حزب پان ایرانیست

🔴طرح عجیب اداره ارشاد بوشهر : مردم به عکس دست آیت الله رئیسی "انگشت بزنند" و عهد ببندند مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر از برگزاری پویش «عهد با ابراهیم» خبر داد. در این پویش، مردم با مراجعه به ایستگاه‌های تعیین شده و زدن انگشت خود بر تصویر دست رئیس جمهور با آرمان شهید جمهور عهد می‌بندند و این حرکت موجب غیرت مردم گردیده و در راستای حضور حداکثری مردم پای صندوق رای تاثیرگذار خواهد بود. @iran_times

پاینده ایران از ۵۰ سال گذشته ۴۵ سال در اختیار جمهوری اسلامی بوده است. پیش از آن ایران شاهد رشد سالانه ۶ درصد بوده است. ۵۰ سال گذشته دوران شکوفایی اقتصادی برای کشورهای منطقه و پیشرفت‌های حیرت‌انگیز علمی و فناوری در جهان بوده است. در سه سال گذشته وضعیت فقر و بیکاری و تورم به حد اعلای دوره ۴۵ ساله رسید. اکنون از همان هیئتی که در سه سال گذشته کشور را به وضعیت بحرانی رساندند، ۶ نفر نامزد شده‌اند که رئیس‌جمهور شوند و راه رئیس خود را ادامه دهند! آنان به جد تصور می‌کنند که برگزیده خواهند شد! افزون بر این افراد، دیگر علاقمندان به ریاست نیز در وضعیت پسرفت ایران نقش‌ داشتند. اما اداره ارشاد بوشهر راه حلی پیدا کرده است تا راه رئیس ادامه پیدا کند! او از مردم خواسته است ردیف شوند و انگشت خود را روی عکس رئیسی به انگشت او بزنند تا با او پیمان ببندند و در روز رای‌گیری هم به ادامه دهندگان راه رئیس رای بدهند! در نبود احزاب و نهادهای مدنی که برای مردم برنامه حکومتی بدهند، شاید رئیس اداره ارشاد بتواند با انگشت زدن روی عکس انگشت، پیشرفتی داشته باشد! ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ @paniranist_party

پاینده ایران کافی است یک نفر بگوید «نه»! ‏«در کشور پروپاگاندا، یک انسان هر قدر هم کوچک همین‌که با مغز خودش فکر کند نظم حاکم را به خطر خواهد انداخت. خروارها کاغذ چاپ شده، هزاران بلندگو، فوج‌فوج واعظ و روحانی شعارهای رژیم را تکرار می‌کنند. اما فقط کافی‌ست یک آدم “ناچیز” و ضعیف بگوید نه! تا نظم حاکم به خطر بیفتد.» #نان_و_شراب #اینیاتسیو_سیلونه (از صفحه تویتر آدرنو) ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ @paniranist_party

پاینده ایران گستاخی قطری! بی‌تفاوتی حکام حاکمیت فرقه‌ای به منافع ملی و حراست از خاک ایران به سوی کوچک‌مغزهای نصب شده در باشگاه‌های ورزشی دولتی سرریز می‌شود و بی‌غیرتی آنان غلیان می‌زند. بازیکن قطری تیم پرسپولیس که جام قهرمانی را در دست گرفته و عکس خود را منتشر کرده است در زیر آن از نام جعلی خلیج‌فارس استفاده کرده و عنوان پیروزی باشگاه را به امیر قطر و اهالی اطراف خلیج‌فارس آن هم با نام جعلی هدیه داده است! نه از سوی باشگاه، نه مالک آن بانک شهر و نه وزارت پرطمطراق ورزش اعتراضی به او نشده است! چنین حرکت‌های عامدانه علیه تمامیت ارضی ایران آن هم در درون کشور و زیر پرچم دولتیان خبر از توطئه شوم دارد. آیا چینی ها در وزارت ورزش و شهرداری و باشگاه دولتی هم نفوذ دارند؟! چرا این نفوذی از کشور دیپورت نمی‌شود؟ ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ @paniranist_party

