cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

️️ شکوه ویران ️

این کانال در مورد هویت ایرانی و شکوه از دست رفته ایران باستان بخصوص ایران ساسانی و علل سقوط ایرانشهر توسط اعراب و چگونگی تشکیل مجدد ایرانشهر بحث میکند @shokooheviran ارتباط با نویسنده @Artiyas1986

Більше
Рекламні дописи
693
Підписники
Немає даних24 години
-37 днів
-130 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

🔴 بابت تاخیر در ادامه بحث در مورد جنگ های شهروراز با اعراب از شما دوستان عزیز عذرخواهی میکنم برخی از مسائل مربوط به جنگ های بین ایران و اعراب، نیاز به برسی دقیق و کامل داشت از فردا این بحث را از سر خواهیم گرفت سپاس از شکبیایی شما 🙏🙏🙏
Показати все...
11👍 2🔥 2
📣 فهرستی از کانال‌های علمی و فرهنگی و هنری در تلگرام --------- 🌍 اندیشکدۀ اقبال‌؛ مرجع‌ تحلیل‌ و‌ شناخت‌ پاکستان 🇵🇰 @AndishkadehIqbal 💎 دنیای نویسندگان برتر ❃ @Nevisandbdonya 💎 دل‌واژه‌های تنهایی ❃ @Gandomzaran 💎 بازخوانی تاریخ ایران‌زمین ❃ @Khonjibook 💎 کارگروه پژوهشی ایران‌بان کُرد ❃ @Iranban_Kord 💎 ترکی‌استانبولی متفاوت و‌آسان ❃ @Turkish_Nazli 💎 تاریخ و فرهنگ ملل جهان ❃ @Tarikhe_Melal 💎 آموزش دکوراسیون منزل ❃ @ZibaManzel 💎 آگاهی ❃ @Andishe_parvaz 💎 همه‌چیز دربارۀ گل و گیاه ❃ @Maryamgarden 💎 پویش ملی‌فرهنگی سیمرغ ❃ @Pooyeshesimorgh 💎 کوئیز تاریخ: پرسش و پاسخ روزانه ❃ @HistoQuiz 💎 اشتادان ❃ @Eshtadan 💎 پایگاه ایران دوستان مازندران ❃ @Jolgeshomali 💎 کانالی برای دوستداران فرهنگ بلوچ ❃ @Balochiann 💎 مرجع میم و مستندهای تاریخی ❃ @Tarikh_TV 💎 شکوه ویران ❃ @Shokooheviran 💎 شعر لری ❃ @Skeyani 💎 ویژگی‌های نژاد آریایی ❃ @Aryan_race 💎 گنج نفیس کتاب گویا ❃ @Banafsh_book 💎 اینفوگرافی‌های تاریخی و سیاسی ❃ @Infographicer 💎 آلبوم جنگاوران تاریخ (میلیتاریسم تاریخی) ❃ @Marzupan 💎 تاریخ و فرهنگ بلوچستان ❃ @Balochs_History 💎 الفبای توسعه درگرو مطالعه و خرد ❃ @Alefbaietousee 💎 ترانه‌های درخواستی ❃ @Muzic3000 💎 شعر به دقیقۀ اکنون ❃ @Naabn 💎 پارسی سخن بگوییم و زیبا بنویسیم ❃ @Farzandan_Parsi ♥️ هنر شراب زندگیست! ♥️ 👩‍🎨 @Geraf_art 💞 --------- 📣 شرکت در تبادلات یا ثبت تبلیغات: 👤 @FiruzMehr
Показати все...
