cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

شهرِ زنان، شهرِ امن

احساس امنیت تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی و روانی‌ست. علاوه بر متولیان، شهروندان به‌ویژه زنان درساختن شهر امن و سالم سهیم‌اند؛ در این کانال برای برابری جنسیتی، امنیت و سلامت در شهر تلاش می‌کنیم. ارتباط: @kvinna_liv_frihet_2022

Більше
Іран160 515Фарсі151 038Категорія не вказана
Рекламні дописи
532
Підписники
+324 години
+17 днів
-230 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

مجموعه تئاتر گروه سیسترن Sistren در جاماییکا از #هنرهای_نمایشی جمعی، به عنوان راهی برای جلب مشارکت جامعه جهت مقابله با #خشونت_علیه_زنان استفاده می‌کند کانال #شهر_زنان گروه تئاتر مشارکتی سیسترن از هنرهای مختلف مانند شعر و رقص در تئاترهای خود استفاده می‌کنند تا اعتماد و عزت نفس را در بین شرکت کنندگان 7 تا 17 سال ایجاد کنند، در حالی‌که ارزش‌ها و نگرش‌های مناسب را به طور همزمان شویق می‌کنند. 🔻اخیرا ، آنها «درامز زدن» را در فعالیت‌هایشان افزوده‌اند که باعث افزایش علاقه و مشارکت در فعالیت‌ها و پیام‌های آنها شد. 🔻در هر جامعه‌ای که در این ابتکار مشارکت داشته نمایش‌هایی برگزار شده است. 🔻علاوه بر مشارکت جوانان در هنرهای نمایشی ، Sistren با گروه تئاتر «زنان شهر» همکاری می‌کند تا جلسات تئاتر خیابانی را با موضوعات مختلف مانند خشونت والدین و خشونت‌های باندها و گنگ‌ها ترتیب دهد. هدف این جلسات ایجاد #آگاهی_اجتماعی در مورد مسائل پیش روی جامعه است. 🔻جلسات به دنبال بحث‌های اجتماعی است که در آن ساکنان در مورد موضوعات برجسته در اجراهای تئاتر خیابانی اظهار نظر می‌کنند. 🔻بازخورد ساکنان نشان داد که آنها احساس می‌کردند تئاتر خیابانی دانش آنها را در مورد مسائل محلی افزایش داده و فضایی را برای ابراز نگرانی‌های آنها در مورد کامیونیتی خود فراهم کرده است. /دفتر اسکان سازمان ملل @Shahr_Zanan
Показати все...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
اگر مرگ داد است بیداد چیست؟ #نیاوفر امرایی مترجم جوانی که تلاش می‌کرد جهان ما را رنگین‌ کند با یک دنیا شور زندگی از میان ما رفت … از استوری پدر ایشان، اسدالله امرایی …
Показати все...
😢 3❤‍🔥 2
. «زنان و اندیشه» برگزار می‌کند: ❇️  رؤیای تغییر؛ گریز و شوق توأمان از منظر روان‌شناسی اجتماعی ما انسان‌ها در زندگی‌ با وضعیت‌هایی مواجه می‌شویم که نمی‌پسندیم، ولی برای تغییرشان تلاش نمی‌کنیم! چرا؟ چون ممکن است باور داشته باشیم که قدرتی برای ایجاد تغییر نداریم! یا بترسیم که با تلاش برای تغییر، وضعیت را بدتر کنیم؛ ممکن است با کمال میل آزادی‌ خودمان در تلاش برای ایجاد تغییر را، و البته همه‌ی مسئولیت پی‌آمدهای آن تغییر را، به کسی واگذار کنیم که قدرتش از ما بیش‌تر است. بدین ترتیب، درصورت نارضایتی می‌توانیم خودمان را قربانی و فریب‌خورده بدانیم و کسی را که حق تصمیم‌گیری‌مان را به او سپرده بودیم ظالم. ما انسان‌ها از آزادی و مسئولیت‌هایش بیش از هرچیز دیگری می‌ترسیم. از اطاعت و تسلیم هم البته بیزاریم و انتخاب‌های اجتماعی‌مان در میانه‌ی این دو گریز و شوق توأمان، خواستن و نخواستن آزادی و خواستن و نخواستن اطاعت‌کردن از دیگری، سامان می‌یابند و تغییرات اجتماعی وقتی رقم می‌خورند که انسان‌هایی بتوانند، در کنار هم، از دل این سردرگمی‌ها نظمی جدید بیافرینند. این وضعیت برای زنان به‌مراتب پیچیده‌تر است، چون اغلب در همان گام اول، هنگام توجه به ناخوشایندی یا آسیب‌زابودن فلان وضعیت، با این سوال‌های تکراری مواجه می‌شوند که «الان اولویت ما این است؟ واقعا این مطالبه‌ی زنانه تااین‌حد مهم است؟ نمی‌توانید به‌خاطر مصالح مهم‌تر قدری صبر کنید؟». در این نشست، درباره‌ی این موضوع صحبت می‌کنیم که هرکدام از ما می‌توانیم چه نقشی در تغییر وضعیت‌های نامطلوب اجتماعی و ساختن نظم جدید اجتماعی داشته باشیم. سخنران: فاطمه علمدار دبیر نشست: مرضیه لطفی 🔹 زمان برگزاری: شنبه، ۲۲ اردیبهشت  ۱۴۰۳، ساعت ۱۸-۲۰ (به‌وقت ایران) 🔹 محل برگزاری: به‌صورت آنلاین و در پلت‌فرم زوم (zoom)، با مراجعه به لینک زیر: https://uni-freiburg.zoom-x.de/j/68015765667?pwd=bzkwTDA1VlhDQnNlZVd0SzBXa0wyQT09 Meeting-ID: 680 1576 5667 Kenncode: VXn1A47ia 🔸دوستانی که تمایل دارند اطلاعیه‌ی برگزاری نشست‌ها، دو روز پیش از هر نشست، برایشان ارسال شود لطفاً ایمیلی برای ما ارسال کنند، به‌ این آدرس: [email protected] مشتاق حضورتان هستیم.                                            «زنان و اندیشه»
Показати все...
Repost from ديگري
كتاب زنان پرده‌نشین و نخبگان جوشن‌پوش نوشته فاطمه مرنیسی @Digari_ir https://t.me/womenstudiesisaorg
Показати все...
🔹متن ارسالی برای #نیکا_شاکرمی نیکای عزیز و شجاع، امروز اسنادی منتشر شده که نشان می‌دهد تو، به وحشیانه‌ترین حالت ممکن وقتی تنها ۱۶ سال داشتی کشته شدی. تو را گرفته‌اند؛ در همان روزی که آزادانه کنار ما در حوالی بلوار کشاورز، چند قدم آن طرف‌تر، نزدیکی پارک لاله، فریاد «زن، زندگی، آزادی» سر می‌دادی. همان روزی که جسورانه و شادمان، بالای یک سطل زباله شال آتش‌زده‌ات را در هوا می‌چرخاندی. ما پیش از این هم می‌دانستیم کشته شده‌ای، اما امروز چشم‌مان بر جزئیات هولناک لحظات آخرت باز شد؛ با قساوتی فراتر توان تحمل جسم و جان. چه کسی می‌داند چه بر تو گذشته است؟ تو که تقلا می‌کردی خودت را نجات دهی و زندگی کنی. شاید تمام جوانان و نوجوانانی که آن روزها در خیابان بودند، بفهمند که تو چه کشیدی دختر. احتمالا هنگامی که قلبت به‌شدت می‌تپیده، در کوچه‌پس‌کوچه‌ها می‌دویدی تا شاید کمتر دچار گازگرفتی آن گازهای اشک‌آور فلفلی شوی، تا شاید گوشه امنی پیدا کنی که آنجا گوشی‌‌ات آنتن دهد و دوستانت را پیدا کنی. آن هم در روزهایی که همه عالم و آدم مشکی‌پوش بودند تا شناسایی نشوند اما در همان حالت هم هیچ‌کداممان برای هم غریبه نبودیم، به جز قاتلان. می‌گفتند تو سردسته بودی. اما نمی‌دانستند که تو، ما و همه‌ی جوانان این کشور پرچم «زن، زندگی، آزادی» را برابرانه هدایت می‌کردیم و می‌کنیم. همه ما سردسته‌ بودیم. تک‌تک ما و حالا آن‌ها می‌دانند که ما تمام نمی‌شویم. نیکای جسور، نوشته‌اند در محفظه یخچالی ون هم به تنهایی از خودت دفاع می‌کردی، داد می‌زدی، فحش می‌دادی، شعار می‌دادی و مقاومت می‌کردی. من هم غرق خشمم از خشونتی که بر تو رفته، هم از شجاعت تو مانده‌ام. شجاعت؟ میل سرکشانه زندگی‌ و آزادی‌خواهی؟ می‌گویند تا آخرین لحظه در اتاقک سردی که هیچ‌کدام از ما صدایت را نمی‌شنیدیم، فریاد می‌زدی. چه می‌گفتی؟ چون من تو را با آن صدای زیبایت به یاد دارم که سلطان قلب‌ها می‌خوانی و می‌گویی: «بچه‌ها نخندینا.» با رقصیدنت، شعر خواندنت در کودکی در آن علفزار، تصاویر مهرورزی‌ات به دیگر موجودات زنده. نیکای عزیز، تو مانند آن دیگرانِ نامیرا هستی. صدای‌تان متصل شده به «زن زندگی آزادی» و همچنان در بلندای بلوار کشاورز، میان شاخ و برگ‌ درخت‌هایش و آواز گنجشگان پارک لاله می‌رقصد. امکان ندارد خون تو، یاد تو و فریادهایت فراموش شود. زیرا می‌شکند دستی که بر بدن تو تازیانه زده است، می‌شکند دستی که به تو خشونت جنسی رسانده است و می‌شکند دستی که دوباره برای ریختن خون ما به خیابان آمده تا ما را خفه کند. @harasswatch
Показати все...
