『ٺڪ ٻیٺ ٻھــــاࢪ』
🧿" ﷽ "🧿 عشق یعنے . . ٺــ∞ــو ٺڪ بیٺ غـــــزل ھاي منے♡ #بھـــاࢪ_فــࢪهمند مورخ .. 🍁98/6/29🍁. T.me/foryou98 ✔ #ٺڪـ_بیٺے ✔ #دو_بیٺے ✔ #اشعار_ڪوٺاه ✔️ #با_همراهے_جمعے_از_شاعران_ٺـوانـا ✔️ #و_ادمین_عزیــز .
Більше473Підписники
Немає даних24 години
-27 днів
-2530 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
هم شبم تا به سحر میرود هم ساعت ها
گر چه با گریه ولی از سر من میگذرند
گذر ثانیه با خنده ؟ نمیدانم چیست
این وسط غصه به غم در سر من ، سر به سرند
#ترنج
#آسمـــــان بالای سرم اصلا
برایم آشنا نیست
چون آن وسط
جای #مـــــاه من خالیست....🌙
#محمــدبشیـرے
❤🔥 2
من بی #تــُو
هرگز طلوعی ندیده ام
اینجا سالهاست
که شب به پایان نرسیده است...
#محمــدبشیـرے
❤🔥 2
فرقی نمی کند
کجای این
شهر طلوع می کنی
وقتی که
چشمانم برق می زند
یعنی #___تو
پلک هایت را باز و بسته کرده ای...
#محمــدبشیـرے
❤🔥 2
و من
تمام زیبایی شب را
در عمق
چشمان مشکی #___تو می بینم...
#محمــدبشیـرے
❤🔥 1
ساعت به نیمه های شب نزدیک می شود
حملات سهمگین
#دلتنگی ، #انتظار ، #تنهایی
از تمام شاهرگ ها به دریچه های
قلبم ادامه دارد....
کم کم از پای در می آیم
اما خیالم راحت است که تو در آرامشی...
#محمــدبشیـرے
❤🔥 1💔 1
صدای گریه ی دلم را می شنیدم
گوش هایم را که تیز کردم
صدای گریه ی خدا را هم شنیدم
در چشمان بی جانت
که به چشمانم خیره شده بود
لبخندی زدم و شب بخیر گفتم....
شب بخیری به غمگینی گریه ی خدا....
#محمــدبشیـرے
❤🔥 1💔 1
امشب می خواهم
کوله بار سنگین عشق را زمین بگذارم
و عشق بی جانی را که
سالها با خود حمل کرده ام ،
برای همیشه به خاک بسپارم
#محمــدبشیـرے
👍 1❤🔥 1
#____نور چشم هایت
که در عمق نگاهم میپیچد
قصه ی یک روز
عاشقانه ی دیگر آغاز میشود
#محمــدبشیـرے
❤🔥 1
#تـــــو چشم هایت ،
کم از آفتاب ندارند
وقتی که طلوع می کنی
گل های خشکیده ی انتظار
گل می دهند....
#محمــدبشیـرے
❤🔥 2