cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

تجربه‌ بودن | محمود مقدّسی

محمود مقدّسی دکتری فلسفه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی در اینجا از دغدغه‌هایم درباره زندگی، فلسفه، روانکاوی و ادبیات می‌نویسم @TheWorldasISee ارتباط : @mahmoodmgh http://instagram.com/mahmood.moghaddasi

Більше
Рекламні дописи
11 600
Підписники
+924 години
-117 днів
+21830 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

Jon Harald - July [Vmusic.ir].mp35.80 MB
The Avalon Consort - Bach - Arioso [www.vmusic.ir].mp34.91 MB
. ▫️نابلدیِ نابهنگام اسمش برای من "گم‌کردنِ نقشه" است. اینکه جایی از زندگی ببینی به هر دلیلی تقریباً می‌توانی به همه چیز شک کنی. ببینی داری ذهن خودت را از بعضی چیزها دور می‌کنی تا لااقل آن‌ها دست‌نخوره باقی بمانند. ببینی مِهی غلیظ آرام‌آرام تو را در بر گرفته. راستی اسم دیگرش برای من "گم‌شدن در مِه غلیظ" است. هرچه هست، حال عجیبی است. همه آنچه می‌دانستی مثل یادداشت‌هایی روی شیشه بخارگرفته محو می‌شوند. تو می‌مانی و خاطره‌ی دانستن. تو می‌مانی ریشخندی به آن‌ همه خیالِ دانایی‌ات. تو می‌مانی و نابلدیِ یک کودک ده ساله. تو می‌مانی و ذهنی که فهمیده در هر موضوعی که رشد کرده باشد، هنوز بعضی چیزها را در حد الفبا می‌داند. تو می‌مانی و گم شدن در شهری که فکر می‌کردی بلدش بودی. تو می‌مانی و گم شدن در خانه‌ی درونت. خیلی‌ها این نابلدیِ نابهنگام را تجربه کرده‌اند. برای هر کسی جوری اتفاق می‌افتد. تنها مهم است اتفاقی سخت‌تر از آنچه تصورش را می‌کردی یا متفاوت از آنچه انتظارش را داشتی به سراغت بیاید. چه مرگ عزیزی باشد، چه عاشق شدن، چه به جدایی دچار شدن، چه بیماری و چه هر "به خود گرفتار شدنِ" دیگری. قصه ادامه‌اش هم احتمالاً این است: " یا بگذرد یا بشکند کشتی در این گردابها". واقعاً یا بگذرد یا بشکند. امّا شاید آن شکستن هم چیز بدی نباشد. @TheWorldasISee
Показати все...
منابعی برای دانستن بیشتر درباره ۱۸ تیر ۷۸ کامل‌ترین گزارش ویژه‌نامه مفصل و جامعی است که مجله چشم‌انداز ایران در ششمین سالگرد ۱۸ تیر (سال ۸۴) و به همت پروین امامی منتشر کرد. مخصوصا گزارش حدودا ۳۰ صفحه‌ای اول مجله که روایت دقیقی است از ماجرا. بعد هم تحلیل و گفت‌وگو با افرادی که مستقیم درگیر ماجرا بودند و نیز اسناد مربوط به واقعه ازجمله متن کامل گزارش هیات ویژه شورای عالی امنیت ملی. واقعا دست خانم امامی درد نکند که کار ماندگاری کرد. نسخه پی‌دی‌افش را می‌توانید از اینجا دانلود کنید. مجله پیام امروز، که یکی از بهترین مجله‌های تاریخ مطبوعات ایران است و گزارش‌هایش از برجسته‌ترین نمونه‌های گزارش‌نویسی، همان زمان گزارش مفصلی درباره وقایع کوی منتشر کرد. حسن سربخشیان که چندتا از معروف‌ترین عکس‌های آن ماجرا را گرفته هم چند سال پیش در کلیپی از عکس‌هایش روایتش از ۱۸ تیر را بیان کرد که آن‌ها را می‌توانید در یوتیوب ببینید یا از اینجا دانلود کنید. این ویدیو هم روایت مصطفی تاجزاده از ماجراست. تاجزاده در آن زمان معاون سیاسی وزیر کشور بود و از جمله مسئولانی بود که ساعت‌های زیادی در کوی حضور داشت. بعد هم عضو کمیته تهیه گزارش شورای عالی امنیت ملی بود. مستند شتک خون روایت جواد منتظری و آسیه امینی از این واقعه است. منتظری، دبیر عکس وقت روزنامه خرداد و همسرش امینی، روزنامه‌نگار، از اولین کسانی بودند که صبح روز ۱۸تیر برای تهیه عکس و خبر به کوی دانشگاه رسیدند. عکس‌های پیمان هوشمندزاده از کوی دانشگاه، ۱۳۷۸ دست‌کم یک رمان هم هست که ماجرایش در روزهای کوی می‌گذرد: پاگرد نوشته محمدحسن شهسواری که دو سه سال بعد از اتفاقات کوی منتشر شد. چند نفر در خیابان‌های اطراف دانشگاه از دست ماموران فرار می‌کنند و به خانه‌ای پناه می‌برند. هر کدامشان، ازجمله صاحبخانه، قصه‌ای دارند. معرفی مفصل‌تر این کتاب را اینجا می‌توانید بخوانید. گزارشی درباره نقش فرهاد نظری (فرمانده وقت نیروی انتظامی تهران) در کوی دانشگاه در پست‌های بعدی چند عکس و فیلم مرتبط را هم می‌گذارم. .
