cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

🌚•|مـاهـلـیـن|•🌚

❤️‍🔥حسود؟ من سره اونی که دوسش دارم روانی ام❤️‍🔥 🌚ماهلین (آنلاین)🌚 🩵تجاوز عاشقانه (پایان یافته)🩵 🩷(خانم کوچولوی من (پایان یافته🩷 رمان دوم چنل اربابی🔞: @aphroromans ⛔هر گونه کپی از رمان پیگرد قانونی دارد⛔

Більше
Рекламні дописи
2 327
Підписники
-1324 години
+1977 днів
+2230 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

Repost from N/a
+آخ ولم کن... لعنت بهت... درد دارم...🥵🔞 زمرد سعی کرد خودش را از زیر داریوش بیرون بکشد اما با اسیر شدن کمرش میان انگشتان قدرتمند داریوش تلاشش بی‌ثمر ماند. داریوش خودش را محکم و عمیق‌تر درون زمرد کوبید و کنار گوشش پچ زد: _ولت کنم؟ من تازه به دستت آوردم زمرد... من تازه پیدات کردم و قراره به خاطر اینکه ولم کردی و رفتی پیش دشمنم... ازت انتقام بگیرم... اونم با زندونی کردنت توی عمارتم و هر شب به فاک دادنت توی تختم...👅💦 https://t.me/+Fvf05l90qqZiNDhk https://t.me/+Fvf05l90qqZiNDhk https://t.me/+Fvf05l90qqZiNDhk 9 صبح پاک✅
Показати все...
Repost from N/a
_نظرت در مورد تریسام چیه؟🔞 داریوش وحشت زده سمت فانتوم برگشت: +چه داری میگی؟ تریسام با کی؟ نیشخندی روی لب‌های فانتوم نشست، یقه‌ی لباس داریوش را چنگ زد و او را سمت خودش کشید: _من... تو و زنت... هر چی نباشه باید یه جوری تاوان بلایی که سرم آوردی رو پس بدی... داریوش با بیچارگی سرش را به طرفین تکان داد: +نه... نه با اون دختر کاری نداشته باش... اون 18 سالش بیشتر نیست و به زور با من ازدواج کرده... اون هیچ گناهی نداره... فانتوم به سمت داریوش خم شد و زبانش را روی لب‌های او کشید: _انتخاب کن داریوش... یا تریسام... یا با دستای خودت جونش رو میگیری...‼️ https://t.me/+Fvf05l90qqZiNDhk https://t.me/+Fvf05l90qqZiNDhk https://t.me/+Fvf05l90qqZiNDhk 9 صبح پاک✅
Показати все...
Repost from N/a
جنده خانوم *صش مزه بهشت میداد 😈💦🔞 تو مهمونی بدون اجازه من لباس باز پوشیده بود و داشت با یه پسر دیگه صحبت میکرد ‌. خشمگین کشیدمش تو یکی از اتاقا و چسبوندمش خفت دیوار .. _هرزه کوچولو تو زن منی کسی دیگه نباید بدنتو ببینه.. اومد بره که خوابوندم بیخ گوشش و دستمو زیر دامنش کوتاهش بردم و #ک*ص خیسشو لمس کردم : _همینجا جوری 💦ص و 🍑ونتو یکی میکنم که تا آخر مهمونی نتونی بیرون بری . شرتشو جر دادم و #ماتحتشو سمت خودم کشیدم.. با یه حرکت *یر کلفتمو تا ته فرستادم داخل #کو🍑ن تنگش... https://t.me/+Fvf05l90qqZiNDhk https://t.me/+Fvf05l90qqZiNDhk https://t.me/+Fvf05l90qqZiNDhk 1:30 پاک✅
Показати все...
Repost from N/a
_میخوام #جرت بدم #ک*ص طلا😈🔞💦 جیغی کشیدم و خواستم از زیر دستش فرار کنم . یه دختر کوچولوی ۱۷ ساله بودم و هیچی از سکس نمی‌دونستم. تا تو آشپزخونه دنبالم دویید و گوشه ی کنار یخچال خفتم کرد. پرتم کرد رو اپن و همونجا لباس عروسو بالا داد .. #کی*ر کلفتشو از شلوار کشید بیرون. بدون هیچ رحمی و بدون خیس کردن دی*ک کلفت و داغشو به سوراخ #باکره ام چسبوند و تو یه حرکت همه ی ...😱🥺❌ https://t.me/+Fvf05l90qqZiNDhk https://t.me/+Fvf05l90qqZiNDhk 1:30 پاک✅
Показати все...
〘رقــص بــ‌ا اوهــ‌ام‌⚚〙‌