🔴 جنگ فراض طبق گفته پراونه پور شریعتی در کتاب افول و سقوط ساسانی ✨ این نویسنده در اینکه این جنگ در دوران تسلط فرآیین شهرور از بر پایتخت و نبردی بین او و مثنی بن حارث شیبانی بوده است تاکید تردیدی ندارد اما بر این باور است که این جنگ با کمک رومیان صورت گرفته است 💥همچنین او ایرانیان را بازنده این جنگ می داند و علت شکست آنان را نیز ترور شهر وراز در پایتخت و بازگشت سریع بهمن جانویه به تیسفون در نظر می گیرد ✨کاملا واضح است که پروانه پور شریعتی در آغاز تحقیق خود مسیر درستی را پیدا نمود اما در ادامه آن تحت تاثیر منابع اسلامی و رومی قرار گرفته و برداشت اشتباهی از نتیجه نبرد پیدا نموده است 💥هنگامی که یک لشکر عرب به مدت دو سال به غارت و ناموس دزدی در مرزهای ایران مشغول است و پس از وقوع جنگی مشهور، ناگهان تمام آن لشکر ناپدید میشود و دیگر خبری از غارت و تجاوز به مرزهای ایران نیست حدس زدن در مورد نتیجه واقعی جنگی چون فراض چندان نمیتواند دور از ذهن باشد
Показати все...
👍 10 10🔥 1
🔴 جنگ فراض طبق گفته پراونه پور شریعتی در کتاب افول و سقوط ساسانی 💥 این نویسنده در اینکه این جنگ در دوران تسلط فرآیین شهروراز بر پایتخت و نبردی بین او و مثنی بن حارث شیبانی بوده است تاکید تردیدی ندارد اما بر این باور است که این جنگ با کمک رومیان صورت گرفته است ✨همچنین، او ایرانیان را بازنده این جنگ می داند و علت شکست آنان را نیز ترور شهروراز در پایتخت و بازگشت سریع بهمن جاذویه به تیسفون در نظر می گیرد 💥 کاملا واضح است که پروانه پور شریعتی در آغاز تحقیق خود مسیر درستی را پیدا نمود اما در ادامه آن، تحت تاثیر منابع اسلامی و رومی قرار گرفته و برداشت اشتباهی از نتیجه نبرد پیدا نموده است ✨ هنگامی که یک لشکر عرب به مدت دو سال به غارت و ناموس دزدی در مرزهای ایران مشغول است و پس از وقوع جنگی مشهور، ناگهان تمام آن لشکر ناپدید میشود و دیگر خبری از غارت و تجاوز به مرزهای ایران نیست حدس زدن در مورد نتیجه واقعی جنگی چون فراض چندان نمیتواند دور از ذهن باشد
Показати все...
🔴 بخش هجدهم 💥جنگ فِراض یکی از مهمترین نبردهای بین اعراب حیره و فرآیین شهروراز بوده است که در روایت های اسلامی، تاریخ آن 634 میلادی روایت شده است که این موضوع با روایت مورخ عربی به نام سیف همخوانی ندارد چون این مورخ عنوان میکند که همزمان با تسلط شهروراز بر پایتخت و سر و سامان گرفتن اوضاع ساسانیان،  این جنگ اتفاق می افتد و فرمانده عرب ها نیز این جنگ نیز مثنی بن حارث شیبانی همان دوست صمیمی و هم پیمان نعمان بن منذر حاکم حیره بوده که تقریبا تمام یورش های سال 628  تا 630 میلادی توسط او صورت گرفته است. ✨به گفته سیف، فرماندهی این جنگ به عهده هرمز جاذویه بوده است که شاپور شهروراز یعنی پسر بزرگ فرآیین نیز آنان را همراهی میکرده است. با توجه به اینکه نام هرمز در کنار بهمن جاذویه آورده میشود، به نظر میرسد فرماندهی مشترک این نبرد بر عهد فرخ هرمز پدر رستم فرخزاد و بهمن جاذویه بوده است 💥نامه نگاری ها و تهدید های بین فرآیین و مثنی بن حارث شیبانی نیز تمام تردید ها در اینکه این نبرد به دستور فرآیین انجام شده است را به پایان میرساند. همچنین تقریبا در تمام منابع اسلامی گفته شده است که ایرانیان و رومیان با یکدگیر متحد شده و این نبرد در منطقه فِراز یعنی مرز مشترک ایران و روم و اعراب انجام شده است. همین موضوع نشان میدهد که لشکر باقیمانده فرآیین در شام که بخشی از آنان شامل سربازان رومی که به او پیوسته بودند میشده است و فردی مثل مثنی گمان میکرده است که ایذانیان و رومیان با یکدیگر متحد شده اند ✨طبق گفته سیف، همزمان با این نبرد، فرآیین در پایتخت ایران ترور شده است.  