کند.که به این امر هجرت بیرونی گفته می شود.
۹. هجرت علمی : انسان مهاجر در این حالت ، از شاخه ای از علوم اعراض نموده و به شاخه ای دیگر از آن روی می آورد. که به این امر هجرت علمی گفته می شود.
۱۰. هجرت عرفانی : انسان مهاجر در این حالت ، از تجربه های عرفانی پیشین خویش منصرف شده و نسبت به تجربه های جدید رغبت پیدا می کند. که به این امر هجرت عرفانی گفته می شود.
۱۱. هجرت ربانی : انسان مهاجر در این حالت ، از اندیشه های باطل و شیطانی گریزان شده و اندیشه ی الهی و وحیانی را بر می گزیند. که به این امر هجرت ربانی گفته می شود.
۱۲. هجرت شیطانی : انسان مهاجر در این حالت ، از اندیشه های الهی و وحیانی روگردان شده و نسبت به اندیشه های شیطانی راغب می شود. که به این امر هجرت شیطانی گفته می شود.
ممکن است دوستان نسبت به تقسیمات متنوع موجود در متن ، معترض شده و این را بیان کنند که در میان تقسیمات مذکور تشابه معنایی زیادی وجود دارد. لذا لازم نبود که این گونه مفصل بیان شوند. آری درست می فرمائید اما بنده تا کنون در زندگی و مطالعاتم با همه ی این چهره ها از هجرت مواجه شده ام. بدین خاطر بصورت جداگانه به همه ی آنها پرداختم.
اما آنچه که در میان همه ی انواع هجرت ، کارساز و تعیین کننده است ، هجرت فکری و عملی از کفر و سیئات به ایمان و عمل صالح است. خصوصا در جهان معاصر آنچه از اهمیت بسیاری برخوردار است هجرت عملی یعنی ترک گناهان و معاصی در اشکال فردی و جمعی است.
امید است که همه ی ما بزودی هجرت فکری و عملی خویش را از اندیشه های باطل و شیطانی به سوی اندیشه های وحیانی آغاز نموده و زندگی خویش را با دینداری عالمانه ، عاملانه و خالصانه آغاز نموده و حیات خویش را در این راستا به اتمام برسانیم.
محمد حامدی
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۷۲
بخش : چهارم
۳. پرداخت هزینهی رشد و پالایش روح انسان از طریق وقوع ضربات خالص کنندهی ناملایمات. چنانکه برای کسب طلای خالص، سنگ طلا را با ضربات سنگین خورد میکنند، سپس آن را در حرارت شدید قرار میدهند تا از این طریق ناخالصیهایش حذف شود و طلای خالص تولید شود.
أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا یُفْتَنُونَ ⭐️ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ [سوره العنکبوت : آیه ۲ و ۳]
يا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم رها میشوند و مورد آزمايش قرار نمیگيرند ⭐️ و به يقين كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم تا خدا آنان را كه راست گفتهاند معلوم دارد و دروغگويان را [نيز] معلوم دارد.
۴. آثار مخرب و ویرانگر گناهان مصرانهی انسان.
وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ [سوره الشوری : آیه ۳۰]
هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام دادهاید، و بسیاری را نیز عفو میکند!
۵. انتخاب زندگی نادرست بر اساس هوا و هوس خود و دیگران و مکاتب بشری.
ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ [سوره الروم : آیه ۴۱]
فساد، در خشکی و دریا بخاطر کارهایی که مردم انجام دادهاند آشکار شده است؛ خدا میخواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (بسوی حق) بازگردند!
