cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

Samimi English

سیستیم جایگزین سازی: آموزش مکالمه زبان در مدت کوتاه میباشد. آموزش جملات،‌ قالب ها، لغات، اصطلاحات و ضرب المثال ها... Admin: @mostafasamimi1999

Більше
Іран331 264Мова не вказанаКатегорія не вказана
Рекламні дописи
178
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

Фото недоступнеДивитись в Telegram
صرفا بدلیل اینکه منحصر به فرد و متفاوتی، به این معنا نیست که مفیدی متفاوت بودن چه فایده ای داره وقتی که به دردی نمیخوری؟ "هر تفاوتی عالی نیست"
Показати все...
Don't ruin a beautiful day by worrying about a bad yesterday. Let it go. یک روز زیبا را با نگرانی در مورد یک دیروز بد خراب نکنید. رهایش کن.
Показати все...
You can if you think you can
Показати все...
Keep the past in the past. گذشته را در گذشته نگه دارید.
Показати все...
pointless 1- بي معني ، بي فايده ، بي نتيجه ، احمقانه ، بيهوده
Показати все...
Someone said: Not everyone has access to me because I want peace more than attention. یکی می‌گفت: همه بهم دسترسی ندارن چون من آرامش رو بیشتر از توجه می‌خوام.
Показати все...
یک روز کارمند پستی که به نامه‌هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می‌کرد متوجه نامه‌ای شد که روی پاکت آن در بخش گیرنده نوشته شده بود: «خدا» با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند. در نامه این طور نوشته شده بود: «خدای عزیزم، بیوه زنی هشتاد و سه ساله هستم که زندگی‌ام با حقوق ناچیز بازنشستگی می‌گذرد. دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید. این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می‌کردم. یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده‌ام، اما بدون آن پول چیزی نمی‌توانم بخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم. تو ای خدای مهربان، تنها امید من هستی، به من کمک کن...» کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد. نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند. در پایان نود و شش دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند. همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند. عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت، تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسید که دوباره در بخش گیرنده نوشته شده بود: «خدا» همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنین بود: «خدای عزیزم، چگونه می‌توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم. با لطف تو توانستم شامی ‌عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی. البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته‌اند!» 😂😂
Показати все...
"Other people’s opinion of you does not have to become your reality." "نظر دیگران در موردت الزام نداره که به واقعیتت تبدیل بشه." - Les Brown
Показати все...
"When one door closes, another opens. But we often look so regretfully upon the closed door that we don’t see the one that has opened for us." "وقتی یه در بسته میشه، در دیگری باز میشه. اما ما اغلب با حسرت به در بسته نگاه می کنیم و دری را که به رویمان باز شده است را نمی بینیم." - Helen Keller
Показати все...
Approve yourself and see how far you can go from the point where you thought it was the end... خودت رو تایید کن و ببین از نقطه‌ای که فکر می‌کردی نقطه پایانته چقدر میتونی فرا تر بری
Показати все...
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.