cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

عظیم حسن زاده (جامعه شناس)

همیشه چیزی هست که زیربار تحلیل نمی‌رود. آنجا راهی است برای پرسیدن. @sahand64

Більше
Іран131 888Фарсі126 026Категорія не вказана
Рекламні дописи
726
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
-130 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

🔴 دو مارکس و مارکسیسم 🔺 مارکس‌شناسان به درستی بین دو دورهٔ مارکس قبل و بعد از  ۱۸۴۸/۱۸۴۹ تمایز می‌گذارند. از نظر مارکس انقلابی که علیه نظامِ مترنیخ در اروپا شروع شد، از نقطه نظر تحلیلی او با شکست مواجه شد. خود مارکس از آن به عنوان شَبَه انقلاب در سال‌های ۱۸۴۸/۱۸۴۹ یاد می‌کرد. این شکست برای مارکس شکستی نظری نیز محسوب می‌شد، همان نظریه‌ای که او در نقد فلسفهٔ حق هگل (۱۸۴۳)، دستنوشته‌های اقتصادی-فلسفی (۱۸۴۴ که نخست ۱۹۳۲ منتشر شدند)، تزهای فویرباخ و ایدئولوژی آلمانی (۱۸۴۵) و مانیفست حزب کمونیستی (۱۸۴۸) و کار مُزدی و سرمایه (۱۸۴۹) تدوین کرده بود. از این نقطه یا Wendepunkt یعنی ۱۸۴۹ به بعد مارکس از «فلسفه» فاصله می‌گیرد، دیگر «انقلابی» سابق نیست یعنی به انقلاب باور ندارد و تمام انرژی خود را روی داس کاپیتال و نقد اقتصاد سیاسی می‌گذارد. در همین دوره مارکس پایه‌های یک «علم طبیعی انسان» را می‌گذارد که به «ماتریالیسم تاریخی» مشهور شد. البته مارکس چند کتاب در تحلیل وقایع تاریخی آن زمان هم می‌نویسد ولی نظریهٔ مارکسِ در این دوره در نوشته‌هایی در نقد اقتصاد سیاسی که داس کاپیتال شاخص‌ترین آنهاست شکل می‌گیرد. مارکس در این دوره دیگر به «آزادی انسان»، به اینکه انسان‌ها «اختیار» دارند، باور ندارد. او در تحلیل خود با روش «علمی» ماتریالیستی‌ای که کشف و اتخاذ کرده بود، پیش‌بینی‌های خود را ذیل دترمینیسم تاریخی محتوم به تحقّق می‌دانست و بر همین اساس هم کار خود را در برابر سوسیالیست‌های معاصرش «علمی» می‌دانست. مارکس از ۱۸۴۹ به بعد برای همیشه در لندن (پایتخت کاپیتالیسم آن زمان) ماند و همانجا درگذشت. 🔺 نتیجهٔ زُداییدن روح از انسان، نتیجهٔ زُداییدن «روح» از فلسفهٔ هگل که در اساس خود فلسفهٔ روح بود، در افتادن و گرفتار شدن در «زندانِ ماده» بود که بر اساس قانون خودش عمل می‌کند و انسان‌ها همچون گله‌هایی طبیعی این قوانین طبیعی را در تاریخ همراهی می‌کنند، بدون اینکه آزادی و اراده‌ای در آن داشته باشند. تنها دلیلی که مارکس برای نجاتِ تئوری خود از نه تنها سیاهیِ محض بلکه بن‌بست و شکستِ آن می‌دید، امیدِ او به تحقّق پیش‌بینیِ تاریخی او در حرکتِ ذیل نظام قوانین مادی بود: کمونیسم. این بار نه «اراده و آزادی»، نه «انقلاب»، نه «اتّحاد کارگران جهان»، بلکه «تاریخ» بود که وظیفهٔ متحقّق ساختن کمونیسم را بر اساس پیش‌بینی‌های دقیقِ علمی مارکس بر عهده داشت. مارکس صحّت نظریهٔ خود را به آینده حواله داد، در حقیقت ولی دیدیم که مارکس نیز یک سوسیالیستِ تخیّلی بود و رؤیایش پس از مرگ تبدیل به یکی از ترسناک‌ترین کابوس‌های تاریخِ جهانی شد: اتّحاد جماهیر شوروی. 🔗 عنوان از من است (عظیم حسن زاده) @imaniTelegram 🆔@AzimHassanzadeh
Показати все...
