cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

یادداشت های پراکنده - وحید کریمی پور- دانشگاه صنعتی شریف

http://sharif.edu/~vahid

Більше
Іран62 132Фарсі58 649Категорія не вказана
Рекламні дописи
3 285
Підписники
+124 години
+87 днів
+330 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

01:51
Відео недоступнеДивитись в Telegram
درس های حوزه های علمیه تعطیل شد و هزاران طلبه به روستاها اعزام شدند تا از احساسات پاک روستانشنیان و علایق دینی شان استفاده شود. اما زمانه دگرگون شده، رشد فناوری و ارتباطات، سطح خرد و دانش اجتماعی همه مردم را کم و بیش یکسان کرده و روستانشینان نیز مثل همه مردم،‌ به آبادی میهن خود می اندیشند. هنوز هم دیر نشده، طلبه ها می توانند به حوزه های علمیه برگردند و در جهت بسط معرفت دینی بکوشند، رسالتی مهم که چهل سال است فراموش شده.
Показати все...
roosta.mp413.95 MB
تبلیغات نازل و بازی کردن با آعتبار دانشگاه: در کشورهای پیشرفته نیز وقتی احساس شود که جامعه در دوراهی یک انتخاب سرنوشت ساز قرار گرفته، ممکن است، آنهم به ندرت، که گروهی از استادان دانشگاه ها و پژوهشگران، بیانیه هایی در حمایت از یک نامزد انتخاباتی منتشر کنند. در این بیانیه ها اولا سعی می شود که تحلیلی از وضعیت بحران زده ارائه شود و ثانیاً سعی می شود که اعتبار یک دانشگاه خاص برای مقصود سیاسی هزینه نشود چرا که شان و مقام دانشگاه همواره بالاتر از دولت و منازعات سیاسی نگاه داشته می شود. اما از آنجا که نهاد دانشگاه در ایران بخصوص در سالهای اخیر صدمات جدی دیده، سطح مشارکت سیاسی این نهاد نیز به حدی تنزل کرده که گروهی اندک از استادان دانشگاه صنعتی شریف، با تماس تلفنی با مخاطبان تصادفی و تهیه فیلم از این گفتگوها، صراحتاً آیین نامه رفتاری دانشگاه را نقض کرده و به تبلیغ برای یک نامزد خاص می پردازند. تصویری که با کمک نهادهایی چون شهرداری و با نصب بنرهای گران قیمت در بزرگراه های تهران از دانشگاه صنعتی شریف ساخته شده، زیبنده این دانشگاه نیست و کسانی که این تصویر غیرواقعی را بین مردمان ایجاد کرده اند، به دانشگاه ما آسیب زده اند. .
Показати все...
Показати все...
حمایت اساتید دانشگاه صنعتی شریف از سعید جلیلی

رئیس جمهور شریف! اساتید دانشگاه شریف برای حمایت از دکتر سعید جلیلی شخصا دست به کار شدند. فقط کسی مثل سعید جلیلی میتونه جلوی فرار مغز ها رو بگیره

ای ایران ای مرز پر گهر. ای خاكت سرچشمه هنر دور از تو اندیشه بدان. پاینده مانی و جاودانای دشمن ارتو سنگ خاره ای من آهنم . جان من فدای خاك پاك میهنم مهر تو چون شد پیشه ام. دور از تو نیست اندیشه ام در راه تو ، كی ارزشی دارد این جان ما. پاینده باد خاك ایران ما سنگ كوهت دُر و گوهر است. خاك دشتت بهتر از زر است مهرت از دل كی برون كنم. برگو بی مهر تو چون كنم تا … گردش جهان و دور آسمان بپاست. نور ایزدی همیشه رهنمای ماست مهر تو چون شد پیشه ام. دور از تو نیست ، اندیشه ام در راه تو ، كی ارزشی دارد اين جان ما. پاینده باد خاك ايران ما ایران ای خرم بهشت من. روشن از تو سرنوشت من گر آتش بارد به پیكرم. جز مهرت بر دل نپرورم از … آب و خاك و مهر تو سرشته شد دلم. مهرت ار برون رود چه می شود دلم مهر تو چون ، شد پیشه ام. دور از تو نیست ، انديشه ام در راه تو ، كی ارزشی دارد اين جان ما. پاینده باد خاك ایران ما
Показати все...
