Morgenröte

کانال Morgenröte را در ۲۸ دی ۱۳۹۶ ایجاد کردم برای انتشار برخی نوشته‌های‌ام و اطلاع‌رسانی در مورد کتاب‌های‌ام‌، و به‌طور کلی راجع به فلسفه. حالا دیگر فکر می‌کنم فلسفه چیزی نیست که بشود به این شکل به آن پرداخت. دیگر در این‌‌جا مطلبی درج نخواهد شد. @MorgenHimmel

فیلمی از رومن پولانسکی، ۲۰۱۹. فرانسه، دهه ۱۸۹۰. میزان فساد و نژادپرستی در دستگاه دولتی و ارتش به درجه‌ای است که گویی این مملکت در گذشته‌ی خویش نه دکارتی داشته، نه اصحاب دایره‌المعارفی، نه بالزاکی، نه استاندالی، و نه انقلاب فرانسه‌ای. @MorgenHimmel

نوشته‌ی بالا بخشی از مقاله‌ی آقای سیداحمدیان درباره‌ی مفهوم Geist در هگل است که در نخستین شماره‌ی مجله‌ی آگاهی نو منتشر شده است (مجله‌ای که در پست فوق معرفی شد). در حالی که ایشان از فقدان هرگونه ترجمه‌ی فارسی از آثار شلینگ ابراز تاسف می‌کنند، دست‌کم از سال ۹۷ یک ترجمه‌ی بسیار خوب از یکی از مهم‌ترین آثار شلینگ به زبان فارسی در دسترس است: فریدریش شلینگ، پژوهش‌های فلسفی در باب ذات آزادی انسان، ترجمه‌ی درایتی و تاج‌الدینی، نشر شب‌خیز. با توجه به تصریح نویسنده‌ی مقاله‌ی فوق بر فقدان متنی به زبان فارسی از آثار شلینگ، از سه حال خارج نیست: یا نویسنده از این اثر بی‌خبر است، یا خبر دارد ولی آن‌ را فارسی نمی‌داند، یا مقاله را پیش از سال ۹۷ نوشته است. هر سه شق، عجیب است. @MorgenHimmel

در نخستین شماره‌ی مجله‌ی آگاهی نو مطالبی درباره‌ی هگل منتشر شده است از جناب دکتر رضا داوری، جناب دکتر طالب‌زاده، و بنده. @MorgenHimmel

▪️از جملۀ رفتگان این راه دراز، و از کسانی که کرونا از ما گرفت، یکی هم دکتر جواد اژه‌ای است که امروز رفت. دکتر اژه‌ای، استاد روانشناسی و دکترای روانشناسی تجربی (از دانشگاه وین) بود. اما مهمتر از آن، او رئیس محبوبِ مدارس و سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد) یا همان تیزهوشان بود. جایی که مسیر ناهموار رسیدن به موفقیت را برای بخشی از دانش‌آموزان نخبۀ ایران هموارتر کرد و کسانی نظیر مریم میرزاخانی را پرورش داد. اژه‌ای، از ۱۳۶۶ تا دی ۱۳۸۷ رئیس این سازمان بود. وقتی با فشار کسانی که تلقی دیگری از مفهوم عدالت داشتند رفت، در نامۀ خداحافظی‌اش نوشت: «بچه‌های این سرزمین را در هر کجای ایران عزیز، همانند هر ایرانی مسلمان، با تمام وجود دوست داشته‌ام و این دوست داشتن را لازمۀ ذهن هر معلمی می‌دانم که بخواهد راه انبیا، و نه دریوزگی اغنیا، را طی کند. سمپاد را برای آنها به وجود آوردم که کمتر کسی به فکر آنهاست. وقتی فرزند استانداری در آزمون ورودی سمپاد مردود می‌شد، خوشحال نمی‌شدم، اما وقتی فرزند بلال‌فروش روبروی همان استانداری قبول می‌شد، از شادی در پوست خود نمی‌گنجیدم.» شاگردان فراوانش گواه درستی این مطلب هستند @ehsanname

✳️دیداری با بتهوون، هگل و هولدرلین بتهوون، هگل و هولدرلین سه نابغه‌ی آلمانی در موسیقی، فلسفه و شعر هستند که هر سه در سال ۱۷۷۰ میلادی در آلمان به دنیا آمدند. استادی و توانایی بتهوون در بیان موسیقی در همه‌ی فرم‌ها، او را به چهره‌ی پرنفوذ حاکم بر موسیقی قرن ۱۹ بدل کرد و نفوذ او همچنان ادامه دارد. هگل نیز برای تمام علاقه‌مندان به فلسفه در جهان نامی آشناست و پاره‌ای از افکار هگل پس از او نقش مهمی در تفکر غربی ایفا کرده است. هولدرلین هم از شاعران برجسته‌ی آلمان است که شعر او با فلسفه آمیخته و شاعری تاثیرگذار بوده است. نشست هفتگی شهر کتاب در روز سه‌شنبه ۲۷ آبان ساعت ۱۱ صبح به دیداری با بتهوون، هگل و هولدرلین اختصاص دارد که با حضور محمود حدادی، پیمان یزدانیان، سیدمسعود حسینی و مانی پارسا به صورت مجازی برگزار می‌شود. علاقه‌مندان می‌توانند این نشست را از اینستاگرام این مرکز به نشانی Instagram/bookcitycc به‌طور مستقیم پیگیری کنند.

🔺اقدام عجیب در کتاب فارسی پایۀ هفتم دبیرستان، اضافه کردن به متن داستان «قلب کوچکم را به چه کسی هدیه بدهم؟» نادر ابراهیمی (چاپ اول داستان، ۱۳۷۱). (+) اگر این متن از نظر مولفان محترم مناسب/کامل/گویا نبوده، می‌توانستند از متن دیگری استفاده کنند @ehsanname

If we have chosen the position in life in which we can most of all work for mankind, no burdens can bow us down, because they are sacrifices for the benefit of all; then we shall experience no petty, limited, selfish joy, but our happiness will belong to millions, our deeds will live on quietly but perpetually at work, and over our ashes will be shed the hot tears of noble people. اگر در زندگی شغلی را برگزیده باشیم که در آن بیش از همه می‌توانیم از بهر بشر کار کنیم، زیر هیچ باری کمر خم نخواهیم کرد، زیرا این بار همانا فداکاری از برای منفعت همگان است؛ آن‌وقت هیچ لذت ناچیز و محدود و خودخواهانه‌ای را تجربه نخواهیم کرد، بلکه شادمانی‌مان متعلق به میلیون‌ها تَن خواهد بود، کارهای‌مان در سکوت به زندگی ادامه خواهند داد اما جاودانه اثرگذار خواهند بود، و انسان‌های والا اشک‌های گرم‌شان را بر خاکسترمان خواهند افشاند. کارل مارکس، "تاملات یک نوجوان درباره‌ی انتخاب شغل"، ۱۸۳۵ (هفده‌سالگی). منبع: Jonathan Wolff, Why Read Marx Today?, p. 5. @MorgenHimmel

The Social Dilemma مستندی روشنگر درباره‌ی ماهیت شبکه‌های اجتماعی و تاثیرهای آن‌ها، به‌روایت خالقان آن‌ها. @MorgenHimmel

__ "در جهان چیزی نیست که به زحمت‌اش بیارزد جز فلسفه و فرهنگ، و آن هم به پشیزی نمی‌ارزد". __ " می‌گویید: اما این با خود در تناقض است؟!" "چه بهتر!". گفت‌وگویی میان دو دوست در گوشه‌ای از جهان‌ ما @MorgenHimmel