🔥 1
🔴 پدر جوان سولدوزی را از اعدام نجات دهید ✅ ۱۲ سال پیش، یک جوان ۱۹ساله اهل نقده، بر اثر انتخاب یک مسیر اشتباه، به طور ناخواسته باعث فوت یک نفر شد. او از آن روز تا به امروز، حتی یک‌بار هم نور خورشید را ندیده و نتوانسته تنها فرزندش را که حالا نوجوانی حدوداً ۱۵ساله است را در آغوش بگیرد. شاید او به طور ناخواسته، غیرعمد و از سر تصادف باعث فوت یک سالمند شده اما زندان هم دوازده سال از بهترین روزهای عمر او را گرفته و فرزندش با وجود پدر، یتیم بزرگ شده و خانواده‌اش مقابل چشمانش در این سال‌ها انواع شکنجه‌های روحی، روانی و فکری را تحمل کردند و حالا بعدازاین همه‌سال باید منتظر صحنه اعدام باشند. 🔺 آیا می‌توانید تصور کنید که چه حسی دارد که پدر یا مادر خود را در چوبه دار ببینید؟ آیا می‌توانید تصور کنید که چه حسی دارد که فرزند خود را در قبرستان ملاقات کنید؟ آیا می‌توانید تصور کنید که چه حسی دارد که بدانید که جان یک نفر فقط به یک مبلغ پول بند است؟ 🔺 این حس‌ها را الیاس، فرزند جوان نقده‌ای که قرار است به‌زودی پدرش را از دست بدهد، خوب می‌داند. او در این دوازده سال حتی یک روز بدون یاد پدرش خوابش نبرده و دوست داشته شب‌ها کنارش باشد و صبح‌ها برای رفتن به مدرسه همراهش باشد. اما او نه‌تنها پدرش را ندیده، بلکه سه سالی می‌شود که ترک تحصیل‌کرده و از سر ناچاری و فقر تبدیل به کودک کار شده است. او حالا سال‌هاست که درد بی پدری را چشیده و می‌خواهد هرطورشده پدرش را ملاقات کند؛ اما نه از پشت میله‌های زندان. 🔺 مادرش هم می‌گوید که الیاس به‌تازگی متوجه شده که قرار است چند روز دیگر پدرش را اعدام کنند و از وقتی این موضوع را فهمیده زندگی‌اش تیره‌وتار شده و روزی صدبار می‌میرد و زنده می‌شود و او می‌داند که فرزندش هر لحظه دارد صحنه اعدام پدرش را تجسم می‌کند. 🔺 با اعدام‌شدن جوان سولدوزی که حالا از عمق جانش نادم است و حافظ بخش‌هایی از قرآن هم شده است، فقط یک نفر نمی‌میرد؛ بلکه همراه او الیاس هم زنده‌به‌گور می‌شود و مادر هم دیر یا زود دچار دق‌مرگ می‌شود. 🔺 آیا می‌توانیم بی‌تفاوت به این درد و رنج بنگریم؟ آیا می‌توانیم بی‌توجه به این فریاد و التماس باشیم؟ آیا می‌توانیم بی کمک به این خانواده مظلوم بمانیم؟ 🔺 همین چند روز پیش الیاس برای نجات پدرش قدم بزرگی برداشت. او آن‌قدر مقابل اولیای دم اشک ریخت و التماس جان پدر جوانش را کرد که بالاخره موفق به اخذ رضایت از آنها شده مشروط به بتوانند دیه ۶۰۰ میلیون‌تومانی را بپردازند. 🔺 ازآنجایی‌که خانواده الیاس تقریباً در فقر مطلق به سر می‌برند و با کمک خیرین شهرستان نقده مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان برای جبران دیه جمع‌آوری‌شده است و حالا جان پدر جوان سولدوزی فقط به ۲۰۰ میلیون تومان بند است. 