.•°اٌْ‌ٍٖرٌْ‌ٍٖاٌْ‌ٍٖذِْلُٖ°•.

طنز ترین و قول هات ترین رمان🤤😂🔞 با حالت زاری گفتم: _اه رهام #لیس نزن! دستمو پس زدو گفت: _ انقد تکون نخور بزار #بخورمش نمیدونی که چقدر #خوشمزس! با حالت عصبانی پسش زدمو غریدم: _رهااام این #مال منه تو حق نداری #بخوریش یا #لیس بزنی بهش! نچی زد و گفت: _عزیزم قبلا مال تو بود دیگه از الان مال #خودمه #اوفف چه خوشمزس! با حرص لواشکو ازش گرفتمو گفتم: _بده #لواشکمو مال منه خودم باید #بخورمش😤🤣 #ذهنتو_بشور😂🔞 #فقط_یه_لواشک_بود🤣🙊💦 زود بجوین تا از دست ندادی پیشنهادی خودمه🤩⬇️ https://t.me/joinchat/SEW919DeFyfnpNAN

اوه اوه بیا بیین چی اوردم برات😐👩‍🦯 بهترین چنل تلگرامی رمان با تمام ژانر ها😵✅ به مولا بهترین رمانه هم باهاش از خنده جر میخوری هم از گریه دستمال کاغذی کمت میاد💢 بکوب رو لینک سریع🤌🏻⛔️

رمان فيلتر شده ي #قاصدک_بی_آرزو دوباره برگشته😍💦 #عشقی_میون_دو_دختر اين رمان از بس ممنوعه بود سه بار فيلتر شده 🔞 ⭕️#پارتی_واقعی⭕️ 🛑#پارتی_از_آینده 🛑 ................................................. داشت میرفت...برای همیشه... با #گریه گفتم: من نمیخوام با #آرمان ازدواج کنم...من #تو رو میخوام. ساکش را انداخت و به طرفم دوید و محکم به #دیوار چسباندم. قلبم تند تند میزد. زیر گوشم گفت: کیو میخوای؟ نفس هایش به #گردنم میخورد. آرام زمزمه کردم: فقط تو رو... _ولی من نمیتونم مثل اونا برات باشم. منظورش را فهمیدم و #سرخ شدم. یاد آن شب افتادم و با #خجالت گفتم: تو بهترم میتونی باشی. لبخند موذیانه اش را حس کردم. _ چجوری مثلا؟ چیزی نمانده بود که #آب شوم. جوری که فقط خودم بشنوم گفتم: با زبون... ادامه ی حرفم را خوردم. #قهقهه بلندی زد که اگر نگهم نداشته بود پس افتاده بودم. لبش را روی گردنم مالید و زیر #گوشم زمزمه کرد: خودت میدونی چقد دیوونم میکنی؟ آهی کشیدم. #موذیانه گفت:..... 🙈🙈🙈🙈🙈من برم حیا رو گم کردم پیداش کنم میام باز😍😂🚶‍♀ عاشق رمانش میشی 😌👌از بس که....😐😐چرا بگم خودت بیا بخون😏🤤 ......................................‌...... عشقی بین دو دختر😈💦 حتما توی کانال زاپاس رمان ما جوین بدین💦😈 https://t.me/joinchat/jthahFAt-tAzNGI0 https://t.me/joinchat/jthahFAt-tAzNGI0 https://t.me/joinchat/jthahFAt-tAzNGI0

♨️🔥لیست ممنوعه امشب🔥♨️ ⚠️هشدار:زیر ۱۸ سال وارد نشه من پریام دختری ساکت و گوشه گیره که دست سرنوشت اون رو اسیر باند بزرگ جنسی کرد https://t.me/joinchat/T1_Q5Z9MRcFLfZqd آرتان بعد 4 سال میترا برمیگردونه ایران میترا دختر مادر آرتان محسوب میشه چون میترا حاصل تجاوز پدرش به مادر آرتان !🔞🤤 https://t.me/joinchat/_nX80RxI5XdjNzFk روحم و جسمم یخ زده بود اختیار راه رفتن نداشتم و دوتا سربازی که بازوهامو گرفته بودن منو به سمت قتلگاهم راهی می‌کردن!🖤 حق من اعدام نبود اما.....🚫🚫🚫 https://t.me/joinchat/ImWf2fRv-XhjMzQ8 🔞❌استارت 25 نفر

