علی قهرمانی

دوستان مهربان لطفا با لغات #کوچه و #سکوت جمله ای شاعرانه حداکثر در سه سطر بنویسید و از اکنون تا روز چهارشنبه به پیوی بنده ارسال بفرمایید ❤️🙏

.

.

از خودت از حالت موهای افشانت بگو از لطافت های انگشتان دستانت بگو چشم تو زندان صدها عاشق دیوانه است از هزاران میله ی باریک مژگانت بگو خوشبحال دور لیوان‌ها که خورده بر لبت اندکی از طعم داغ گِرد فنجانت بگو وصف لب جدا برای شاعرانت مشکل است از دکان و مرکز تولید سوهانت بگو از مچ دست ظریف و ساعد پوشیده ات یا برایم از النگوهای رقصانت بگو می روی دریا نگو ساحل پر از نامحرم است جای خلوت رفته ای ! از ساق عریانت بگو هر چه می خواهی بگو اما تقاضا میکنم از کسی که بی اجازه گشته مهمانت نگو! #علی_قهرمانی

برو! این آدم ویران شده دیدن ندارد وجایی که خراب است ارزش ماندن ندارد برای پارگی های دلم کو راه حلی ؟ در این شهری که خیاطش نخ و سوزن ندارد شدم پیراهنی که تار و پودش مثل تور است لباس مندرس از دید من شستن ندارد به دنبال چه هستی؟ رفته ای دنبال کبریت؟ چراغی کهنه ام که داخلش روغن ندارد به سرعت از مسیر خاکی و متروکه بگذر گذر کن از خیابانی که چشمک زن ندارد دگر دیر آمدی سروقت یوسف ای زلیخا! کسی که می دَوی پشتش که پیراهن ندارد چه می خواهی بدانی از من و احوال دریا؟ عزیزم حال ماهی روی شن گفتن ندارد.. #علی_قهرمانی