🔺 الیاس درحالی‌که بغض گلویش را خفه کرده و نمی‌خواهد هیبت کوچک مردانه‌اش پیش ما بشکند با صدایی گرفته می‌گوید: می‌دانم انتظار زیادی است؛ اما از مردم می‌خواهم همان‌طور که چند سال پیش یک جوان را از اعدام نجات دادند؛ نگذارند پدر من هم اعدام شود. 🔺 آن‌طور که یک مرجع قضایی گفته کمتر از یک هفته دیگر پدر جوان سولدوزی را برای قصاص پای چوبه دار می‌برند و اگر ۲۰۰ میلیون تومان تأمین نشود او طلوع آفتاب شنبه پاییزی بعد را نخواهد دید. 🔺 باتوجه‌به گذشت مشروط اولیای دم و رضایت برای اخذ دیه آن مرحومه، شهروندانی که مایل هستند الیاس پدرش را در قبرستان ملاقات نکند، می‌توانند کمک‌های نقدی‌شان را به انجمن حمایت از زندانیان نقده واریز کنند. 🔺 کمک‌های شما می‌تواند یک زندگی را نجات دهد. این کار خیریه را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارید و از آنها بخواهید که همچنین کنند. هر کمک کوچکی می‌تواند برای الیاس و خانواده‌اش امیدی را روشن کند. برای واریز کمک‌های نقدی‌شان به شماره کارت مراجعه کنید و از انجمن حمایت از زندانیان نقده برای اطلاعات بیشتر با شماره‌تلفن تماس بگیرید. با تشکر از مهربانی و همدلی شما. 🔺 بیایید با کمک همدیگر چراغ امید الیاس را روشن کنیم و دست‌های خالی از توان او را با دست‌های نوازشگرمان بفشاریم که زندگی بخشیدن بهتر از زندگی‌کردن است . 🔺 برای واریز کمک‌های نقدی‌تان شماره کارت انجمن حمایت از زندانیان شهرستان نقده اعلام می‌گردد. ۶۰۳۷۹۹۱۸۹۹۹۶۴۵۷۵ شماره‌حساب انجمن: ۰۱۰۵۸۷۶۶۹۵۰۰۶ 🔗 جهت کسب اطلاع بیشتر با شماره‌تلفن ۰۹۱۴۱۴۳۸۴۴۱ تماس حاصل نمایید. از مهربانی و همدلی‌تان بی‌نهایت سپاسگزاریم انجمن حمایت از زندانیان شهرستان نقده 🔰بیزیم سولدوز @BizimSulduz 🆔@AzimHassanzadeh
Показати все...
👍 4 2
🔴 کتاب صوتی کوچ در پی کار و نان اثری از محمد مالجو 🎤 ایشیق یول ✅ کوچ در پی کار و نان کیتابین سسلندیرمه سی سونا چاتدی. بو فصل لری آشاغیداکی لینکلردن دینله یه بیلرسینیز. بو ایشده ایشیق یول ایله ایش بیرلیک یاپانلار: 👤سس: مهدی میابلی 👤دوزنله ین: محمد فرج زاده 🟢 یاردیمجیلار: 👤بهنام سبزی 👤افشین پوینده 🧕سعیده دل فرح مقدمه https://t.me/ISHIQYOL/1459 فصل یکم https://t.me/ISHIQYOL/1469 فصل دوم https://t.me/ISHIQYOL/1486 فصل سوم https://t.me/ISHIQYOL/1521 فصل چهارم. بخش ۱ https://t.me/ISHIQYOL/1528 فصل چهارم. بخش ۲ https://t.me/ISHIQYOL/1541 فصل پنجم https://t.me/ISHIQYOL/1546 فصل ششم https://t.me/ISHIQYOL/1565 فصل هفتم https://t.me/ISHIQYOL/1574 فصل هشتم https://t.me/ISHIQYOL/1580 فصل نهم (آخر) https://t.me/ISHIQYOL/1582 کاری از سمن فرهنگی ایشیق یول ☀️ایشیق نه قدر آز اولسا دا یئنه ایشیقدیر☀️ 🔗 آدرس اینستاگرام @ISHIQYOL 🆔@AzimHassanzadeh
Показати все...