پاینده ایران ‌ در بارۀ «بی‌دولتی»، و دولت هخامنشی «هنگامی که بحرانِ قانون اساسی پروس، اوج گرفت و ناپلئون بخش‌های مهمی از آلمان را ضمیمه کرد، هگل جوان مقاله‌ای نوشت که هیچ‌گاه منتشر نشد، تا زمانی‌که صد سال بعد کشف و منتشر گردید. این مقالۀ هگل چنین آغاز شد: Deutchland ist kein staat mehr. «آلمان، دیگر یک دولت نیست». هگل در این مقاله با اشاره به زوالِ نظمِ حقوقیِ پروس نوشت: «زوال یک دولت پیش از هر چیز، زمانی مشخص می‌شود، که همه‌چیز در تضاد با قوانین در جریان باشد». او در این رساله با توجه به بحرانِ جنگِ پروس و فرانسه چنین نوشت: «سلامتِ یک دولت، آن‌گونه که در جنگ نمایان می‌شود در سکونِ صلح، نمایان نمی‌شود. دولت، پدر خانواده است که صرفاً امور عادی را از اتباعش می‌خواهد. اما در جنگ است که استواری رابطۀ اجزا با کل [دولت] ظاهر می‌شود و معلوم می‌گردد که او چه مقدار از امور را تدبیر کرده است که بتواند از آنها [مردم] چیزی [در حین جنگ] طلب کند و نیز آنها تا چه اندازه به درستی می‌توانند این امور را دقیق و از روی رغبت انجام دهند...». موضوعِ دولت بودن یا نبودن را مفصلاً در کتاب امر ملی توضیح داده‌ام، اما هگل در فلسفۀ حقوق، کامل‌ترین تعبیر را از دولت به مثابه واقعیتِ مؤثر ایدۀ اخلاقی انجام داده است. از نظر او دولتِ هخامنشی اولین دولتی است که به این ایده «واقعیت مؤثر» نزدیک می‌شود. یعنی دولتی که امرِ خاص را در کنار امرِ عام قرار می‌دهد، کثرت‌ها و به ویژه کثرت‌های مغلوب را منحل نمی‌کند بلکه آن را درونِ خود، ادغام می‌کند و سنتزی جدید از آنها ارایه می‌دهد. سپس به یونان و رم و در نهایت اروپا اشاره می‌کند. هگل در توصیف جغرافیای ایران هخامنشی می‌گوید: «از دیدگاه سیاسی، ایران زادگاه نخستین رایش راستین و دولتی کامل است که از عناصر ناهمگن فراهم می‌آید. در اینجا نژادی یگانه، مردمان بسیار را در بر می‌گیرد،‌ ولی این مردم، فردیتِ خود را در پرتو دولِت یگانه، نگه می‌دارند». اصل برای هگل، چه در دولت هخامنشی چه در یونان و رم و چه در اروپا، برآوردن وحدتی از درون کثرت‌ها است و چون ایرانیان چنین کرده بودند، معتقد بود تاریخ جهان (که همان تاریخ دولت‌هاست) با هخامنشیان آغاز می‌شود. برای مثال کورش هخامنشی، پادشاه لیدی را پس از مغلوب شدن نکُشت بلکه مشاور خود کرد. داریوش بزرگ از معماری آشور، خط ایلام و زبان آرامی استفاده کرد و به جای اینکه ملل مغلوب را به طور کامل منحل و نابود کند، دستاوردهای فرهنگی‌شان را استفاده کرد یا الهام گرفت اما موجودی جدید از آنها به وجود آورد که همان جدید در قدیمی است که هگل شیفتۀ آن بود. هگل در عین حال که فیلسوفِ زوال است یعنی مانند ابن‌خلدون‌ انحطاط جوامع را توضیح می‌دهد، فیلسوف تأسیس نیز هست، آنچه را که او تأسیس کرد، نظریۀ استعلایی تاسیس دولت به مثابه واقعیت مؤثر است. این نوع واقعیت اشاره به هر واقعیتی ندارد، زیرا در آلمانی از مصدر اثرگذاشتن مشتق شده است. کار مهمی که هگل جوان در آن تاریخ انجام داد، این بود که در حین بحران حقوقی و اشغال پروس، به جای لعن و نفرین عامل خارجی، وضعیت آلمان را از درون تحلیل کرد. یعنی همان راهی که ماکیاوللی هنگام اشغال فلورانس برگزید. از درون چنین تحلیلی بود که آلمان قدرتمند به تدریج شکل گرفت و به شکوفایی رسید. در میدان فلسفی و نظری آن دوران ابتدا دانشگاه برلین به عنوان دانشگاه جدید رایش، «آلمان را موضوع خود قرار داد» به طوری که هگل، فیشته و شلینگ به عنوان مدیران آن انتخاب شدند تا وضع آلمان را مطالعه کنند و راه توسعه آن را پیدا کنند. در نهایت با ظهور بیسمارک، آلمان متحد به عنوان یک دولت مقتدر و صنعتی در صحنۀ جهان ظاهر شد. ظهور این دولت مقتدر توسعه‌گرا، از درون وضعِ بی‌دولتی که حدود ۵٠ سال قبل هگل با سرزنش از آن حرف می‌زد، مقداری به این واقعیت برمی‌گشت که پس از شکست از فرانسه و ظهور بجران، آلمان موضوع دانشگاه برلین شد. اگر بیسمارک و ویلهلم از درون زوال و انحطاط سال‌های اولیۀ قرن نوزده، دولت مقتدری به وجود آوردند، به این دلیل بود که بر مبنای هگل تکیه کرده بودند و خود هگل نیز بر مبنای جدید در قدیم (هم سنت ارسطویی و هم سنت فلسفی جدید اروپا که در نهایت ماهیتی جدید داشت) ایستاده بود. هنگامی که هگل به عنوان فیلسوف ملی آلمان نوشت: «آزادی فرد تنها درون یک دولتِ متحد معنا پیدا می‌کند» ، بسیاری تصور یک دولت ضدِّ آزادی و مستبد را در ذهنِ خود مجسم کردند. اما فلاسفۀ بنیانگذار آلمان متحد، با همین فلسفۀ حقوق چنان کشوری بنا کردند که به زودی علاوه بر صنعت با دموکراسی و حقوق فردی و مدنی نیز شناخته شد و امروز بسیاری آرزوی اقامت در آن دارند.» (از کانال تلگرامی سالار سیف‌الدینی) ۱۶ خرداد ۱۴۰۳ @paniranist_party