😢 5
موسسه فرهنگی-هنری شک: «دانشگاه به اعتبار دانشجویان و اساتیدی که باور به استقلال آکادمی دارند، دانشگاه است. در غیر این صورت خلاصه می‌شود به رونوشتی از وضع موجود با گذراندن مقداری واحد و آماده‌شدن، گاه هم نشدن، برای بازار کار. برای شرکت در این گفت‌وگو در تلگرام به شمارۀ ۰۹۳۳۹۶۹۶۵۰۸ پیام دهید.» @Shahr_Zanan https://www.instagram.com/p/C6RYSWyNUHl/?igsh=YXo1dnRjeGxsaXBx
Показати все...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
موسسه فرهنگی-هنری شک: «دانشگاه به اعتبار دانشجویان و اساتیدی که باور به استقلال آکادمی دارند، دانشگاه است. در غیر این صورت خلاصه می‌شود به رونوشتی از وضع موجود با گذراندن مقداری واحد و آماده‌شدن، گاه هم نشدن، برای بازار کار. برای شرکت در این گفت‌وگو در تلگرام به شمارۀ ۰۹۳۳۹۶۹۶۵۰۸ پیام دهید.» .
Показати все...
#تجربه‌های مشارکتی در #سوئد راه‌حل‌های پایدار از طریق «دیالوگ در حوزه ساخت و ساز» هنگامی که به شرکت‌های ساختمانی یک پلتفرمی برای بحث در مورد پایداری sustainability داده شد، سطح جاه‌طلبی بالا رفت. از طریق دیالوگ در حوزه ساخت و ساز، محله Fullriggaren در Västra Hamnen دارای خانه‌هایی است که انرژی کارآمدتر، واحدهای دفع زباله هوشمند، یک کارپول (اشتراک ماشین با چندین نفر) و مناطق سبز بیشتری دارند. قبلاً در مرحله‌ای که زمین به شرکت‌های ساختمانی علاقه‌مند تخصیص داده شد، شهر مالمو در مورد جاه‌طلبی‌های پایداری خود برای محله Fullriggaren کاملاً مصمم بود. از پیمانکارانی که به یک قطعه علاقه‌مند بودند انتظار می‌رفت که در «دیالوگ در حوزه ساخت و ساز» شرکت کنند، به عنوان مثال، پلتفروم یا مجمعی که در آن شهرداری و سازندگان به طور منظم برای بحث در مورد موضوعات مشترک در مورد سه رکن پایداری ملاقات کنند. جدای از تبادل ایده‌ها، دانش و تجربیات، گفتگو یا دیالوگ به یک فرآیند «یادگیری مشترک» برای همه ذینفعان درگیر در پروژه تبدیل شد که منجر به افزایش درک از نقطه شروع، علایق و امکانات یکدیگر شد. تعدادی از پروژه‌های همکاری مختلف در نتیجه مستقیم این «دیالوگ» آغاز شد - کارهایی که در غیر این صورت انجام آنها برای یک سازنده غیر ممکن بود. از جمله، یک هماهنگ‌کننده ساخت و ساز مشترک استخدام شد، منطقه یک کارپول دریافت کرد و واحدهای دفع زباله‌های مواد غذایی تهیه و در تمام ساختمان‌ها نصب شد. گفتگوی ساخت و ساز فرآیندی است که ابتدا در طول پروژه Bo01 آزمایش شد و سپس هنگام کار در محله Flagghusen در شرق Fullriggaren اصلاح شد. برای شهر مالمو، گفت‌وگو در حوزه ساخت‌وساز لازمه دستیابی به جاه‌طلبی‌های بالای اهداف پایدار در پروژه‌های نوآورانه است. جایی که قرار است مناطق بزرگ جدید توسط چندین سازنده در یک دوره زمانی کوتاه توسعه یابند. در نهایت : ارزیابی از این پروژه دیالوگ در ساخت و ساز در پروژه Fullriggaren نشان می‌دهد که سیزده توسعه‌دهنده بسیار راضی بودند و شرکت در پروژه‌های مشابه را دوباره در نظر خواهند گرفت. @Shahr_Zanan
Показати все...