ایشیق یول

نام کتاب: کوچ در پی کار و نان نویسنده: محمد مالجو صدا: مهدی میابلی #قسمت_اول #مقدمه از معضل اجتماعی آذربایجان تا بحران سیاسی تهران 🎙🎧📚 زمان: 00:37:00 حجم: 34MB فرمت: MP3 #کوچ_در_پی_کار_و_نان کاری از سمن فرهنگی ایشیق یول به مناسبت #26_آذر فاجعه کتاب سوزان سال 1325 ☀️ایشیق نه قدر آز اولسا دا یئنه ایشیقدیر☀️ @ISHIQYOL

👍 2
🔴 کوچ در پی کار و نانِ محمد مالجو ✅ "نه نفر عائله‌ی بیچاره‌ی من که کلیه زن و کودک خردسال هستند برای لقمه نانی محتاج[اند] نه نان دارم به آن ها بدهم نه فکری که وسیله ی دل داری شان فراهم کنم… در حدود ۷۵ سال و موهای سفید [دارم]، و اندام لاغر اجازه ی کار کردن به من نمی‌دهد. تبعید هم کلیه ی سرمایه ام را از کف برده است. تا دیروز اندک اثاثیه ای را که جهت لوازمات روزمره ی خود آورده بودم در عرض چهار ماه که در شیراز هستم فروخته به مصرف خوراک عائله رسانده‌ام. امروز دیگر هیچ ندارم […] اگر بخواهم دست تکدی هم دراز کنم، زبان فارسی نمی دانم که سوال کنم." 🔺 این کتاب می‌کوشد بخش‌هایی از تاریخ معاصر ایران را که تاکنون مغفول مانده بود، با تکیه بر مقالاتی که طیفی از مکاتبه‌های رسمی و درخواست‌های عمومی را در بر می‌گیرد، به تصویر بکشد. در اواخر دهه 1320، مردم بی بضاعت آذربایجان به تهران مهاجرت کردند. این یکی از اولین موارد در تاریخ معاصر ایران بود که مدیران سرمایه‌داری مجبور شدند برنامه‌های اقتصادی و اجتماعی مختلفی را هر چند در سطح بسیار پایین، برای کمک به محرومان شهر طراحی و اجرا کنند. 🔺 بر این اساس، “کوچ در پی کار و نان” که به ظاهر حرکت فراموش شده‌ای از مستضعفان آذربایجان در مقیاس تاریخی است، آغاز به کارگیری چندین سیاست اقتصادی و اجتماعی در زمینه برخورد با فقرا در مقیاس ملی شد. با این وجود، رفتار بوروکرات‌ها لزوما بازتابی از دلسوزی دولت برای فقرا یا نوع‌دوستی خیرخواهانه نبود. بلکه به منظور حفظ منافع طبقات حاکم به عنوان یک کل، دیوان‌سالاران ناگزیر تلاش کردند به مشکلاتی که در کشورداری در طول تاریخ ایران ظاهر می‌شد و از اواخر دوره پیش از مشروطه به بعد اهمیت فزایند‌ه‌ای پیدا کرد، رسیدگی کنند. 🔺 “فاعلیت منفعلانه مستمندان آذربایجان از 1327 تا 1329 خورشیدی”، مسئولان را موظف کرد که برنامه‌هایی را برای رسیدگی به فقرای کشور طراحی و اجرا کنند. این نه مقاومت آشکار یا پنهان دهقانان بود که محدود به روستاها باشد و نه سیاست سنتی طبقه کارگر، که در این مقطع هنوز فراگیر نشده بود. در سالهای پایانی دهه‌ی بیست شمسی، پراکندگی فقرای آذربایجان قطعا یک فاعلیت منفعلانه بود و کتاب “کوچ در پی کار و نان” به قلم “محمد مالجو” ابعاد مختلف آن را بررسی می‌کند. 🔗 کامک کتاب 🆔@AzimHassanzadeh
Показати все...
