لوکاس، خونآشامان در آمریکا
آیدی ادمین تبادل @Bookmo0k https://t.me/Novels_by_Oceans_group برای خرید مجموعه شاهزاده مافیا به @Mibbib پیام بدین.
Більше1 406
Підписники
+124 години
-47 днів
+3530 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
دختری که توسط بیگانگان دزدیده میشه و به عنوان برده....🤤
https://t.me/+PMoLrr6Y5O80M2I0
‼️پارت واقعی👇
کیت ناله کرد"واکسا،من باید برم سر کار." تلاش خود را کرد تا همسر بیگانه ی شگفت انگیزش را راضی کند.
اگر وکسان برای یک یا دو راند سکس در شب او را بیدار نمی کرد می توانست سر کار برود و لعنت بیگانه اش سیری ناپذیر بود و برای حالا؟ بله باز هم سیریناپذیر بود.
"لوکسیوا" و بین ران هایش با آن زبان باشکوه و زیبایش را لیس زد.
"از این که بایگانی رو بهت نشون دادم پشیمونم."
کیت لبخندش را خورد.
او همیشه صبح ها دربارهی کارش غر می زد، اما کیت بهتر از هر کسی می دانست.
اگر خوشحال بود،پس وکسان هم خوشحال بود.
خودش این را به کیت گفته بود و کارش در بایگانی او را خوشحال می کرد.
با هدف داشتن در این سیارهی عجیب و غریب و شگفت انگیز بیگانهای که هر روز بیشتر و بیشتر شبیه خانهاش می شد زندگی برایش خوشحال کننده بود.
یک ماه و نیم پیش او زندگی کاملا معمولی در زمین داشت.
او نمی دانست که نژاد بیگانهای به نام کرووراگ، زنان انسانی را از زمین می دزدند. جهنم،کیت تنها زمانی متوجه آن شد که خود یکی از آنها بود.
کرووراگها که در سیارهای به نام گودال زندگی می کردند میزبان مبارزات بیگانگان بودند و جایزهی برنده زنان زمینی بود.
کیت خوش شانس بود زیرا که وکسان برای او جنگیده بود و برای جفتش کسی را کشته بود. او شریف ترین مردی بود (انسان یا غیر انسان)که می شناخت و می دانست که اگر آن روز در گودال نبود، کیت زندگی بسیار متفاوت و بسیار پوچی داشت.
او همسرش بود و کیت خوشبختترین همسر سرنوشت او بود.
کیت برای مردمش لاوریکسان بود، چیزی که هنوز نمیتوانست آن را درک کند. بعضی روزها نمیدانست دارد چه میکند، اما داشت یاد میگرفت تا با آن وقف پیدا کند.
وکسان واژنش را مکید و کیت کمرش را از لذت قوس داد،دست هایش را محکم تر دور شاخ های جفتش فشرد. شاخ هایی که با تحریک شدنش سخت تر شده بودند.
کیت فکر کرد این همه چیز سخت او نبود، تماشای همسر سکسی اش که باسنش را روی تختشان می چرخاند،لعنتی به خزها، سعی کرد تا حدودی از فشاری که می دانست باید ایجاد کند، کم کند.
کیت شاخ هایش را کشید و وکسان به یکباره ناله و خرخر کرد.
وکسان در حالی که زبانش را به اعماق کیت می کشید، ناله کرد: "بسه، واکسا." تخت و آلت راست شدهاش بینشان تکان میخورد و سپس او آنجا بود با یک حرکت تند و مدعی، خود را کاملاً درون واژنش فشار داد.
https://t.me/+PMoLrr6Y5O80M2I0
3800
Repost from Ocean's Group
#متعلق_به_براتوا👰🏼♀
#عروسبراتوا #مجموعهBratva
خلاصه🎡:
تا موقعی با رئیس براتوای روسی، کیریل، آشنا شم بیگناه بودم.
من شاهد این بودم که اون جون یه مرد رو گرفت. حالا زندگی من بعدیه.
اون هات و خوشتیپه، خیلی از من بزرگتره و خطر از سر و روش میباره.
اما به جای اینکه جونمو بگیره، پیشنهادی بهم میده که نمیتونم ردش کنم.❌
در ازای اینکه عروسش شم، هزینههای درمان پدربزرگم رو میده.
نمیخوام مجبور شم با مردی که ازش متنفرم ازدواج کنم، اما لمسش باعث میشه فراموش کنم که یه هیولاست.