Gholam Hossein Banan - Ey Iran Ey Marze Por Gohar (320).mp36.88 MB
انتظار بیهوده و دل بستن به نهادهای بین المللی زنان و دختران ایران زمین از آنچه که بر آنها گذشته آزرده اند و به همین دلیل هم بسیاری از آنها از اقدام برای تغییر این وضعیت از طریق انتخابات دست کشیده اند. شاید بد نباشد که به یک خبر ساده توجه کنند. نشست دو روزه سازمان ملل در دوحه با نمایندگان دولت ها در امور افغانستان در شرایطی برگزار شد که علیرغم کارزار وسیع بین المللی به منظور دخالت دادن زنان در این نشست و توجه به خواسته های آنها، سازمان ملل سرانجام تسلیم دولت طالبان شد و نه تنها هیچ زنی را به این نشست راه نداد، بلکه بازهم به درخواست طالبان در برنامه اجلاس، موضوع حقوق زنان را با موضوعاتی مثل قاچاق مواد مخدر، گسترش بازار خصوصی و نظایر آن جایگزین کرد.
Показати все...
در باره شبکه ایران اینترنشنال این روزها مردم ما در آستانه یک تصمیم بزرگ برای آینده این سرزمین هستند. صدها فعال مدنی و سیاسی و صدها نویسنده، متفکر و جامعه شناس و مورخ تجربیات خود را در اختیار مردم قرار می دهند و آنها را به گرفتن تصمیمی عاقلانه دعوت می کنند. هیچ کدام از این متفکران نوید معجزه ای را در آینده نزدیک نمی دهند و تنها استدلال می کنند که در دور دوم انتخابات، مردم ما می توانند انتخابی کنند که متضمن اصلاحات جزیی و احتمالی، به جای نزول قطعی کیفیت زندگی آنها در همه ابعاد اجتماعی،‌ فرهنگی و اقتصادی شود. در این میان یک شبکه ماهواره ای یعنی شبکه ایران اینترنشنال با تمام قوا و به صورت خستگی ناپذیر سعی در تشویق مردم به تحریم این انتخابات دارد. تحریمی که نتیجه مسلم اش، انسداد بیشتر عرصه فرهنگ و اقتصاد و سخت تر شدن زندگی همان مردمی است که تماشاگران این شبکه ماهواره ای هستند. هر کسی می فهمد که شبکه خبری باید موضعی بی طرفانه داشته و در باره هر موضوعی از صاحب نظران با رویکردهای متضاد دعوت کند تا با هم مباحثه کنند و بعد قضاوت را به عهده خوانندگان بگذراد. بی طرف بودن و قضاوت را برعهده خوانندگان گذاشتن نشانه حداقل احترامی است که یک شبکه خبری باید برای شعور مخاطبان خود قائل شود.
Показати все...
