ناردون

دختر کوچولوهای ساختمونمون چند روز که غروبا اینجا برای حسین زهرا ایستگاه صلواتی راه انداختن و ...

خوابِ خواب بودم پنجره باز و باد خنک صدای مداحی هم تو خواب خیال کردم تو موکب های طریق خوابیدم و زودتر باید پاشم تا حرکت کنیم

من کز وطن سفر نَگُزیدَم به عمرِ خویش در عشق دیدن تو هواخواهِ غربتم ... #حافظ

بعد از چند روز پر فشار کاری و بررسی ۱۳۵ تا پرونده با یه لیوان چای ازمون تشکر کردند و یه استان دیگه هم به بازدیدامون اضافه کردند باشد که رستگار شویم😭

بریم که تمومش کنیم

به قول بچه ها تا ظهر دووم بیار و بعد کنار خیابون یه دل سیر بخواب

خب دارم به رکورد ۶۵ ساعت بیدار بودن و ۲هزار کیلومتر سفر سه روزه نزدیک میشم و بالاخره این گزارش لعنتی تموم شد فقط موندم چرا جلسه باید ۶ صبح باشه اونم اونور تهران

بنظرم خادم حرم بودن،صبح روز پس از واقعه سخت ترین کار دنیاست....

دلم برا اون پدری که افتاد و اون بچه ای که رفت کمکش سوخت

تقاص می دید نافرم