کانال منتقل شد💕♻️

کانال منتقل شد⬇️ https://t.me/+yGFNY8UYJ5MwNjhk

کانال منتقل شد⬇️ https://t.me/+yGFNY8UYJ5MwNjhk

کانال منتقل شد⬇️ https://t.me/+yGFNY8UYJ5MwNjhk

کانال منتقل شد⬇️ https://t.me/+yGFNY8UYJ5MwNjhk

کانال منتقل شد⬇️ https://t.me/+yGFNY8UYJ5MwNjhk

کانال منتقل شد⬇️ https://t.me/+yGFNY8UYJ5MwNjhk

کانال منتقل شد⬇️ https://t.me/+yGFNY8UYJ5MwNjhk

https://t.me/+EPgknBlGB-I0ZjA0 سلام کانال جدید آیاز من نویسنده دیلیت اکانت زده🤦و فراموش کرده انتقال مالکیت بده،نمیتونه فعالیت کنه❤️🥲 از این به بعد ادامش اینجا اپ میشه

#سکوت_شهر_تورا_فریاد_میزند #part29 از پله ها پایین رفتیم . بابا پایین منتظرم بود ، نگاهش پر از شادی ، محکم بغلم کرد _ مراقب دخترم میشی ! رادمان نگاهش را بالا اورد _ چشم _ اشک از چشماش بیاد پشیمونت میکنم خیلی عجیب بود که بابا واسه رادمانش خط و نشون میکشید . سیا هم بغلم کرد . موهامو بوسید . _خواهرکم ! خیلی خوشگل شدی _ سیا خیلی دوستت دارم . _ من عاشقتم فسقلی ! با هم به سمت جایگاه رفتیم .عاقد به سمتمون اومد ، من قران باز کردم و از ته دل برای خوشبخت شدنمون دعا کردم . و برای بار سوم ، عاقد خطبه را تکرار کرد . _ با اجازه ی پدرم بله . عقد بسته شد ، رادمان پیشنونیم رو بوسد و محکم موهامو مفس کشید . _ بلاخره همه فهمیدن تو مال منی .دیر شد ولی شد _ من تازه اول جوونیمه حضرت آقا . _ من سنم داره میره بالا عزیزم _نکته ی جالبی بود . سوگند با سرت به سمتمون اومد _ عشقمممم آتریسسسس ، مبارککک باشهههه _ ممنونم عزیز دلمممم میسییی _ پاشید پاشید بریم برقصیم . چند ساعت با سوگند رقصیدم نمیدونم . _ آتریس پاهات به فنا نرفت ؟ _ احسان میدونی چند سال منتظر بودم ؟ تا جون دارم میرقصم . _ خوبه دمت گرم . شام صرف شد ، رادمان سنگ تموم گذاشته بود ، به همه خیلیییی خوش گذشت من چه قدر احمق بودم که نمیدونستم عمر لحظه های خوبم زیادی کوتاهه . بعد از شام با رادمان تانگو رقصیدیم. مطمئن بودم که فیلم مراسممون ،خیلی قشنگ میشه . رفتم و کنار رادمان نشستم . _ اتریسا خیلی میخوامت . _ منم عاشقتم عزیزم. فیلم بردار _ آقای جاوید ، بفرمایید روبه روی پرده قراره کیلیپ عقد فرمالیته رو پخش کنیم . _ چه لزومی داره ؟ _ رادمانممم توروو خدااا ! _ بریم . روبه روی پرده نشستیم . همه کنارمون جا گرفتن . با لذت منتظر بودم که ویدیو شروع شه ، توی اون کیلیپ همهه چییی خیلی خوشگل بود . پرده روشن شد ، و من حس کردم خون توی بدنم یخ زده ، سرم گیج میرفت و نمیتونستم درکی از محیط داشته باشم و فقط آرزو میکردم ، یکی این آبرو ریزی رو جمع کنه. فقط از خدا میخواستم کابوس باشه ولی نبود

با حس #لیسیدن👅 بدنم چشمامو اروم باز کردم دادمهر جای جای بدنمو میلیسید 👅و آروم بود🥂 چشمامو بستم و خودمو به خواب زدم قطعا اگه میفهمید بیدارم #جرم میداد🔥 - بوی #بهشت میده لعنتی🔞 زبونشو روی #بهـشـ🍓ـتم کشید و چ..و..چ...و..لمو به دندون گرفت🔥 لبمو گاز گرفتم تا صدای لعنتیم لوم نده... - چطوری تونستی با زندگیمون این کارو کنی بلوط... حس کردم قطره ای روی #بهشتـ💦ـم افتاد... باراد داشت گریه میکرد و همزمان بدنمو میلیسید. پاهامو بالا برد و دو طرف شونه هاش گذاشت. بر خلاف همیشه که یه ضرب خودشو داخلم فرو میبرد این بار فقط آلـ🍆ـتش نوازش وار روی سوراخ بهشتـ🍓ـم میچرخید...💦 - بلوط؟ هوی بیدار شو نکبت... پاشو وقت سرویس دادنته...!🔞💦 بیشتر از این نتونستم پلک هامو بسته نگه دارم و چشمای پر از اشکمو باز کردم و خیرش شدم. پوزخندی به حالم زد. - این بار دلم یه رابطه ملایم میخواد... اما اگه دهن گشادتو باز کنی و ناله هایی که زیر بقیه میکردیو زیر منم کنی...❌ انگشت اشارشو بالا برد و روی نوک سینه ی سمت چپم گذاشت🍑 - نمیزارم زنده از این اتاق بیرون بری! یهو با وارد شدن....🔞💦 🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦 بلوط دختری که با عشق ازدواج میکنه غافل از اینکه قراره تو آتیش انتقام و کینه‌ی شوهرش بسوزه و هرشب به بدترین شکل بهش تجاوز بشه ❌ 🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦🔞💦 https://t.me/+U0kilDkzWCJ8tVf_ ‼️‌بی‌دی‌اس‌ام هـ🔥ـات سکـ🔞ـسی‼️ ⚠️ دارای صحنه های بـــ💦ــاز⚠️