کوچ در پی کار و نان - کامک کتاب

این کتاب، با اتکا بر اسنادی مشتمل بر انواع مکاتبه‌های اداری و عرایض مردمی، درصدد تاریخ‌نگاری قطعه‌ای کلیدی اما تاکنون ناکاویده از تاریخ معاصر ایران است: کوچ مستمندان آذربایجان به تهران در اواخر دهۀ ۱۳۲۰ خورشیدی. این کوچ از نخستین لحظه‌هایی در تاریخ معاصر ایران بوده است که دیوان‌سالاران پایتخت‌نشین را به طراحی و اجرای انواع سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی برای رسیدگی به مستمندان شهرستان‌ها واداشت، ولو در سطحی بس نازل. بر این مبنا، کوچ فراموش‌شدۀ مستمندان آذربایجان از برخی جنبه‌ها لحظۀ تأسیس برخی سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی در زمینۀ رسیدگی دیوان‌سالاران به مستمندان را در مقیاس ملی رقم زد. بااین‌حال، رسیدگی‌های دیوان‌سالاران ضرورتاً مرحمتی‌های دولت به مستمندان و صرفاً بازتاب انواعی از نوع‌دوستی‌های نیک‌اندیشانه نبود. دیوان‌سالاران برای صیانت از کلیت مصالح و منافع طبقات مسلط به‌ناگزیر درصدد رفع دغدغه‌های دیگری برآمده بودند به‌تمامی نوپدید در قاموس مملکت‌داری طی تاریخ ایران که از ادوار متأخر پیشامشروطه به بعد هر چه پررنگ‌تر می‌شدند. نیرویی که دیوان‌سالاران را واداشت سیاست‌هایی برای رسیدگی به مستمندان آذربایجان طراحی و…

👍 2😢 1
🔴 برای آزادی! ✅ از پنجره‌ زل زده است به ساختمان در حال ساخت روبرو. در مورد کارگر افغانستانی می‌گوید که...! «دنیا، یک کشور به ما و افغانستانی ها بدهکار است»، می‌گوید و پنجره را می‌بندد. می‌پرسم: برای ما چرا؟ می‌گوید: برای آزادی. 🆔@AzimHassanzadeh
Показати все...
👍 3
Фото недоступнеДивитись в Telegram
🔴 ناامیدتر از آنیم که خطابه بنویسیم؛ میله‌ها آنقدر قد کشیده‌اند که امکانی برای گفتگو میان ما زندانیان و آن زندانبان باقی نمانده است. #آذربایجان_محبوسلارینا_آزادلیق 🆔@AzimHassanzadeh
Показати все...
👍 6
Фото недоступнеДивитись в Telegram
🔴 ناامیدتر از آنیم که خطابه بنویسیم؛ میله‌ها آنقدر قد کشیده‌اند که امکانی برای گفتگو میان ما زندانیان و آن زندانبان باقی نمانده است. #آذربایجان_محبوسلارینا_آزادلیق 🆔@AzimHassanzadeh
Показати все...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
🔴 ناامیدتر از آنیم که خطابه بنویسیم؛ میله‌ها آنقدر قد کشیده‌اند که امکانی برای گفتگو میان ما زندانیان و آن زندانبان باقی نمانده است. #آذربایجان_محبوسلارینا_آزادلیق 🆔@AzimHassanzadeh
Показати все...