پاینده ایران شاه عباس صفوی در سیر به دوره طلایی ایرانیان، شاه عباس اول (کبیر) فرمانروایی فوق‌العاده بود که اصلاحات و حمایت‌هایش، ایران را به رنسانس هنری و فرهنگی و قدرت سوق داد. او در جلوس به قدرت در ۱۵۸۸ میلادی وارث کشوری گرفتار نارضایتی‌های داخلی و تهدیدات خارجی بود. شاه عباس نیروی نظامی را بار دیگر احیا و قدرت قبایل را کنترل و با تقویت تجارت، ایران را به مرکزی اقتصادی و شکوفا تبدیل کرد. تحت پشتیبانی های او ، اصفهان به عنوان قلب امپراطوری صفوی نشو‌ونما یافت و به پیشتاز معماری، ابداع و شکوه هنری تبدیل و دانشمندان و هنرمندان بسیاری را از اقصی نقاط اوراسیا به خود جلب کرد. میراث شاه عباس با وصیت او با ساخت بلوارهای بزرگ و مساجد در اصفهان ادامه یافت و این نه فقط حاکی از دیدگاه بلند او و تحقق آن، بلکه ترسیم کننده مسیر تاریخ ایرانیان شد.» (از کانال تلگرامی جهان ما، ایران ما) ۱۶ خرداد ۱۴۰۳ @paniranist_party

پاینده ایران تجزیه ایران موضع ثابت چین است! سخنگوی وزارت خارجه چین روز دوشنبه بار دیگر از ایران و امارات خواست تا «اختلافات» خود را از راه گفتگو و رایزنی حل کنند و ادامه داد مواضع چین در این مورد «موضعی ثابت» است! روشن نیست حاکمیت دینی در قرارداد ۲۵ ساله با چین ( که آن‌را بنا بر نظر چین از چشم مردم ایران و حتی مجلس اسلامی پنهان نگاه داشته است) در باره جزیره‌های سه‌گانه بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک چه تعهدی به چین داده تا این امر سبب شده است که چین نظر خود در باره این جزیره‌ها را وضعیت ثابت نظریه سیاست خارجی خود بداند؟ امضای قرارداد با روسیه و دیگر کشورهای حاشیه دریای مازندران که طی آن سهم ایران برخلاف قراردادها و سابقه تاریخی کاهش پیدا کرده است می‌تواند گواهی بر این باشد که جمهوری اسلامی در باره جزیره‌های سه‌گانه نیز تعهدی داده باشد. چنین دوستی نکبت‌بار با کمونیست‌های شرق چه رهاوردی برای ایدئولوژی اسلامی داشته است؟! و ایده کمونیستی چه تناسبی با دین اسلام دارد؟! بجز آن که نظام دینی تنها برای حفظ خود دست به حراج خاک ایران بزند؟ ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ @paniranist_party

پاینده ایران قهرمان فراموش شده! سردار یار محمدخان کرمانشاهی از فعالان مشروطه بود که طی سال‌های ۱۲۸۷ تا ۱۲۸۹ خورشیدی در یک رشته نبردهای سخت و از جمله در محاصره تبریز به یاری ستارخان و باقرخان شتافت. (از کانال تلگرامی تحلیل و رصد) ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ @paniranist_party

