cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

آخرین‌بوسه🤍🥀

•دوسـت‌داشـتَـنِـت‌گُـنـاه‌باشَـد‌یا‌اِشـتِـبـاه،گُـنـاه‌مـی‌کُـنَـم‌توراحَـتـی‌بـه‌اِشـتِـبـاه🖤:)! •خـوش آمـدیـد🫶🏼! رُمـان رو بـه دوسـت‌هـاتـون مـعـرفـی کـنـیـد💙 •لـیـنـکِ چـنـل📔: https://t.me/+VGSJs5MRqaTDdDrc

Більше
Рекламні дописи
916
Підписники
-624 години
-327 днів
+5130 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

یه #کانال فوق العاده اوردم براتون🔥 رمان جذاب و متفاوت #گنج_کارینا☠ داستانی سراسر معما و هیجان💫 اگه از #رمان های تکراری و کلیشه ای خسته شدی سریع بزن رو لینک زیر تا رمان از ژانر کمیاب دزد دریایی رو بخونی🏴‍☠️ #ژانر_طنز😂 #کلکلی😜#دزددریایی☠#هیجانی🔥 #معمایی🔎#ماجراجویی💡#اشرافی👑 از دستش نده🥹👇 https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8 https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8 صبح پاک
Показати все...
Repost from N/a
رمانی زیبا و خوندنی🫢💣 #بدن بی‌نقص ماتیلدا بین #بازوهای آدریان یکی از زیباترین چیزای دنیا بود!🔞🔞 طوری که آدریان با #آرامش بدن ماتیلدا رو #نوازش میکرد... و طوری که ماتیلدا با #قوس دادن بدنش آدریان رو بیشتر از قبل #شیفته‌ی خودش میکرد🔞🔥 داستان عشق بین دزد‌دریایی و دختر اشراف‌زاده🏴‍☠ عضویت محدود💥 https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8 https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8 23پاک
Показати все...
👍 1
Repost from N/a
هفتا #دختر_اشراف‌زاده که خوشی زیر دلشون رو میزنه و دزد دریایی میشن #خوشگل و #مهربون که حسابی دل میبرن خودشون گنجن و دنبال گنجم میگردن ولی این دزد دخترا میشن #کراش یه مشت پسر #جذاب و #مغرور و یه عاشقانه‌ی #جنجالی میسازن درست وقتی تو یه #جزیره‌ی دور افتاده گیر میوفتن...🔥 https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8 https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8 17پاک
Показати все...
Repost from N/a
Показати все...
Repost from N/a
دختری بودم که‌ از بچگی رویای نابودی ادم بدا رو داشت⚖ دختری که دنبال این بود دنیا رو پر از امنیت و آرامش بکنه و در اخر به دختری تبدیل شدم که باید زندگیش رو بزاره پای پیدا کردن قاتلی که داره بی گناه سلاخی میکنه🔞🔞 میکشه و به غارت میبره‼ دیگه دارم ناتوان میشم #قاتل باهوش وفریبنده ست اون عوضی یه #شیطان واقعیه https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8 https://t.me/+n3bkGK7K6T83ZGE8 عضویت محدود🔞♨️ رمان دارک و جنایی تله شیطان 22 پاک
Показати все...
Repost from N/a
#سیلی محکمی که تو صورتش خورد اون رو روی زمین #انداخت🔥 یقه #لباس لئا گرفت و با کشیدنش اونو تا وسط شکمش #پاره کرد🔞 #بعضش شکست و قطرات اشک دونه دونه از مروارید های سبز #چشماش پایین ریختن. مرد با دیدن اشکاش پوزخندی زد و گفت: هنوز مونده تا گریه کنی... حرفش با باز شدن ناگهانی در قطع شد‼ با دیدن شخص پشت در سه نفر #ترسیدن و یه نفر #خوشحال شد. فرشته نجاتش داده بود یوری با دیدن #شونه‌های #لرزون لئا با خشونت اونو تو بغلش کشید: میکشمشون! تک تکشون رو میکشم ‼ببخشید که دیر رسیدم... ببخشید... میخواستن به دختره تجاوز کنن که پسره میاد نجاتش میده🥹🔞💦 17پاک
Показати все...
Repost from N/a
با طنازی بهش نزدیک شدم و از پشت بهش چسبیدم -خودت زحمت درآوردن لباسمو میکشی یا خودم درشون بیارم عزیزم؟ دست داغش دورم تنیده شد، بوسه داغی روی گردنم زد -خودت خوب می‌دونی چقدر تو این لباس سفید عروس دیوونه کننده شدی که داری اینجوری ازم دل می‌بری افرای من!!🔥 با ناز خندیدم که با یه حرکت سریع منو برگردون سمت خودش و خیره چشام لب زد -امکان نداره لذت درآوردن لباستو اونم وقتی این همه منو تشنه بردی لب ساحل و برگردوندی از دست بدم! صورتشو با دستام قاب گرفتم و بوسه داغی مهمون لباش کردم...دستاش نوازش وار روی تنم رقصید...همونطوریکه غرق هم بودیم، دستش روی زیپ لباسم نشست و تا گودی کمرم پایین کشیدش -حاضری تقاص پس بدی افرا؟