Показати все...
01. Angus Macrae - Gloaming.mp35.53 MB
. ▫️شروع مطالبه‌گری آفت تلاش‌ها و امیدهای جامعه، فرصت‌طلبانی هستند که به‌وقتش از راه می‌رسند و با ذهنی کوتاه‌مدت و خودبین، هر آنچه را در اعتراض‌ها و امیدواری‌های بخش‌های مختلف مردم ساخته شده، به تاراج می‌برند یا در بهترین حالت هرز می‌دهند. ما پیشتر اعتماد داشتیم و ‌کار را که می‌سپردیم، می‌رفتیم پیِ زندگی‌ها و کنش‌های فردی و جمعیمان در دل جامعه. امّا اکنون اعتماد نداریم. مهم نیست من رای داده‌ام یا نداده‌ام. از همین امروز طلبِ پاسخگویی‌ام را آغاز می‌کنم. باید گفت آقای پزشکیان، بار سختی را برداشته‌ای، در انتخاب کارگزارانت حساس‌ باش. هواداران و انتخاب‌کنندگانت هرقدر هم محدودیت‌هایت را بدانند، تنها چند خطا تا تبدیل شدن به منتقدان و مخالفانت به تو فرصت می‌دهند. @TheWorldasISee
Показати все...
▫️تنها دشمنان گفتگو و نظریه‌پردازانِ خشونت از "ما" نیستند یک چیز در این انتخابات خیلی برای من جالب و ارزشمند بود: اینکه مفهوم "مردم" تکثر پیدا کرد و دیگر کسی نمی‌تواند از هیچ طرفی "مردم" را مصادره کند. حالا "مردم" بیش از هر زمان دیگری متنوع‌‌اند و متنوع دیده می‌شوند. گام بعدی پذیرش این تکثّر و ساختنِ انسجامی در عین تفاوت‌ها است. این تکثّر ارزشمند است اگر گفتگو به آن راه یابد. رنجش و حتی پرخاش را می‌توان فهمید. این حکمرانی همه ما را فرسوده کرده است و گاهی اختلاف‌نظرهایمان با تنش همراه می‌شود. امّا آنچه پذیرفتنی نیست استمرارِ پرخاش و نظریه‌پردازی برای پرخاش و خشونت است. تنها دشمنان "گفتگو" و "مدارا" از ما نیستند. @TheWorldasISee
Показати все...