👍 2
Kohl: a Journal for Body and Gender Research «کحل»؛ مجله‌ای برای تحقیقات در حوزه بدن و جنسیت كحل: مجلة لأبحاث الجسد و الجندر کحل: یک مجله فمینیستی مترقی درباره جنسیت و تمایلات جنسی در خاورمیانه، جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا است. این مجله‌ای دانشگاهی دوسالانه و چند زبانه است که دسترسی به آن آزاد و peer reviewed شده است. گروه هدف این مجله عمدتا، اما نه منحصرا، تشکیل شده از: دانشگاهیان فارغ‌التحصیل، فارغ‌التحصیلان تازه وارد، نویسندگان مستقل، فعالان و محققانی که به دانشگاه‌ها وابستگی ندارند. اما همچنین از مطالب ارسالی مشارکت‌کنندگان اصلی در این حوزه استقبال می‌کنند. این مجله مستقر در بیروت‌ و پاریس است و از اساس از این عقیده سرچشمه گرفته که بسیاری از مطالبی که به طور گسترده برای خوانندگان جریان اصلی در مورد فمینیسم، جنسیت و تمایلات جنسی در منطقه ما در دسترس است، مملو از تصورات غلط شرق‌شناسی، تحقیقات سطحی، و ترکیبی متناقض است. تحقیقاتی یا بیش از حد و یا کم. در حالی که موضوعات بسیار محدود یا «داغ» به روش‌های بی‌شماری مورد بررسی قرار می‌گیرند، بسیاری از موقعیت‌ها و زمینه‌های (کانتکس) مهم مورد بررسی قرار نمی‌گیرند. این مجله امیدوار است که هژمونی تولید دانش را با مشکل مواجه کند و اطمینان حاصل کند که مناطق و جوامع ما نقش اصلی را در بازتعریف تقاطع‌ها و چالش‌های خود در زمینه تحقیقات فمینیستی و جنسی بازی می‌کنند. در کحل، ما قصد داریم یک پلتفرم غیر اگزوتیک(عجیب و غریب) و غیر اقلیت را برای ترویج دانش و دانش مستقل توسط دانشگاهیان جوان و فارغ‌التحصیل فراهم کنیم و بدین وسیله شکاف بین محافل فعال و دانشگاه را پر کنیم. معنای کحل: سرمه است که از پودر ithmid یا سنگ گالن تهیه و با آب مخلوط می‌شود. برای هزاران سال و در سراسر قاره‌های آسیا و آفریقا، هم مردان و هم زنان، پلک های خود را با این ملغمه رنگ می‌کردند. اعتقاد بر این بود که کحل از چشم محافظت می‌کند و بینایی کسی که آن را به چشم می‌کشد بهبود می‌بخشد. سرمه که اکنون به عنوان «خط چشم عربی» تجاری شده است، در تخیلات شرق‌شناسان در مورد اینکه زنان «عرب» چگونه باید به نظر برسند، گنجانده شده است. بازنمایی زنان «عرب» یا با تقلید ضعیف از لباس رقص بلی یا رقص شکم، بیش ‌جنس‌گرایانه (بیش از حد جنسی‌انگارانه) است، این تصویر غالبا زنانی هستند که در پشت چادر یا برقع قربانی می‌شود، یا به‌ناچار با پوشیدن ترکیبی ناشیانه‌ای از هر دو (چادر و برقع) برجسته شده‌اند.همه این زنان به طور اجباری با چشم‌های تیره نافذ که با سرمه فراوان آرایش شده، برجسته شده‌اند. ما نام کحل را انتخاب کردیم تا اثبات کنیم که سورمه یک لوازم آرایش عجیب و غریب نیست. ما تاریخ آن و بسیاری از تاریخ‌هایی را که محو شده و به دست هژمونی‌های استعماری گم شده‌اند، باز پس می‌گیریم. کحل دیدگاه جدیدی در مورد فمینیسم، جنسیت و بدن است. https://kohljournal.press/ #زن #زندگی #آزادی @Shahr_Zanan
Показати все...
👏 1