🔴 سودمندی‌ی ناسزاگویی به «روشن‌فکران ایرانی» 🖊 حسن محدثی‌ی گیلواییروشن‌فکران ایرانی جمع کثیر نایک‌پارچه و غیر یک‌دستی هستند که به نقد سنت پرداخته اند و کم و بیش ما را با جهان جدید و مسائل جهان جدید و مسائل ایران آشنا کرده اند. آن‌ها در عین حال که موجوداتی مقدس نبوده اند و خود نیز خود را مقدس و بی‌خطا معرفی نکرده اند، و در عین حال که گاه خطاهایی جدی مرتکب شدند، خدمات زیادی نیز به جامعه‌ی ما کردند. 🔺 روشن‌فکران ایرانی هرگز جمعی یک‌دست و یک‌پارچه نبوده اند و مرتب و مکرر نیز هم‌دیگر را نقد کرده اند. جمعی و گروهی و طبقه‌ای یک‌پارچه و یک‌دست به نام روشن‌فکران ایرانی وجود نداشته و وجود ندارد. آن‌ها به تعبیر جامعه‌شناختی یک سنخ اجتماعی (social type) هستند و نه یک گروه اجتماعی. 🔺 روشن‌فکران ایرانی همیشه، چه در عصر مشروطه، چه در عصر پهلوی‌، و چه در عصر کنونی هزینه‌های زیادی داده اند. آن‌ها گاه ترور شده اند و به قتل رسیده اند، گاه زندانی شده اند، گاه تبعید شده اند، و تقریباً همیشه انواع محرومیت‌های انسانی و اجتماعی را تحمل کرده اند. 🔺 اما روشن‌فکران ایرانی همیشه آماج و نشان‌گاه حمله و توهین بوده اند. دم دست‌ترین و آماده‌ترین نشان‌گاه برای حمله و توهین، روشن‌فکران ایرانی بوده اند. همیشه در ایران کسانی خود را در برابر چیزی مبهم و نامشخص و نایک‌پارچه به نام روشن‌فکران ایرانی قرار داده اند و از این طریق دو گانه‌سازی کرده اند: من یا ما / روشن‌فکران ایرانی. 🔺 می‌پرسیم روشن‌فکران ایرانی کیستند؟ آماج حمله‌ی شما چه کسی است؟ مثلاً این روزها کدام روشن‌فکر ایرانی از اسراییل دفاع کرده است؟‌ لطفاً چند نفر از روشن‌فکران ایرانی که در ایام اخیر از اسراییل دفاع کرده اند را نام ببرید! 🔺 دکتر بیژن عبدالکریمی -دوست عزیز من- از آخرین صاحب‌نظران جریان هایدگریست‌های اسلامی و فرزند فکری‌ی دکتر احمد فردید و دکتر رضا داوری- از جمله کسانی است که بارها به چیزی نایک‌پارچه و مبهم به نام روشن‌فکران ایرانی حمله کرده است. #عبدالکریمی #روشن‌فکران_ایرانی #هایدگریسم_اسلامی @tahkimmelat 🆔@AzimHassanzadeh
Показати все...
هم‌میهن

بیژن عبدالکریمی در برنامه «به افق فلسطین»: ننگین است که بدنه وسیع روشنفکران ما به خاطر خشمی که نسبت به شرایط ایران دارند از اسراییل حمایت کردند @hammihanonline

👍 6
03:28
Відео недоступнеДивитись в Telegram
🔴 حدیت ایچین، قادین ایچین، آنادیلی 🎤 ائلشن 🆔@AzimHassanzadeh
Показати все...
18.33 MB
👍 2
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.