﷽ خواندن این رمان به افراد زیر 18 سال توصیه نمی‌شود📵 پارت‌گذاری روزانه، به جز روزهای تعطیل و پنجشنبه🍷 به قلم: Miah

Repost from N/a
اسپنک محکمی روی باسن دخترک زد که پوست سفیدش را قرمز کرد: +نگران بودی چون فلجم نتونم بهت درست حال بدم...؟💦 خودش را محکم‌تر درون سوراخ زمرد کوبید که جیغ او را درآورد، داریوش به سمتش خم شد و زمزمه کرد: خب حالا که خودم رو درمان کردم نظرت درباره‌ی سکـ*ـس‌مون چیه جواهرم؟♨️ زمرد از شدت درد و لذت به گریه افتاده بود که داریوش شیشه‌ی مشروب را از روی میز چنگ زد و همان‌طور که آن را به سوراخ پشت زمرد نزدیک می‌کرد، غرید: شاید باید پشتت رو هم جر بدم که به اندازه‌ی کافی لذت ببری کوچولوی خیانت‌کار...🔞 https://t.me/+Fvf05l90qqZiNDhk https://t.me/+Fvf05l90qqZiNDhk 23 پاک✅
Показати все...
〘رقــص بــ‌ا اوهــ‌ام‌⚚〙‌

﷽ خواندن این رمان به افراد زیر 18 سال توصیه نمی‌شود📵 پارت‌گذاری روزانه، به جز روزهای تعطیل و پنجشنبه🍷 به قلم: Miah

Repost from N/a
- خشک یا با رون کننده؟ خندیدم - خشک با درد و خون ریزی س* کس خشن! جونی میگه و پاهام رو بالا میده - مطمئنی چون تا خود شب از تخت جدا نمیشی! سرم رو تکون میدم و بین پاهام نبض میزنه - بکن دیگه منتظر کلفتمم اومم... با ش* هوت خودش رو دا... خلم کرد و از درد و کلفتیش نفسم رفت - محکم‌تر... https://t.me/+haSnojtwx59jNjI0 https://t.me/+haSnojtwx59jNjI0 https://t.me/+haSnojtwx59jNjI0 20:30 پاک✅
Показати все...
Repost from N/a
- زود باش کون گنده ات رو قمبل کن تا اسپرمم توی بدنت جابگیره! دست های زخمتش رو روی بدنم کشید که خودمو منقبض کردم - هیش نترس فردین میخوام بچم رو بیاری! وارث گله پسرمو... غرشی کرد و تبدیل شد پنجه‌هاش رو توی پهلوهام فرو برد و دم گوشم غرید - اسپرمم رو میریزم توی بدنت فردین سه قلو میخوام! گی لاو تخیلی قلم قوی https://t.me/+haSnojtwx59jNjI0 https://t.me/+haSnojtwx59jNjI0 20:30 پاک✅
Показати все...
شاهرگ قلبم بودی حق عضویتی

