670
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
حالا که وقت مردن نبود عزیز دل مادر!
تازه وقتاش شده بود برفها را که از تنات تکاندی شوق در دلات گُر بگیرد و به بهانهای از کنار دختر زیبای همسایه بگذری و به خانه که رسیدی ناماش را گوشهای از دفترت بنویسی. کنارش یک قلب بکشی و مثل یک گنج گوشهای از گنجه پنهاناش کنی. جلوی آینه بایستی و زلفهای ابریشیمینات را شانه کنی. ببینی که پشت لبت سبز شده و به زودی مردی خواستنی خواهی شد که نان را به سفره و قرار را به دل بیقرار اهالی خانه بر میگرداند...
شیونی در دل، سیلی پشت پلکها و فریادی در گلو زندانی است.
فرانک عباسی
سیام آذر ماه نود و هشت
«ما رکورد زدیم!»
➖➖➖➖
«۳۱۶۴ کُشته در ۱۶ سال»
با استناد به تحقیقات «عمادالدین باقی» در بنیاد شهید، بین سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ خورشیدی ۳۱۶۴ نفر از مخالفان شاه در جریان اعتراضات جان خود را از دست دادهاند.
◼◼◼◼◼
و حالا رویترز از #۱۵۰۰کُشته طیِ کمتر از یک هفته در اعتراضهای #آبان_خونین گزارش میدهد.
#ما_رکورد_زدیم
«کارشناس رسانه»ی شبکهی لجنپراکنیِ ملکه حتی اگر چنین تعفنی را از ذهناش روانهی توییتر کند کسانی هستند که آن را بپسندند و ریتوییت کنند. یک بیوطن که سنگ وطن را به سینه میزند و دوستیاش باید مایهی ننگ هر آدم آزادهای باشد. دوستانِ #پوریا_آسترکی یا باید نقابِ کناررفتهی او را ببینند و رسوایش کنند و یا نقابِ روی چهرهی خودشان را محکمتر بگیرند که «یوم تبلیالسرائر» اکنون است و همینجا.
📝 پروندهی «حمید نوری»
و هشداری به #ایرج_مصداقی و #کاوه_موسوی
۱) دغدغههای شخصی، نارسیسیزمِ عریان، ملاحظاتِ سیاسی و دیگر «ابتلاهای فردی» پروندهی #حمید_نوری را آلوده کرده است. با وجود تأکید همگان بر نقش ویژهی مصداقی در این پرونده، بعضی سخنان و نوشتههای او حکایت از آن دارد که ایشان متوجه اهمیتِ تاریخیِ بحث نیست. بعضی از توییتهای مصداقی انگار در مورد یک نزاع خیابانی یا دعوای خانوادگی است!
۲) کشتارِ #تابستان۶۷ یک موضوعِ حقوقبشری و فراتر از مرزهای جغرافیایی است؛ به حاشیه بردنِ این پرونده بخشودنی نیست. دخالتدادنِ انگیزههای شخصی و گروهی در این پرونده دستاوردهای آن را به باد خواهد داد.
۳) «منمن کردن» خصوصاً از طرفِ ایرج مصداقی از همان فردای ماجرای #حمید_نوری شروع شد. صبر کردم که کسی به این دو نفر تذکر بدهد اما ظاهراً هیچکس علاقهای ندارد که بینِ «آفرین» و «شرم بر شما» موضع میانه بگیرد (خودِ این دو نفر هم انگار نمیخواهند جز این دو بانگ چیزی بشنوند). اگر به این دو بزرگوار دسترسی دارید به آنان بگویید بس کنند•••
https://t.me/NaghdoNegh
نَقد و نظر
@NiMahan
و به فلافلخوردنِ زنی در قبر
آنگاه که تناش را بین سه مرد تقسیم میکند
بهتساوی
(سورهی ۵۷، آیهی هزار و یکم)
https://www.parsine.com/fa/news/583027/%D9%87%D9%85%E2%80%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%B2%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%A8%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%88%DB%8C%DA%86-%D9%81%D9%84%D8%A7%D9%81%D9%84
همخوابی یک زن با سه مرد در قبر برای ساندویچ فلافل
زن بی خانمانی که گرسنگی شدید داشت در ازای یک ساندویچ فلافل داخل قبر تاریک رفت و خود را تسلیم ۳ مرد کرد.