در امور پنجگانهی مذکور، موارد یکم تا سوم از افعال خداوند و حیطهی نقش ایشان است که موجب رشد و کمال انسان است و موجب ظلم و بیعدالتی و زندگی ناخوشایند نمیشود. اما موارد چهارم و پنجم از عوارض استفادهی نادرست و ناعادلانهی انسان از آزادی و اختیارش و حیطهی نقش انسان است که باعث ایجاد همهی مظالم و بیعدالتیهای موجود در میان بشر شده است. و در این حالت هرگز نباید خداوند را مورد اعتراض قرار داد. بلکه باید بشر را مورد خطاب قرار داد و بایستی برای اصلاح این گروه از انسانها همهی تلاشها را صرف نمود تا به راه سعادتبخش خداوند بازگردند. بنابراین تکلیف دینداران این است که تمام تلاش خود را در راستای اصلاح بشر صرف کنند تا از این طریق نسیمی از زندگی بهشتی احساس شود تا هرگز بشر آرزوی فنای خویش را ننماید. پس قبل از رفتن در بهشت آخرت بایستی زندگی پر سعادت و بهشتی را در همین حیات دنیا تجربه کنیم تا بجای درخواست فنا از خداوند، از ایشان بخاطر آفرینش ما تشکر کنیم.
محمد حامدی
@mohamadhamedy
موضوع : آیا مبنای احکام حجاب زنان در دین خدا اعتباری است یا فطری ؟
گوینده : محمد حامدی
زمان : ۶ دقیقه و ۲۶ ثانیه
زبان : کردی
@mohamadhamedy
8.41 KB
پیام روزانه ی قرآنی شماره : ۱۷۱
بخش : سوم
در این حالت بجای حذف صورت مسئله (حذف خلق انسان) بایستی امور مفیدی را برای حل معضل موجود در نظر گرفت تا چنین درخواست نابجایی صورت نگیرد. از جمله به صورت علمی و استدلالی و به صورت عملی مکانیزم پروژهی خوشبختی در قرآن به انسانها معرفی شود تا زندگی انسان از فلاکت موجود به بهشتی دنیوی تبدیل شود. که در این صورت هرگز انسان بر خلق خویش معترض نمیشد. اما با کمال تاسف بر اثر کمکاری مبلغین دینی در معرفی این زندگی آرامبخش و بیعلاقگی انسانها، زندگی نکبت باری گریبانگیر آدمی شده است. لذا گاهی از دست عوارض این زندگی طاقت فرسا آرزوی فنا برای خود میکند.
انسان معمولا از بخش مفید و شاد زندگی خویش اعتراضی ندارد. اما از بخش ناملایمات و مظالم موجود در زندگیش ناراصی است و از این بابت به شدت مینالد که در این مورد لازم است هم نقش خداوند و هم نقش انسان را مشخص نمود تا عامل زندگی نکبتبار بشر شناسایی شود و بدین وسیله منشا این نوع زندگی مصیبت بار را به صورت غیر منصفانه به خداوند دارای کمال مطلق نسبت ندهیم.
امور ناخوشایند زندگی انسان از نظر قرآن در پنج امر خلاصه میشود که نهایتا تعیین کنندهی میزان نقش خداوند و انسان در این ماجراست. که عبارت است از:
۱. خداوند گاهی به عنوان مربی دلسوز انسان، اموری را برای انسان حکیمانه میداند که ظاهرا غیر حکیمانه جلوه میکنند که حدود ۲٪ زندگی انسان را شامل میشود. که در حقیقت برای انسان سودمند هستند اما انسان بخاطر وجود محدودیت در علم وحکمتش از اسرار آنها بیخبر است و بیخود بر آنها معترض است.
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ [سوره البقره : آیه ۲۱۶]
جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد؛ در حالی که برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا میداند، و شما نمیدانید.
۲. انسان بخاطر انجام امتحان الهی در حیات دنیا قرار گرفته است نه برای زندگی بر طبق میل خویش. زیرا موجود مختار بایستی به صورت آزادانه نوع زندگی ابدیش را انتخاب کند. که البته سوالات امتحانی انسان را باید خالق و معلم انسان (خداوند) طرح کند که هم شامل سوالات آسان و متوسط میشود و هم مشمول سوالات سخت میشود. تا از این طریق، شایستگان از افراد نالایق جدا شوند.
الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ [سوره الملک : آیه ۲]
آن کس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل میکنید، و او شکستناپذیر و بخشنده است.
محمد حامدی
@mohamadhamedy
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.