پاینده ایران بانوان ایران‌زمین دکتر سهراب اعظم زنگنه تا وقتی بانوان به عنوان ناموس یک مرد (پدر، برادر، همسر، مادر) ارزیابی می‌شوند مانند آن است که نگاه به آنان، نه به عنوان یک انسان مستقل و صاحب شخصیت و ارزش انسانی است، بلکه جامعه آن‌ها را در ردیف اسب من، ماشین من، خانه من، یخچال من و تفنگ من و.... دیده و حساب می‌کند. این بزرگترین اهانتی است که تاکنون نسبت به نیمی از آحاد جامعه شده است، و ادامه دارد. در کتاب «بنیاد مکتب پان‌ایرانیسم" تنها هنگامی از مهر بانوان ایرانی سخن گفته شده که به جایگاه والای مقام مادر در جامعه و نقش سازنده‌اش در انتقال فرهنگ ملی به‌ فرزندان اشاره شده است. در دیگر موارد به برابری کامل آن‌ها در برابر قانون و اجتماع به عنوان یک ایرانی نگاه کرده‌اند... تاکید می‌شود که مفهوم برابری در جامعه، برابری در مقابل قانون است نه توانایی‌های  انسان‌ها که طبق خلقت متفاوت‌اند و عدالت اجتماعی توجه به آن‌ها را ضروری و لازم می‌داند.  هر توجیه دیگری که این برابری در مقابل قانون عادلانه را خدشه‌دار کند ناقض حقوق انسان‌هاست و در قرن بیست و یکم پذیرفتنی نیست. مردان جامعه‌ی ما باید بیدار باشند، انسانی بیاندیشند و خود را تافته‌ای جدا بافته از مهربانوان ایرانی، آن‌هم قانونا و براساس سنت  ندانند. این کاری است که باید مادران به فرزندانشان و در خانه‌هایشان بیاموزند و عملا تفاوتی میان دختر و پسر خود در برابر حقوق انسانی قائل نباشند. و باید در مدرسه‌ها به شیوه‌های علمی و اخلاقی آموزش دهند و نسلی آگاه نسبت به حقوق انسانی خود و دیگران از هر تیره و رنگ و زبان و لهجه و جنسیتی پرورش دهند. معیار هم اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر و کنوانسیون‌های وابسته به آنست که عالیترین مراحل تفکر و رشد انسانی را تجسم داده و عرضه نموده‌اند... و خط قرمز دیگری سوای آن‌ها نیست. بدیهی است که ایجاد و نمایش و اجرای اصول حقوق بشر باخود وظایف و تکلیف‌هایی برای همه‌ی انسان‌ها دربرابر دیگران و جامعه و انسانیت به‌وجود می‌آورد. ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ @paniranist_party

پاینده ایران ادامه راه رئیسی همسر رئیس جمهور متوفی، جمیله علم‌الهدی در نخستین صحبت خود پس از درگذشت همسرش گفت «نگران این هستیم که برخی با شهید رقابت کنند، اما برای کسب جایگاه نمی‌توان با شهید. رقابت کرد یا او را مورد استهزاء قرار داد.» با این‌همه بسیاری از کاندیدا های پست ریاست دستگاه اجرایی، ابراهیم رئیسی را الگو قرار داده‌اند! از آن جمله آقای منظور، که معاون ایشان بودند و رئیس سازمان برنامه و بودجه است. آمار اقتصادی در سه سال ریاست آن مرحوم، که از دست‌پخت های همین منظور است، اما سخنی دیگر می‌گویند. بخشی از قیمت‌ها و شاخص‌ها در روز سوگند رئیسی: دلار ۲۷.۵۰۰ تومان، سکه ۱۱.۳۰۰ هزار تومان، ساینا ۱۵۰ میلیون تومان، نقدینگی ۳.۷۰۰ همت، میانگین مسکن در تهران ۳۰ میلیون تومان، کسری بودجه ۴۵۰ همت، مرغ کیلویی ۴۰.۰۰۰ تومان، و...... در روز درگذشت، شاخص‌ها به شرح زیر بود: دلار ۵۸.۸۰۰ تومان، سکه ۴۰ میلیون و هزار تومان، ساینا ۴۴۰ میلیون تومان، نقدینگی ۷.۷۷۹ همت، میانگین مسکن در تهران ۸۱ میلیون تومان، کسری بودجه، مشخص نیست، مرغ کیلویی ۸۰.۰۰۰ تومان، و...... حالا جناب منظور همان راه تورم و گرانی و ... را می‌خواهد ادامه دهد، بدون استهزای رئیسی، ولی در رقابت با وی! (آمار از صفحه تویتر بهنام صمدی، خبرنگار اقتصادی) ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ @paniranist_party