. . 👈 معجزه ملی! ✍️ محسن رنانی معجزه این انتخابات، «بلوغ ملی» بود. ملت ما عمیقاً رشید و بالغ شده است. نه تنها دیگر نمی‌ترسد، نه تنها دیگر جوّگیر نمی‌شود، نه تنها دیگر با شعارهای چرب‌وشیرینی مثل یارانه طلایی و مسکن رایگان فریب نمی‌خورد، بلکه دیگر تحلیل‌ها و درخواست‌های روشنفکران و کنشگران و دانشگاهیان هم در او اثری ندارد. او فقط به تشخیص خود عمل می‌کند و این، پیشرفت بزرگی در رفتار دموکراسی‌خواهی ملی ما در تاریخ پس از مشروطیت ایران است. به گمان من کنش مردم ایران در این انتخابات، در کلِ تاریخ پس‌از‌مشروطیت، بزرگترین کنش مبتنی بر یک توافق بین‌الاذهانی خشونت‌پرهیز سیاسی بود که بدون حضور یک رهبری واحد یا متحد و بدون یک ایدئولوژی انسجام بخش رخ داده است. این یعنی اکنون «روح جمعی ایرانیان» هم نقش رهبری سیاسی را برعهده گرفته است و هم نقش ایدئولوژی را. این همان اکسیر فرهنگی ایرانی است که در تاریخ ایران بارها شاهدش بوده‌ایم. اکنون دیگر روح جمعی ایرانیان، با این‌همه تنوع و تفاوت، خوب می‌داند که چه وقت باید چه کنشی را داشته باشند. کی در خیابان اعتراض کند؛ کی به خانه برگردد؛ کی سکوت کند، کی فریاد بزند؛ کی رأی بدهد و کی رأی ندهد. زیباترین دستاورد انتخابات چهاردهم همین جلوه بلوغ ملی مردم ایران بود. در روزهای پیشین دهها پیام از دوستان و دانشجویانم داشتم که می‌گفتند دوستت داریم و احترامت می‌گذاریم و می‌دانیم که خیرخواهی، اما با نگاه تو به انتخابات مخالفیم و رأی نمی‌دهیم! و این‌ پیام‌ها چقدر عمیق، بوی توسعه‌یافتگی می‌داد. دستبوس همه مردمی هستم که براساس خِرد و تحلیل و تشخیص خود عمل کردند. هم آنانی که با رأی دادن خود اجازه دادند تا نماینده نیروهای توسعه‌خواه به مرحله دوم برود؛ و هم آنانی که با «رأی ندادن» پاسخ منفی خود را خیلی روشن و بی‌لکنت به همه ما رساندند: هم به حاکمانی که گفتند هر رأی در این انتخابات یک رأی به جمهوری اسلامی است و هم به محکومانی مثل من که از روی نگرانی، می‌گفتیم رأی ندادن‌ فقط افق آینده ایران را تیره و تار می‌کند. واقعیت این است که رأی ندادن شما هم افق‌ها را روشن‌تر کرد و هم قدرت شما را آشکارتر کرد و هم صحنه‌بازی را عوض کرد. دستمریزاد. این عدم مشارکت فراگیر، یک گام به پیش بود. همه ما تحلیل‌گران باید برخیزیم و به احترام مردم ایران کلاه از سر برداریم و تعظیم کنیم. به گمان من ملت ایران بعد از جنبش مهسا، سطح بازی سیاسی را به‌نحو حیرت‌انگیزی دگرگون کرده است. تنوع خیره کننده افکار مردم ما و درعین‌حال همکاری نانوشته و دلپذیری که در دور اول این انتخابات بین این همه تنوع افکار رخ داد این انتخابات را به یک پدیده منحصربه‌فرد تبدیل کرده است: آن ۶۰ درصد تغییرطلب و معترض و مخالفی که شرکت نکردند، دور اول انتخابات را به یک رفراندوم تبدیل کردند؛ و آن ۲۰ درصد تحول‌خواه و اصلا‌ح‌جو و توسعه‌خواهی که شرکت کردند و به تنها نامزد خارج از گفتمان رسمی رأی دادند نیز این فرصت را ایجاد کردند که ملت ایران اکنون در مرحله دوم انتخابات بتواند با داشتن دو کاندیدا از دو طیف کاملا ناهمگون فکری،‌ زمینه را برای شکل‌گیری یک رقابت قطبی‌شده و شفاف فراهم آورد. من اکنون پس از شوک بزرگ این انتخابات و مشاهده بلوغ و رفتار پیچیده‌ای که ملت ایران از خود بروز داده است چیدمان انگاره‌های ذهنی‌ام