#ارسام تازه یک ماهش شده بودو #پسر کوچولومون برامون دلبری میکرد. همونجوری داشتم از #سینه‌ام بهش #شیر میدادم که امیر اومد کنارم نشستو گفت: - #توله سگو ببین چجوری #میخورها! نگاهی بهش انداختم و گفتم: - #پسرم گرسنس خب! نچی زدو گفت: - اولا اون حق منو داره میخوره اونا #مال منن! بخاطر اینکه حرصشو در بیارم گفتم: - #نخیر از وقتی پسرم اومده مال اونه! امیر عصبی شد و زیر لب چیزی گفت که یهو بچه رو از دستم گرفت و #خیمه زد روم و‌‌...... #بیا_ببین_دختره_چجوری_حرص_شوهرشو_در_میاره🙊💦 فقط سه نفر دیگههه❌❌ https://t.me/joinchat/SEW919DeFyfnpNAN

هدیه امروز لینک vip درخواستیتون. ورود 5نفر مجاز شروع شد... رمان بدون سانسور♨️🔞 http://t.me/joinchat/WDODCEn12wu2X61b

طنز ترین رمان تلگرام⁉️😂 -دیش دیری دیرین ماشالا دیش دیری دیدین ماشالا آها آها آها -بهار چته اوله صبی بزار بکپم! با این حرفش لیوان آب پرتغال رو پاچیدم تو صورتش با این کارم از رو تخت پرید -بهاااااااارررررر با دو به سمت در خونه رفتم که دیدم پشت سرم داره میاد -واسا خر مشنگ خیر سرم دیشب زنم شدی گفتم ادم میشی! همینکه خواست از پشت بگیرتم در خونه رو باز کردم که شوت شد بیرون -بهار! بهار! -گود بای بیب درو قفل کردم که صداش اومد -الاغ آمریکایی مردم منو ببینن آبرو میره درو باز کن؟! -آرتان جان مگه تو آبرو هم داری؟ -ای خدا تو منو با شرت انداختی بیروننننننن! با این حرفش از خنده پادری رو گاز میزدم -نخند درو باز کننننننن ؟ -نچ، یادته سره منو تو دریا به بهونه بوس کردن کردی زیر آب؟ با خنده گفت: -خوب حالا که چی؟ -یعنی بیرون بمون عزیزم -بهاررررررررررر -آرتاننننننننننن http://t.me/joinchat/WDODCEn12wu2X61b وای این دوتا زوج با کل کلاشون تلگرامو ترکوندن😂🙈 یکاری میکنن اینقدر بخندی تا بشاشی😂😈 راستی با خودت ایزی لایف بیار لازمت میشه جوجو😂😂 http://t.me/joinchat/WDODCEn12wu2X61b تضمین نمیکنم نشاشی شورتک 😂⁉️

از دست این دوتا جرخوردم یعنی جویین بده ببین فقط ادامه‌ش چی می‌شه پدر شوهر دختره و میاد و دختر....😬😂❌

#دختر_می‌خواد_عشوه_بیاد_ولی_باد_معده_خارج_میکنه🤣😂 با #ناز به جلو مایل شدم و گفتم: _ #جذاب تر از #زنت کجا دیدی خدایی؟ آب #دهنشو قورت داد که خواستم برم جلو تر ولی #یهو از دستم خارج شد و باد معده عزیزم خارج شد چشمام گشاد شد که صدای #خنده‌ش بلند شد و گفت: _ #زن گوزو ندیده بودم که دیدم.... فقط #مواظب باش #نرینی جذاب! #خواستم چیزی بگم که دوباره باد معدم خارج شد ولی این دفعه مثل #قبلی نبودو #بوی داشت که....🤣😂 #واییی_لعنتی_از_دست_این_دوتا_احمق_جر_خوردم🤣🤣

هات ترین رمان تلگرام که حق عضویتی شده و از طریق چنل ما فقط 30نفر اجازه ورود دارن😜♥️ عجله کنید تا لینک باطل نشده https://t.me/joinchat/iYpx6maZjUY4NDk0