امروز اگر شکنجه و زندان از آنِ ما است
فردا فلاتِ خستهی #ایران از آنِ ما است
سست است و پوک لانهی این عنکبوتیان
ما زندهایم چون که #خیابان از آنِ ما است
#وعده_ما_پنجم_دی
📝 گزارههایی در مورد #خشونت
۱) اغلبِ روانشناسان اجتماعی و سیاسی معتقدند که #هیجان نیروی محرکهی جنبشهای اجتماعی است.
۲) بارها به این گفتهی #آدورنو استناد کردهام که «میزانِ خشونتِ یک انقلاب را خشونتِ نظامی تعیین میکند که انقلاب قصدِ برانداختناش را دارد». به این گفته میتوان تبصرههایی افزود.
۳) مدیریتِ #خشم (یکی از انواع #هیجان ) و خشونتِ بعد از آن همیشه به معنیِ نفی و سرکوب آن نیست.
۴) تظاهر کنندگان با #هیجان به خیابان میآیند. آنها برای آمدن به خیابان و نشان دادنِ اعتراضشان منتظرِ نظریهپردازی کسی نمیمانند.
۵) کسی که در خیابان در حال شعار دادن است نمیتواند - اصلاً حق ندارد - که دیگری را با «شعار» ِ خود نیز همراه کند چه رسد به «اعمال» ِ خشونتبار یا رفتار خشونتپرهیزش. همراهی با دیگران یا حاصلِ پیروی است و یا همآوایی و همرنگی.
۶) در غیابِ پیروی، همآوایی و همرنگی، هر کسی به شیوهی خود هیجانی میشود و عمل میکند.
۷) وقتی کسی در صحنهی کُنش، «شعار» دیگری را هم نمیتواند تعیین کند، باید آشکار باشد که تجویزِ رفتار (خشونتبار یا خشونتپرهیز، فرقی نمیکند) از هر تریبونی مصداق مسئولیتناشناسی و خود-رهبر-بینی است.
❇️ کنشگرِ میدانی نیروی هیچکس نیست؛ حتی اگر فراخوان کسی را اجابت کرده باشد. او #عامل به ارادهی خویش است.
۸) با این مقدمات آنچه میگویم نه #منع است و نه #تجویز ؛ نظرِ شخصی و حاصل تحلیل و رفتارشناسی جمهوری اسلامی و معترضین خیابانی است.
یک) جمهوری اسلامی برای برخوردِ خشن و خونین با هر اعتراضی منتظرِ بهانه نمیماند؛ این روشِ رژیم است که اعتراضِ کشاورز ورزنهای، کارگر هفتتپهای، بازنشستهی سالمند، معلم و دانشجو را به یک شیوه پاسخ میدهد:
#سرکوب
پس اگر میگوییم اعمالِ خشونتبار پاسخِ خشونتبارتر را در پی خواهد داشت به این معنی نیست که اگر در راهپیماییِ سکوت حاضر شوید یا خودروهایتان را متوقف کنید بازوهای سرکوبِ جمهوری اسلامی به جای گلوله و گاز اشکآور به شما گُل خواهند داد.
دو) وقتی که جمهوری اسلامی اعتراض خیابانی را با گلولهی سلاحهای جنگی - حتی دوشکا - پاسخ میدهد نمیتوان حدس زد و پیشبینی کرد که خیزش مسلحانه را با تانک و بمباران هوایی سرکوب کند؟ آیا برای یک رژیمِ خونریز دشوار است که این نوع مبارزه را دعوت به سرکوبِ خشنتر تلقی کند؟ حاصلِ این تقابل جز افزایش تعداد تلفات و خرابیِ گسترده در اماکن عمومی و زیرساختها چیست؟
سه) جمهوری اسلامی سالها است که مخالفین را با ترساندن از سرنوشتِ افغانستان، سوریه، عراق و لیبی وادار به سکوت میکند. باید برای تمام ایرانیان روشن شده باشد که این نظام #ایران را مانند یک #غنیمت میبیند. جا ایران را بانکِ #هلال_شیعی میداند بیآنکه خود در این بانک سپردهای داشته باشد. سرمایهی مردم این فلات باید در راهی خرج شود که ولیِ فقیه (چوپانِ ملت و رهبر امّت) صلاح میداند. او صاحب جان و مال مردم ایران است. آیا چنین نظامی از سوریهای کردنِ این کشور ابایی دارد؟ کسی که میخواهد ایران را لیبی و سوریه کند جمهوری اسلامی است که نام ایران را حتی در عنوانِ «سپاه»اش نمیپذیرد.