تغییر کرده است و مدتی می گذرد تا چارچوب اندیشگی خود را بازیابم. بنابراین دیگر به‌خودم اجازه نمی‌دهم که برای مرحله دوم انتخابات توصیه‌ای داشته باشم. یعنی معتقدم که مردم فهیم ایران، آنچه بهینه است را انجام خواهند داد و در دور دوم نیز میان رأی دادن و ندادن، گزینه‌ای را انتخاب خواهند کرد که گمان می‌کنند پیام‌ قاطع آنها را ابلاغ می‌کند و برای بازیگری مجدد ملت ایران، «خلق امکان» می‌کند. توسعه نیاز به قصه‌ای دارد که انتهای آن باز باشد. اصولا دموکراسی یک قصه جمعی با انتهای باز است. من به‌طور شهودی احساس می‌کنم مردم ایران در فضای غیردموکراتیک کنونی دارند قصه‌ای با انتهای باز رقم می‌زنند. بنابراین شاید مردم ایران تصمیم بگیرند با همکاری هر دو گروه معترض و تحول‌خواه، با مشارکت گسترده و رأی به مسعود پزشکیان، به عنوان مخالفت یکپارچه با شیوه حکمرانی جاری، این‌بار با «رأی دادن» خود، بزرگترین رفراندوم غیررسمی ملی، پس از تاسیس جمهوری اسلامی را رقم بزنند. برعکس، شاید هم نظر مردم این باشد که همان رفراندوم دور اول کافی و گویا بوده است و تصمیم بگیرند با مشارکت نکردن اجازه دهند تا پس از تجربه برآمدن ویرانگر محمود، این‌بار سعید جلیلی به حکمرانی برسد و یک‌باردیگر بنیادگرایی جزم‌اندیشانه، حداکثر ظرفیت خود را آشکار کند و ....... ادامه مطلب را در پیوند زیر بخوانید: https://renani.net/texts/notes/national-miracle/ .
Показати все...
معجزه ملی!

معجزه این انتخابات، «بلوغ ملی» بود. ملت ما عمیقاً رشید و بالغ شده است. نه تنها دیگر نمی‌ترسد، نه تنها دیگر جوّگیر نمی‌شود، نه تنها دیگر با شعارهای چرب‌وشیرینی مثل یارانه طلایی و مسکن رایگان فریب نمی‌خورد، بلکه دیگر تحلیل‌ها و درخواست‌های روشنفکران و کنشگران و دانشگاهیان هم در او اثری ندارد. او فقط به […]

از این بپرهیزید و به آن رو کنید! حامیان دکتر پزشکیان هر چه بکوشند فضای انتخابات را هیجانی و احساسی کنند، بیشتر ضرر می‌کنند. در واقع بنا به تجارب گذشته، ایجاد ترس و امید کاذب اثر خود را به کلی از دست داده و بر پایۀ آن نمی‌توان موج آفرید. این انتخابات با تحلیل و اقناع عقلی پیش می‌رود. از قضای روزگار، وجود چهره‌ای مثل آقای جلیلی در مقابل آقای پزشکیان، کار اقناع سازی را آسان کرده است. آقای جلیلی برای جلب رأی عموم با تناقض لاینحلی روبروست. او برای اینکه اعتماد گروه‌های حامی‌اش را حفظ کند، به ناچار باید در مسائلی که اکثریت قاطع مردم خواهان ملایمت و انعطاف هستند، مواضع سرسختانه و رادیکال بگیرد. همین موضوع اقشار بسیاری را از پیروزی او به شدت نگران می‌کند. از این رو، در مناظراتِ پیش رو، آقای پزشکیان به جای آنکه حرف‌های قبلی خود را تکرار کند و یا وعده‌های پوچ دهد، بهتر است آقای جلیلی را به سمت افشای مافی‌الضمیر خود بکشاند زیرا آنچه در ذهن و ضمیر آقای جلیلی می‌گذرد، برای بسیاری از مردم نامکشوف است. آقای جلیلی تاکنون موضع صریح و روشنی در بارۀ مسائل مورد حساسیت جامعه نگرفته و از عالم انتزاع پا به زمین نگذاشته است. من جز تکرار "یک جهان فرصت، یک ایران جهش و هر ایرانی یک نقش باشکوه" تا کنون از او نشنیده‌ام. این عبارات در عالم سیاست به مثابۀ شعر است آن هم شعری بدون جنبه‌های زیبایی‌شناسانه و برانگیزاننده! #احمد_زیدآبادی @ahmadzeidabad
Показати все...
