ARت
220
Підписники
Немає даних24 години
+57 днів
-230 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
لرزهی خود را شنید که انگار استخوانهایش میترکند. نه ناگهان بلکه دمبهدم و یکنواخت و ریزریز میترکند. چیزی لای در نیمهباز او را میپایید که خودش و پاییدنش و وهم بودن یا نبودنش بر پشتش سنگینی میکرد. از آنجا نمیجنبید و در نیمهباز بود و کسی نه آنسوی و نه اینسوی و نه میان آن نبود و تنها یک سنگینی پاینده بر همهچیز موج میخورد.
—لنگ، ابراهیم گلستان
❚❚❚
Mohammad Reza Shajarian - 04 - Ro Sar Beneh Be Balin (128).mp35.27 MB
Repost from The Catcher in the Rye
Фото недоступнеДивитись в Telegram
اگه میخواید «نیلوفرهای آبی» کلود مونه رو بهصورت آنلاین تماشا کنید از [اینجا] استفاده کنید.
«ناپلئون سوم در سال ۱۸۵۲ موزه اورانژری را برای نگهداری درختان مرکبات باغ تویلری در سرمای زمستان ساخت. این ساختمان توسط معمار فیرمن بورژوا ساختهشده است. قبل از اینکه موزه اورانژری ساخته شود، درختان در گالری لوور نگهداری میشدند. اهدای نیلوفرهای آبی به موزه اورانژری در سال ۱۹۲۲ نهایی شد. مونه به همراه معمار کامیل لوفور در طراحی معماری کمک کرد. هشت تابلو، هرکدام دو متر ارتفاع و ۹۱ متر طول داشتند، در ۲ اتاق بیضیشکل قرار گرفتند. مونه همچنین برای دیدهشدن نقاشیها در نور طبیعی به نورگیر نیاز داشت...»
#Lana_Del_Rey
#Radio
در این ناتمامی زندگی
تنها چیزی که منجی آدمیست،
عشق است.
#شمس_لنگرودی
Channel: @heleichi_saeed
08 Lana Del Rey - Radio.mp38.31 MB
گذاشت پرتو نگاه آبیاش بر من ببارد، لحظهای دودل ماند، ساقهی ترد بازویش را باز و به سوی من دراز کرد، بدنش به پیش خم شد و باز بیدرنگ به حالت نخستین برگشت چون بوتهای که خوابانده باشی و تا رهایش کنی وضعیت طبیعیاش را بازیابد.
—در جستوجوی زمان ازدسترفته، مارسل پروست، ترجمهی مهدی سحابی
❚❚❚
La chanson des vieux amants Melody Gardot.mp313.05 MB
منوچهر آتشی
گلوگاهت را به من بسپار و دهانت را حلالم کن
میخواهم آواز زلالی بخوانم برای کهورهای دشتستان
[در آفتاب میروند فصلها، و عفها
گر میگیرند از عطش خویش و شعله
به هم هدیه میدهند]
گیسوانت را به من بسپار
میخواهم آواز تابداری بخوانم که سایه بیفکند بر وطنم
که ببارد
بر دانهای –که مثل دلم–
در عمق این جهنم سوزان پنهان است
[در آفتاب میروند آبها
در آفتاب مینشیند دشت
و بذرها
در خاکههای خاکستر میپوسند]
چشمانت را به من بسپار
میخواهم که خیس ببینم گیتی را
و خیس و سبز برویانم آتش را
از گورهای مشتعل سرگردان
[در آفتاب میوزد زمین
در آفتاب میوزد جهان
و آدمیان
در آفتاب به مسلخ میروند]
قلبت را به من بسپار
میخواهم دهل بکوبم
در این ظلمات آفتابی
میخواهم دهل بکوبم
میخواهم دهل بکوبم
منوچهر آتشی
گلوگاهت را به من بسپار و دهانت را حلالم کن
میخواهم آواز زلالی بخوانم برای کهورهای دشتستان
[در آفتاب میروند فصلها، و عفها
گر میگیرند از عطش خویش و شعله
به هم هدیه میدهند]
گیسوانت را به من بسپار
میخواهم آواز تابداری بخوانم که سایه بیفکند بر وطنم
که ببارد
بر دانهای –که مثل دلم–
در عمق این جهنم سوزان پنهان است
[در آفتاب میروند آبها
در آفتاب مینشیند دشت
و بذرها
در خاکههای خاکستر میپوسند]
چشمانت را به من بسپار
میخواهم که خیس ببینم گیتی را
و خیس و سبز برویانم آتش را
از گورهای مشتعل سرگردان
[در آفتاب میوزد زمین
در آفتاب میوزد جهان
و آدمیان
در آفتاب به مسلخ میروند]
قلبت را به من بسپار
میخواهم دهل بکوبم
در این ظلمات آفتابی
میخواهم دهل بکوبم
(چه تلخ است این سیب! (شعرهای ۶۹ تا آغاز ۷۲
Discover and share books you love on Goodreads.
«هنگامِ آن است که تمامتِ نفرتم را به نعرهای بیپایان تُف کنم.»
در جدال با خاموشی
احمد شاملو
۲۰ تیرِ ۱۳۶۳
احمد شاملو - در جدال با خاموشی.mp36.40 MB
#instrumental_music
Joaquín_Rodrigo_Concierto_de_Aranjuez_II_Adagio_Ft_Paco_d.mp326.62 MB