پاسدار انقلاب اسلامی نه تعهدی به «ایران» دارد و نه نگرانِ مردم آن است. این نظام و سپاهاش برای بسطِ ایدئولوژی شیعی (حفظ نظام) حاضر به هر کاری است.
چهار) آنچه که هزینههای جا را بالا میبرد مسلّح شدنِ مردم نیست؛ تنها جمعیتِ میلیونی میتواند این نظام را وادار به تمکین کند. هر اقدام خشونتباری علاوه بر افزایش تعداد تلفات انسانی، خسارات مادی به دنبال خواهد داشت. خساراتی که «ایران» باید جبران کند نه «جمهوری اسلامی».
آذر ماه ۱۳۹۸
ناصر همتی
https://t.me/NaghdoNegh
نَقد و نظر
@NiMahan
📝 دومین اشغال
بیستوپنجم بهمنِ ۱۳۸۹، تقاطع خیابان آزادی و نواب [تهران]
موجودی به شکل یک انسان مذکّر، به دو رهگذر که شانهبهشانهی هم راه میروند (شعار نمیدهند؛ سنگپرانی نمیکنند؛ به سمت «آزادی» نمیروند و مسیر حرکت آنها «توحید» است) اشاره میکند. ابتدا مردِ سپیدموی را به باد کتک میگیرد و بعد که زن به حمایت از شوهرش قصد پادرمیانی دارد توسط همان شخص با مشت و لگد زیر دستوپا له میشود.
مرد - که توان حمایت از همسرش را ندارد - با سر و صورت خونین، لهشده و ناتوان، فقط نگاه میکند. به محض اینکه ناظران سعی میکنند دخالت کنند خیلِ همکاران مرد مهاجم مردم را با باتوم و گاز اشکآور متفرق میکنند.
چیز عجیبی در صحنه نیست:
ما مردمانی اسیریم در کشوری که بعد از ۱۴۰۰ سال دوباره اشغال شده است.
ما ملتی اسیریم در کشوری تحتِ اشغال.
ما مردمی هستیم که این بار در عین مسلمانی «موالی» مسلمانانی دیگر شدهایم.
سکوت بر ما واجب شده است و همین که زنان و دخترانمان را در مکه و مدینه به بردگی نمیفروشند باید شکرگزار باشیم و البته خراجگزار.
پرسش این است:
- «حقانیت اسلامی» از چه جنسی است؟
- این کدام احساس غریب است که به عدهای حق راهرفتن در سکوت هم نمیدهد اما عدهای دیگر را محق میداند سوار بر موتور عربده بکشند فریاد بزنند و به تهدید چشم بدرانند؟
- این گُرگتازی اگر «فتحالفتوح» اسلامی دیگری نیست از چه جنسی است؟
آیا جز این است که به عنوان اهالی یک کشور تحتِ اشغال، ما مردمانی ناسپاسایم؟
#ناصر_همتی
بهمنماه ۱۳۸۹
متن یادداشت در وبلاگِ #خود_افشایی که با وجود فونتِ بههمریخته و بعضی مشکلاتِ نگارشی همچنان - بهعمد - بدونِ ویرایش مانده است👇
https://ravanpezeshk51.blogsky.com/1389/11/29/post-64/
📝 برای شیخالرئیس
ای ریشِ تو هر خمی کمندی
با شخصِ خودت تو چند چندی؟
یا شیخ! به ما بگو کجا رفت
منشورِحقوقِ شهروندی؟
ای خادمِ جمکران و سهله
تو وارثِ حکمتِ خجندی؟
خامیّ و حقیری و پلشتی
گولیّ و خرفتی و چرندی
هر حرف تو وَهنِ آدمیزاد
بهتر که دگر دهان ببندی.
۱۳ آذر ۱۳۹۸
ناصر همتی
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.