اون بیگناهیمو میگیره تا منو از دست براتوا نجات بده. به عنوان همسر رییس براتوا جونم دیگه تو خطر نیست.
https://t.me/+j9jZQR4z5sszYzc0
https://t.me/+j9jZQR4z5sszYzc0
اما قلبم هست...❤️🩹
اون منو میخواد... قلب و روحمو، اما میتونم خودمو به یه قاتل بیرحم تسلیم کنم؟
داستانی داغ بین موزیسین مظلوم و مافیای وحشی روس🙈
نیویورک زیر سلطه براتوای اورلوفه. اوباش بیرحم و بهطور خطرناکی خوشتیپ که بر اساس قانون شرافت، خون و انتقام زندگی میکنند. اونا از خودشون محافظت میکنند و دشمناشونو ریشه کن. اگه اتفاقی توجه اونا رو جلب کردید، فقط بدونید که قراره ادعاتون کنن... شما با میل تسلیمشون میشید یا به زور گرفته؟ژانر: #مافیایی #اروتیک #عاشقانه #هیجانی🎻 https://t.me/+j9jZQR4z5sszYzc0 https://t.me/+j9jZQR4z5sszYzc0 https://t.me/+j9jZQR4z5sszYzc0
6300
#متعلق_به_براتوا👰🏼♀
#عروسبراتوا #مجموعهBratva
خلاصه🎡:
تا موقعی با رئیس براتوای روسی، کیریل، آشنا شم بیگناه بودم.
من شاهد این بودم که اون جون یه مرد رو گرفت. حالا زندگی من بعدیه.
اون هات و خوشتیپه، خیلی از من بزرگتره و خطر از سر و روش میباره.
اما به جای اینکه جونمو بگیره، پیشنهادی بهم میده که نمیتونم ردش کنم.❌
در ازای اینکه عروسش شم، هزینههای درمان پدربزرگم رو میده.
نمیخوام مجبور شم با مردی که ازش متنفرم ازدواج کنم، اما لمسش باعث میشه فراموش کنم که یه هیولاست.
اون بیگناهیمو میگیره تا منو از دست براتوا نجات بده. به عنوان همسر رییس براتوا جونم دیگه تو خطر نیست.
https://t.me/+j9jZQR4z5sszYzc0
https://t.me/+j9jZQR4z5sszYzc0
اما قلبم هست...❤️🩹
اون منو میخواد... قلب و روحمو، اما میتونم خودمو به یه قاتل بیرحم تسلیم کنم؟
داستانی داغ بین موزیسین مظلوم و مافیای وحشی روس🙈
نیویورک زیر سلطه براتوای اورلوفه. اوباش بیرحم و بهطور خطرناکی خوشتیپ که بر اساس قانون شرافت، خون و انتقام زندگی میکنند. اونا از خودشون محافظت میکنند و دشمناشونو ریشه کن. اگه اتفاقی توجه اونا رو جلب کردید، فقط بدونید که قراره ادعاتون کنن... شما با میل تسلیمشون میشید یا به زور گرفته؟ژانر: #مافیایی #اروتیک #عاشقانه #هیجانی🎻 https://t.me/+j9jZQR4z5sszYzc0 https://t.me/+j9jZQR4z5sszYzc0 https://t.me/+j9jZQR4z5sszYzc0
100
00:03
Відео недоступне
#خواهرناتنی
#برادرنانی
#تابو
#عاشقانه
🔞ما روزها با هم در جنگ بودیم ولی شب ها در اتاقش بروی من باز بود 🔞
برای دوسال به مدرسه شبانه روزی رفت بدون هیچ حرفی !
من یه احمق بودم که اجازه میدادم با من بازی کند، حالا وقت آن است که من تو بازی خودش شکستش بدم!
حالا اون برگشته !
https://t.me/mamichkamaria
دوسال از رفتنم گذشته اما میدانم هنوزم منو میخواد ولی طوری رفتار میکنه که انگار بهتر از منه.
ولی دیگه نمیخوام خودمو احساسمو سرکوب کنم میخوام بجنگم
این چیزی هست که اونم می خواد مگر نه؟
اون قرار نیست متوجه بشه روی من چه تاثیری میزاره
📛اون ها اجازه ندارند همدیگه رو ببینند
چرا همه سعی میکنن این دو نفرو از هم دور کنند ؟
فالون چه رازی داره پنهان میکنه ؟📛
https://t.me/mamichkamaria
#ترجمه_جدید
پنه لوپه داگلاس
animation.gif.mp40.45 KB
10000