🟡 سگ زرد و‌ کرباس و دیگی که برای من نمی جوشد از ضرب المثلی به ضرب المثلی پناه می بریم. از اندوه و خشم و ناامیدی، چشم های کم بینای ضرب المثلی پیر را قرض می گیریم و لباس های مندرسش را می پوشیم و در کوچه های تکرار و تکرار و تکرار نیشخند زنان بذله می گوییم و اشتباهی چند صد ساله را زندگی می کنیم. ضرب المثل، همیشه خرد جمعی و چراغ راه نیست، گاهی غلطی تاریخی و مسیری معوج است که مردمان را به چاه بی عملی و کنج بی تفاوتی و بی راهه ای نافرجام می کشد. اگر همیشه هر سگ زردی را برادر شغال می بینی پس باید چشمانت را بشویی یا عینکی تازه فراهم کنی یا غبار عادت را از تماشایت بروبی. اگر برایت مهم نیست که در دیگی که برای تو نمی جوشد، چه می جوشد و از جوشیدن سر سگ در آن آزرده نمی شوی، پس هنوز نمی دانی که بوی سگ در دیگ دیگری نمی ماند. بوی سگ از دیگ دیگری بیرون می آید و چه بخواهی و چه نخواهی چندان در مشامت می پیچد و می ماند که رهایی از آن بو ممکن نیست. اگر گمان می کنی که همچنان سر و ته هر کرباسی یکی است، پس دست ساییدن بر کرباس ها را نیاموخته ای و‌ نمی دانی کجایش پود ندارد و کجایش تار ندارد و کجایش پاره و‌ سوراخ است و کجایش چرک تر و کثیف تر و کجایش را می توان به دور زخمی بست که خون اکنون از آن فوران می کند. می دانم که ابریشم زربفت می خواهی اما کفن نصبیمان می شود اگر کرباس شناس نباشیم. اگر هنوز فکر می کنی که بالاتر از سیاهی رنگی نیست، خوشا خیالی خام که تو داری و چه اندوهبار خبری که من دارم که بالاتر از سیاهی، سیاهی غلیظتری ست و دردناک تر اینکه پایان شب سیه، نیز همه جا سپید نیست، جهان جاهایی دارد که شب هایش نه شش ماه که ششصد سال طول می کشد و پایان هر شبش شبی، سیاه تر است. اگر فکر می کنی چون که آب از سرت گذشت چه یک گز و چه صد گز، باید بگویم که یک گز و‌ صد گز مسافتی یکسان نیست، شاید اگر شنا و غواصی بیاموزی میان این بحر قلزم مصیبتها بتوانی از یک گز آب خود را بالا بکشی ‌از صد گز آب اما نه. راستی سعدی فرمود: ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی کاین ره که تو می روی به ترکستان است اما خوب که نگاه کنی از دور دود آن سیاهی غلیظ را می بینی، چند روز دیگر آن دود و آن دوده محکم تر بر اریکه می نشیند؛ و به زودی خواهی دانست که این ره که تو رفتی نه به ترکستان که به افغانستان بود، اما چه می توان گفت که مشت بر سندان می کوبم و گره بر باد می زنم و محیط به کفچه می پیمایم… ✍️#عرفان_نظرآهاری #نجات_ایران @erfannazarahari
Показати все...
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.