01. Martin Herzberg - Sails (Feat. Stefanie John).mp34.92 MB
. ▫️به تنفّس و بقای طبقه متوسط رای می‌دهم طبقه متوسط مهم است و بقای طبقه متوسط برای هر تحوّلی در آینده ضروری است. جنبش‌های اجتماعی برآمده از طبقاتِ محروم هم سرکوب‌شدنی‌تراند و هم به سختی قابلِ تبدیل شدن به حکمرانی بهتری خواهند بود. من با دغدغۀ تحولات آینده طرفدار هر کنشی هستم که اجازه تنفس و بقا به طبقه متوسط بدهد. این مبنای استدلال من در دفاع از تصمیمی است که برای روز جمعه گرفته‌ام. ممکن است اشتباه باشد. قصد جدل هم با کسی هم ندارم. امّا تفصیلِ استدلالم: تصوّر می‌کنم تفکّر بنیادگرایانه‌ترِ آقای جلیلی و تیمش چنان که به طور خاص در سه سال اخیر در سایه نشان داد، فارغ از هر خطای دیگری در تفکّر و عمل، بیش از هر زمانی در دهه‌های اخیرِ ایران تحلیل‌برندۀ طبقه متوسط است و این یعنی هر اتفاقی که در آینده برای حکمرانی در کشور بیفتد، بخشی که قرار است گفتمانِ متفاوتی بسازد و تحولات را نهادمند کند، غایب و ناتوان خواهد بود. تصوّر هم نمی‌کنم نظام سیاست‌های یکدستی داشته باشد و به قدرت رسیدنِ هرچه بیشترِ این جریان نواصولگرای بنیادگرای رانتی، تغییری در مسئله ایجاد نکند. پس با این حرف موافق نیستم که فرقی نمی‌کند دولت در دستِ چه کسانی باشد. وقتی از تحلیل‌رفتنِ طبقۀ متوسط صحبت می‌کنم از چهار چیز حرف می‌زنم: مهاجرت، تحلیل رفتنِ اقتصادی (فقیر شدن)، تحلیل رفتن روانی و فرسودگی و دور بودن از نهادهای حکمرانی، از دانشگاه گرفته تا وزارت‌خانه‌ها و ادارات و در نتیجه ناآشنایی با حکمرانی. فضای فرهنگی و سیاسی حاکم بر کشور در سال‌های آینده از هر چهار جهت، سرعت و شدّت این تحلیل رفتن را افزایش خواهد داد. امّا در سمتِ ایجابی ماجرا: من به اصلاح‌طلبان بدبینم و خودم و آدم‌های شبیه خودم را نوعی تحوّل‌خواه خارج از چهارچوبِ اصلاح‌طلبی می‌دانم. ایدئال‌هایم هم با هفتاد و شش و هشتاد و هشت و نود و دو متفاوت است. مطلوبِ من چیزی است که تنها تغییراتِ ساختاری آن را تأمین خواهد کرد و در نهایت، اگر آقای پزشکیان رأی بیاورد، مثل هر شهروند دیگری منتقد مدام او خواهم بود. من با امیدی واقع‌بینانه و محدود به تنفّس و بقای طبقه متوسط رأی می‌دهم چون می‌خواهم مثل خیلی‌های دیگر در ایران بمانم و این فرسودگی تدریجی دارد امانم را می‌بُرد و انفجاری بی‌فرجام هم چندان امیدوارم نمی‌کند. @TheWorldasISee
Показати все...
. ▫️کشمکش‌های یک ذهنِ در آستانه فرسودگی بعضی‌ها شاید مسئله را مختومه کرده باشند. امّا برای من مختومه نمی‌شود. چه رای دادنش و چه رای ندادنش. هیچ وقت آدمِ "حرفِ مرد یکی است" نبوده‌ام. زندگی چنین امکانی را به من نداده. هر بار فکر می‌کنم و آخرش تصمیم می‌گیرم. بعد برای این فکر کردن لازم است بخوانم و ببینم و بشنوم تا بتوانم تصمیمی بگیرم که پایش بایستم. بگویم این تصمیم را من گرفته‌ام و بزک دوزکش هم نمی‌کنم و اگر اشتباه از کار درآمد، می‌بینم چه کردم و مسئولیتش را هم می‌پذیرم. امّا این دیدن و شنیدن و خواندن دردم می‌آورد. مثلاً همین مناظره دیشب. دلم می‌خواست از مغزم عذرخواهی کنم که مجبور است چنین چیزهایی را پردازش کند. ولی باید می‌دیدم چقدر آن امیدی که در مورد پزشکیان می‌گویند واقعی است و چقدر آن وحشتی که از جلیلی تصویر می‌کنند محتمَل است. باید می‌دیدم دربازی دو آدمِ کوچک با قدرت محدود، آیا می‌توان به چیزی امید بست یا از ترسِ چیزی، دست به عمل زد؟ نتیجه چه بود؟ چیزی شبیه بالاآوردن. با خودم می‌گویم ولی تو اینجایی. خانواده‌ات اینجاست، می‌خواهی بمانی. این همه جنبش را در این سال‌ها دیده‌ای، این همه امیدوار و ناامید شدن را، این همه جان‌هایی که از دست رفته‌اند تا این مسیر پیش بیاید. بایست و احساساتت را قورت بده و فکر کن. به خودم می‌گویم فرایندی نگاه کن. همه صحنه را ببین و بعد تصمیم بگیر. راستش بخواهم یا نخواهم من با سیاست بزرگ شده‌ام و نمی‌توانم مسئله را ساده کنم. چه آنقدر ساده که بگویم خب، برویم رای بدهیم و تمام و چه آنقدر ساده که بگویم نه، فرقی نمی‌کند، تغییری ممکن نیست و بگذار آنقدر ویران شود که بترکد. اینگونه است که با همه ناخوشی‌ام، دارم فکر می‌کنم و سعی می‌کنم به خودم دروغ نگویم. @TheWorldasISee
Показати все...
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.