منابع اسلامی همانند تاریخ طبری، سپاه اعراب را پیروز این نبرد اعلام کرده اند اما روند تاریخی و گریز مثنی بن حارث به مدینه حاکی از نابودی کامل مهاجمین عرب توسط ارتش ایران دارد 💥مثنی بن حارث پس از رفتن به مدینه، اعراب مسلمان را برای تهاجم به مرزهای ایران تشویق میکند و همین موضوع نشان میدهد که او لشکر لازم برای تداوم غارت های پیاپی که در مرزهای ایران صورت داده بود را دیگر در اختیار نداشته است  چون تمام لشکر او توسط نیرویی که فرآیین برای دفع او فرستاده بود بلاخره به دام ارتش ایران افتاده و با  خاک یکسان شده است. توقف یورش های اعراب، آن هم به مدت سه سال نیز حاکی از ضربه سنگین ارتش ایران بر پیکر این غارتگران بوده است ✨میتوان متوجه شد که مثنی بن حارث، پس از این نبرد، از ترس فرآیین متواری شد که ماجرای ترور فرآیین و بر تخت نشستن پوراندخت را شنیده و خود را به مدینه رسانیده است. 💥 تاریخ این جنگ احتمالا با ترور فرآیین در پایتخت در سال 630 میلادی همراه شده است. اما نبردی دیگر ی نیز بین ارتش ایران و اعراب حیره اتفاق افتاده که به احتمال زیاد تاریخ آن قبل از این جنگ بوده است. این همان جنگیست که به نبرد اُبَلّه معروف شده است و در ادامه به آن خواهیم پرداخت ✨اینطور که از لابلای اراجیف مورخان اسلامی میتوان پی برد، بهمن جاذویه پس از نبرد فراض، تصمیم داشته تا در نبرد اُبّله به قبیله بکر بن وائل هجوم برد اما شنیدن خبرهای نگران کننده از تیسفون، او را وادار میکند تا به پایتخت باز گردد. به نظر می رسد که او از توطئه ای که در پایتخت بر علیه فرآیین در حال انجام بود با خبر شده است؛ در واقع خود فرآیین از او خواسته بوده تا به کمک او بشتابد چون از حرکت لشکر خائنین به فرماندهی هرمزد شهران گراز یا همان مهر هرمز پسر مردانشاه( کسی که خسرو پرویز را به قتل رسانده بود) آگاهی پیدا نموده بود.
Показати все...
👍 7 1
🔴 بخش هفدهم ✨پرسشی که در مورد نبرد صورت گرفته بین فرآیین شهروراز و اعراب پیش می آید که بهمن جاذویه فرمانده ایران بوده است این است که این نبرد در کجا و با کدام گروه از اعراب صورت گرفته است؟ 💥برای پی بردن به پاسخ این پرسش کافیست به جنگ های اولیه بین اعراب حیره با ساسانیان توجه نماییم. پیروزی هایی که به نام خالد بن ولید نوشته شد و تاریخ این جنگ ها نیز به سه تا چهار سال بعد منتقل شده است تا خالد بن ولید را فرماندهی فاتح این نبردها و لایق و بی شکست جلوه دهند در واقع همان تازش های اولیه اعراب حیره بر علیه ساسانیان بوده است ✨خاندان شیبانی از قبیله بکر بن وائل،  یکی از خاندان مشهور حیره بوده است که پس از شکست شورش حکومت حیره یعنی نعمان بن منذر که منجر به اعدام نعمان شد، جنگ افزار هایی که قرار بوده حاکم حیره از آنها برای نبرد با دربار ساسانی استفاده نماید را تحویل گرفت و با همان ها دست به شورش و غارت های خونینی در میان رودان زده بود 💥اعراب حیره، پس از برکناری خسروپرویز و انحلال پادگان های مرزی، فرصت را غنیمت دیده و به سرزمین های داخلی میانرودان حملات