•° خـانـوم دلـربــــا °•
Більше
Країна не вказанаМова не вказанаКатегорія не вказана
4 023
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
✨
همه بـر سر زبانند و
تـو در میان جانی😋
@Charming_Princeee ♥️
22634047_1165401803593452_7924426235503968256_n.mp45.93 KB
🌹طلسمات زوداثر وتضمینی🌹
این طلسم رو انجام بده و همون روز نتیجشو ببین😍
#تخفیفات❗️هفتگی طلسمات #محبت و #یهودی 😳
✔️زبانبند #معشوق #ازدواج #بختگشاو.....
همه درکانال زیر👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEwaK4JY7Ikn1njx2A
مشکلت صددرصد حل شدنیه چشم بسته جوین شو😉lv
✔️ایدی جهت مشاوره رایگان 👇
🆔 @hoseynei110
📲 09016459005
✨
خلاصه داستـان داريـم بـا دلتنگيامون🥀
@Charming_Princeee ♥️
#قسمت22
#عروسکوچولویمن♥️
چرخی دورم زد و متفکر گفت : تو همون دختری هستی که عموم برام انتخاب کرد؟
زمزمه کردم : بله شیخ
_خب بییینم از رابطه چیزی میدونی؟
سرمو تکون دادم : بله میدونم!
_میتونی کامل با من باشی؟ میتونی حسابی منو تکمین کنی؟
_بله میتونی
هومی کرد نگاهی به سرتام انداخت :اما چرا حس میکنم بدنت خیلی ظریفه؟ حس میکنم نمیتونی زیر من دومم بیاری!
با اعتماد به نفس جواب دادم :میتونم!
سری تکون داد و جواب داد : خب پس جلوم زانو بزن بیییینم میتونی بخوری!
https://t.me/joinchat/UZc5HjWhOOU_Nk9b
خوردن کار من بود من عاشق همچین کارایی بودم. با عشوه جلوی پاش زانو زدم و دستمو بردم به طرف شلوارش که دستشو... 👇🔞❌
https://t.me/joinchat/UZc5HjWhOOU_Nk9b
میرعماد شیخ دو رگه ایرانی و عرب
که از عموش یه دختر ۱۴ساله رو کادو میگیره و رعیت خودش میکنه اونو به عمارت خودش میبره اما یه روز که میرن ایران اونجا میفهمه که دختره ....👇🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFGXOR41oTjlPzZPWw
Yᴏᴜ ᴀʀᴇ ᴍʏ ᴛᴏᴅᴀʏ ᴀɴᴅ ᴀʟʟ ᴏғ ᴍʏ ᴛᴏᴍᴏʀʀᴏᴡs
تـو امروز مـن و تمامـ فرداهای منی♥️
@Charming_Princeee ♥️
🔥 #حراج_انواع_روتختی👌
🌟 #بهترین کیفیت
🌟 #بیشترین تنوع
🌟 #ارزانترین قیمت
🌟 #ارسال فوری
‼️بیشتر مدل ها 50% #تخفیف خورده😳‼️
‼️قیمتاش #نصف بازار
⁉️ فروش تکی به قیمت عمده👌lv
https://t.me/joinchat/AAAAADyCWFiUzy_Rho86gA
https://t.me/joinchat/AAAAADyCWFiUzy_Rho86gA
#استوری #استوری #استوری
همه استوریه اینستاشونو از اینجا برمیدارن😻🙊👇🏿
•••••• @Storyefake
••• @Storyefake
اومدی خزش نکن لطفا 😒☝️🏿
1.73 MB
✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
#عشقممنوعه🚫
#قسمت343
در مونده گفت :از صبح حالت تهوع دارم سرمم گیج میره و ضربان قلبمم بالاست
اول نگرانش شدم اما بعد لبخند دندون نمایی رو لبم نشست دقیقا همین
حالت ها رو سر مجید داشت
چشم غره ایی بهم رفت :چرا همچین نگاهم میکنی هوم؟؟؟
_بیا بریم
_کجا؟؟
_دکتر زنان
چشماش گرد شد با تعجب نگاهم کرد منم به همون اندازه لبخند دندون نما زدم همین عالی بود
_یعنی میخوای بگی من حامله م؟؟
شونه ایی بالا انداختم :انشالله
_بخدا میکشتمت
دستامو بالا بردم : والا من بی تقصیرم
_بی تقصیری؟؟؟
وای خدا نکنه الان بچه نمیخواستم به هیچ عنوان نمیخواستم مگه مغز خر خورده بودم که بچه بخوام؟
_چرا اخم کردی حالا؟
_خیلی خررررری
قهقه ایی سر داد:خب حامله باشی دورت بگردم مگه جیه؟؟
وای نه نمیخواستم حامله بشم بخدا نمیخواستم برای من عداب اور بود
فعلا زود بود بچه دار بشم
چرا ولم نمیکردن؟ هنوز مجید کوچیک بود بچه رو بذارم کجام اخه؟؟ با بچه م چیکار کنم؟؟ چه خاکی تو سرم بریزم؟؟؟
والا نمیدونستم چیکار کنم عقلم نمیرسید
نمیدونستم باید به کی پناه ببرم اصلا هیچ کاریم سرجاش نبود
_اسیه لچ میکنی؟؟؟
_نه چه لجی؟