🔞⛓ لبخند جذاب کجی زدم -تقاص شیطنتا و دل بردنام ازتو میخوای بگیری آرمین؟ یهویی نگاش خالی شد از هر حسی! متعجب به چشای یخ زده‌اش نگاه کردم که دستش چنگ شد توی موهام و سرمو به سمت خودش متمایل کرد... پوزخند پررنگی که نمی‌دونم چرا باعث یخ زدن خون توی رگام شد رو لباش نشست و با بی‌رحمانه‌ گفت -نه عزیزم تقاص خر بودنت که انقدر راحت خامم شدی! راستش فکر نمیکردم تویی که بقیه برات سگم نبودن انقدر راحت تسلیمم شی، ولی...هه! خیلی راحت گولمو خوردی و دل باختی!😱♨️ نفسم تنگ شد...خدایا چطور ممکنه؟ این آدم شوهر من، آرمینه؟! -ولی اصلا ناراحت نباش عزیزکم از اونجایی که برام میمیری، بهت افتخار میدم یه شبو باهات بگذرونم و فردا صبح هرکی میره پی زندگی خودش و اینطوری داستان من و تو، درست همونطوریکه برنامه‌ریزی کرده بودم؛ تموم میشه!! خدایا اصلا نمیتونم باورم کنم کسی که این حرفا داشت از دهنش بیرون میومد همون آرمینی بود که دیوونه‌وار منو می‌پرستید و ادعا می‌کرد بدون من حتی نمی‌تونه زندگی کنه! انگار حرفامو از توی نگام خوند که پوزخند صداداری زد و محکم و عصبی هلم داد...پرت شدم روی تخت که کمربندشو محکم کشید و با نگاهی که نفرت پرت میکرد سمتم و قلبمو مچاله، لب زد -هرچند امشب با اون تصورات رویایی که تو مخته زمین تا آسمون فرق داره...عشق و شب هاتی در کار نیست، فقط قراره درد بکشی و زیرم جون بدی افرا!فقط خدا به دادت برسه!💦🔞⛓ کمربند و بالا برد و وحشیانه... https://t.me/+O0B56xG8ovxiYzFk https://t.me/+O0B56xG8ovxiYzFk یکی از جنجالی ترین رمانای انتقامی اخیر تلگرام!!😱♨️ قلم نویسنده‌ش ترکونده اگه تا الان نخوندیش نصفه عمرت بر فناست✍🔥 صبح پاک
Показати все...
Repost from N/a
- یعنی تو فقط بخاطر انتقام با من ازدواج کردی آرمین؟! پکی به سیگارش می‌زنه و با پوزخند می‌گه: - نکنه واقعاً فکر کردی عاشق چشم و ابروی کج و کوله‌ت شدم؟! قلبم می‌شکنه از حرفش و با حرف بعدیش، کل وجودم می‌شکنه! - امشب پرواز دارم، نمی‌گم کجا دارم می‌رم که دم‌پرم نشی. فقط‌هم می‌تونی توی خوابت رنگ طلاق‌و ببینی!💔❌ https://t.me/+O0B56xG8ovxiYzFk https://t.me/+O0B56xG8ovxiYzFk 22 پاک
Показати все...
Repost from N/a
- باید این بچه رو بندازی افرا❗️ https://t.me/+O0B56xG8ovxiYzFk با بغض می‌گم: - اما آرمین! با خشم می‌غره: - اما و اگر نداره! اشک می‌ریزم و می‌گم: - من دلم نمی‌خواد بچه‌م‌و بکشم. پوزخندی می‌زنه و می‌گه: - ولی تو می‌دونی که مجبوری می‌دونی که من متأهلم و نمی‌تونم این توله رو گردن بگیرم. با خشم چونه‌م رو توی دستش می‌گیره و توی صورتم می‌غره: - پس دختره خوبی باش و این توله رو بنداز! چونه‌م رو رها می‌کنه و درحالی که گونه‌م رو نوازش می‌کنه با لحن ترسناکی ادامه می‌ده: - تو که دلت نمی‌خواد به روش خودم این برات بندازمش، هوم؟!🔥 https://t.me/+O0B56xG8ovxiYzFk https://t.me/+O0B56xG8ovxiYzFk 17پاک
Показати все...
Repost from N/a
پسره برای انتقام به دختره نزدیک میشه ولی حالا روش غیرتی شده و براش سینه چاک میده🥺🔥✨ -با اون پسره‌ی مادر‌به‌خطا تو اتاق تنهایی چه گوهی میخوردی افرا؟؟ - انتظار داری با خواستگارم برم تو اتاق چیکار کنم؟حرف میزدیم خب - خواستگارمو زهرمار!آدم میره تو اتاقش دو ساعت با خواستگار کوفتیش میمونه تو اون خراب شده و هر و کر راه میندازه؟ - خب میخواستیم ببینم نقاط مشترکمون برای تشکیل زندگی مشترک چیه...بعد فهمیدیم که خیلی باهم تفاهم دا- یهویی همچین منفجر شد و کوبیدم تو دیوار که اشهدمو خوندم - الان میدونی داری آتیشم میزنی که انقدر ریلکس از خودتو و اون تفاهم لعنتیت با اون دیوث جلوم میگی و از دیدن جلز و ولزام لذت میبری، نه؟سگ برینه تو زندگی هرکی که بخواد تورو ازم بگیره!دو روز دیگه میام خواستگاریت تا بفهمی تفاهم و زندگی مشترک یعنی چی! کپ کرده نگاش کردم که پوزخند عصبی‌ای زد و به سمت لبام خم‌ شد - منتهی من مثل اون آشغال نیستم بشینم باهات تفاهم پیدا کنم، بجاش ترجیح میدم از تنها بودنمون نهایت استفاده رو کنم و یه جای سالم روی تنت نذارم!https://t.me/+O0B56xG8ovxiYzFk https://t.me/+O0B56xG8ovxiYzFk 22 پاک
Показати все...