غافلگیرانه ای را صورت دادند. البته این جنگ ها بیشتر شبیه غارت بوده است تا یک جنگ تمام عیار که سرانجام توسط فرآیین سرکوب شد 💥پس از حضور فرآیین در پایتخت، شاهد پایان این تازش ها و سکوت دو ساله اعراب حیره هستیم  که مشخص است آنان در هجوم ارتش ساسانی آسیب شدیدی دیده اند اما انتقال تاریخ وقوع این جنگ ها به دوران تهاجم اعراب مسلمان نشان میدهد که روایت دروغینی از جنگها برای تحریک اعراب مسلمان بین مردم مکه و مدینه روایت میشده است 💥نویسنده های ناشی منابع اسلامی در جابجا نمودن تاریخ نبرد های بین اعراب حیره با ساسانیان، نتوانستند دقت لازم را به خرج دهند به طوری که یکی از نشانه های آشکار این جابجایی، حضور دو پسر گشنسب اسپاذ در درگیری ها اولیه ساسانیان با اعراب حیره بوده است که هر دو پسر اسپهبد گشنسب در این درگیری ها کشته می شوند. این درحالیست که مرگ اسپهبد گشنسب در دوران تسلط فرآیین بر پایتخت صورت میگیرد و پدر آنان نیز پس از مرگ دوپسرش در سال 630 میلادی اعدام شده بود همین نشانه آشکاریست که تهاجمات اولیه ، نه در دوران خلیفه دوم ، بلکه توسط اعراب مزدکی حیره، از لحظه مرگ خسروپرویز تا بازگشت فرآیین به پایتخت صورت گرفته است ✨اولین نبرد مهم بین اعرانیان و اعراب در جنگ ذوقار اتفاق افتاده است که نتیجه آن چیزی جز از بین رفتن حکومت حیره و اعدام نعمان بن منذر نبود ✨اما نخستین تهاجم مهم بین ایرانیان و اعراب را می توان، نبرد اُبَلّه در اطراف بصره امروزی دانست که دو پسر اسپهبد گشنسب هم در آن حضور داشته اند. پس تاریخ این نبرد به قبل از تسلط فرآیین به پایتخت باز میگردد یعنی بین 628 تا 630 میلادی 💥جنگ زنجیر یا ذات السلاسل، دومین نبرد بین اعراب حیره و ساسانیان بوده که در این نبرد هم دو پسر اسپهبد گشنسب حضور داشته اند ✨سومین نبرد مهم بین ایران اعراب را باید نبرد مذار دانست که باز هم پسران اسپهبد گشنسب در آن حضور دارند. تمام این جنگ ها به غارت های پیاپی خاندان های عرب مزدکی تبار که از انحلال ارتش و تهی شدن پادگان ها، پس از مرگ خسرو پرویز با خبر بودند صورت گرفت و به مدت دوسال ادامه داشت. 💥اما رد و پای سرکب اعراب توسط که فرآیین شهربراز را در نبردهای بعدی مشاهده نمود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت
Показати все...
7👍 1😢 1
🔴 بخش شانزدهم 💥آنچه که از گفته های شاهنامه در مورد حضور فرآیین شهروراز در پایتخت می توان متوجه شد این است که فردوسی از منابعی استفاده نموده که از قول کودتا چیان نوشته شده است ✨برای درک بهتر این موضوع، بیت های این بخش از شاهنامه را برسی می نماییم فرآیین پس از اینکه تاج کیانی را در بر خود گذاشت گفت که اکنون که شصت سال از عمر من میگذرد همانند شاه زندگی خواهم کرد و در ادامه گفتگویی به صورت پنهانی بین شهروراز و پسرانش شاپور و نیکتاس نقل میشود که مشخص است کاملا ساختگیست و جعلی بودن این گفته ها در بیت های بعدی که آنها نیز از قول مخالفان فرآیین گفته شده است مشخص میشود همی‌گفت شاهی کنم یک زمان نشینم برین تخت بر شادمان به از بندگی توختن شصت سال برآورد رنج و فرو برده یال ✨ در ادامه ماجرا مشخص میشود که هدف فرآیین چیزی جز سر و سامان دادن به ارتش و کشور نبوده است زیرا در ادامه داستان گفته می سود که فرآیین دستورات خود را به دیوان شاهی ابلاغ می نماید و سپس بخشی سپاهیانی که در دوران شیرویه پراکنده