رگ اصلی قلبمی❤️ به قلم؛ پری

Repost from N/a
عشق یه جگوار خونخوار به دوست پسر دخترش که جفتشه و باید #تخم آلفا رو توی بدنش بکاره🥹🏳‍🌈🤍🫃 - چهل ساله منتظر سوراخ #تنگتم که خودمو توش بکوبم! دستش رو بین پاهام گذاشت حس لزجی بین پاهام باعث شد عق بزنم - من بکن دخترتم نه سوراخ مفت واسه تو! حرفم به مذاقش خوش نیومد که اسپنکی روی کونم زد - امشب تا صبح که زیرم #کون دادی میشی برده خودم تا سالها فقط زیرم میای و تخمم میبلعی! تنش رو بهم چسبوند و زمزمه کرد - وارثِ سلطنت من گله‌ی جگوارها رو تو دنیا میاری پسر آدم! ضربه‌ای بهم زد...🥹👠💦 فردین پسری که ندونسته بچه‌ی یه آلفا رو باید دنیا بیاره💫🌈 https://t.me/+haSnojtwx59jNjI0 https://t.me/+haSnojtwx59jNjI0 https://t.me/+haSnojtwx59jNjI0 18 پاک✅
Показати все...
شاهرگ قلبم بودی حق عضویتی

رگ اصلی قلبمی❤️ به قلم؛ پری

Repost from N/a
00:03
Відео недоступне
جگوار خشنی که دوست پسر دخترشو #بیناجنس رو موقع شکار خونین از دست داداش گرگینه وحشی نجات میده و همون شب تخمش رو تو شکمش میکاره🥹👅🫃 + پاهات رو ببری بالا #سوراخت معلوم بشه مطمئن باش از سایزش خوشت میاد مثل اون گرگینه پشمالو نیست!🍆💦🐺 دست سردش رو پین پاهام گذاشت و آب دهنش رو روی رون های لختم ریخت - تو کی هستی؟! من مستم مگه نه؟ دوست دخترم رو دیدم که داشت خون می خورد...🩸 گیج بودم اثرات مستی داشت می رفت + اوه بیبی ! دیگه مست بودنت فایده نداره دلم می خواد به اندازه چهل سالی که از خود واقعیت دور بودی #تنم بهت بخوره!🔞🤤 چشم هام تار دیدنش فتوحانه تنم رو لمس می کرد - دس... با لیس زدن عضو مردونه ام آهی کشیدم که انگشتش رو وارد #مقعدم کرد + هیش توله آدمیزاد وارث گله ام رو توی رحم داغ و بکرت میکارم! آرام تا خود صبح بدنم با بدنت یکی میشه🔥🍓 بیناجنس تخیلی 💦🌈 https://t.me/+haSnojtwx59jNjI0 https://t.me/+haSnojtwx59jNjI0 https://t.me/+haSnojtwx59jNjI0 https://t.me/+haSnojtwx59jNjI0 13:30 پاک✅
Показати все...
animation.gif.mp40.56 KB
Repost from N/a
فشاری به مردونگی کلفت #رفیق‌شوهرم دادم و لوند گفتم: - اووووم مهراب میخوام امشب خودم روش سواری کنم... دستمو پس زد و بی تفاوت غرید: - هرشب همینو میگی بچه، اما همینکه #کلاهکش به دم ک🍓صت میخوره، عینهو یه جسد توی تخت وا میری و من خودم باید بگ.امت... همین لحظه با شنیدن صدای شوهرم ترسیده خواستم از جام بلند شم، که مهراب با بدجنسی منو کشید روی مردونگیش و گفت: - ک میخواستی روی ک.یر رفیق شوهرت سواری بری توله؟! سواری کن..‌. سواری کن تا شوهرت بیاد ببینه زن ۱۷ ساله‌اش چطور روی #ک.یر رفیقاش کابویی میره...🍆😈🔥 https://t.me/+75FcbmLViM9mNjRk https://t.me/+75FcbmLViM9mNjRk همین لحظه در باز شد #شوهرم با دیدن من که روی ک.یر #رفیقش نشسته بودم...😱🔞 9پاک✅
Показати все...
🔞سکـــ𝑫𝑰𝑹𝑻𝒀ـــس💦

انقدر با انگشت فا‌.کم تند تند تو بهشتت تلمبه بزنه که یه آبشار لاپات راه بیوفته💦👅 #بزرگسال_هات_ممنوعه🔞