شده بودند را به دربار شاهی فرا می خواند عرض را به دیوان شاهی نشاند سپه را سراسر به درگاه خواند ✨ و در ادامه که کودتاچیان از این اقدام فرآیین احساس خطر نموده بودند و آن را  ناسزاوار می دانستند بیان می دارند که او شب و روز در حال خرج تمام دارایی های کشور برای سر و سامان دادن به ارتش است و این عمل تا دو هفته ادامه داشته است، به طوری که به غیر از یک پر تیر چیزی در خزانه باقی نماند شب تیره تا روز دینار داد بسی خلعت ناسزاوار داد به دو هفته از گنج شاه اردشیر نماند از بهایی یکی پر تیر 💥فرآیین به صورت مخفیانه در باغ شاهی جلساتی را برگزار می نمود که در واقع این مخفی کاری ناشی از عدم اعتماد او به جاسوسان دربار بوده است؛ اما کودتا چیان این اقدام او را تنها یک خوشگذرانی پر هزینه می دانستند هر آنگه که رفتی به می سوی باغ نبردی جز از شمع عنبر چراغ چو هشتاد در پیش و هشتاد پس پس شمع یاران فریادرس همه شب بدی خوردن آیین اوی دل مهتران پرشد ازکین اوی ✨مخفی کاری فرآیین را در ادامه ابیات می توان دید که شبها به صورت مخفیانه در حال سرکشی بوده که در واقع در حال احیا و و سروسامان دادن ارتش منحل شده بوده است که این موضوع نمیتوانست ناشی از تمایل فرآیین به خوشگذرانی بوده باشد. شب تیره همواره گردان بدی به پالیزها گر به میدان بدی نماندش به ایران یکی دوستدار شکست اندر آمد به آموزگار فرایین همان ناجوانمرد گشت ابی داد و بی‌بخشش و خورد گشت 💥 رد و پای مزدکیان را در روایت این ابیات می تون احساس نمود که از بخشش زر و سیم فرآیین ناراضی بوده اند چون مزدکیان هم از احیای ارتش و هم از خرج زر و سیم برای احیای دوباره سپاه متنفر بوده اند همی زر بر چشم بر دوختی جهان را به دینار بفروختی ✨نارضایتی کودتاچیان از دستگیری و کشتار خائنین که در این روایت از آنان به عنوان بیگانه یاد می شود باز هم رد و پای مزدکیان را در این نارضیاتی فاش میکند که از روی دشمنی به فرآیین دشمنام می دادند همی‌ریخت خون سر بی‌گناه از آن پس برآشفت به روی سپاه به دشنام لبها بیاراستند جهانی همه مرگ او خواستند ✨سرانجام رد و پای آشکار باقیمانده کودتاچیانی که از چنگ فرآیین گریخته بودند را در جلسه ای که شب تیره در شهر استخر برگزار شد آشکار میشود شب تیره هرمزد شهران گراز سخنها همی‌گفت چندان به راز 💥هرمز شهران گرازی که عامل تشکیل جلسه ای در شهر استخر بود چه کسی است؟ او همان مهرهرمز  پسر مردانشاه خائن است که توسط خسروپرویز اعدام شده بود و او نیز در هنگام کودتا با خنجری بر پهلوی خسرو پرویز به زندگی خسروپرویز پایان می دهد. مهرهرمز شهران گراز در آینده نیز به کمک ماهوی سوری موفق میشود یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی را ترور نماید وا واپسین امید نجات ایران نیز از بین برود گزیده سواری ز شهر ستخر که آن مهتران را بدو بود فخر به ایرانیان گفت کای مهتران شد این روزگار فرایین گران 💥سرانجام باقیمانده کودتا چیان فرصت را غنیمت شمرده و برای کشتن فرآیین به پایتخت باز میگردند. این فرصت چه زمان به دست آمد؟ زمانی که بهمن جاذویه به دستور فرآیین آن هم در حالی که به همراه شاپور شهروراز، فرخ هرمز و پسرش رستم فرخزاد به جنگ اعراب رفته بودند و در تیسفون نیروی کافی برای حمایت از فرآیین وجود نداشت در ادامه نیز به این جنگ مهم بین ایرانیان و اعراب خواهیم پرداخت
Показати все...
👍 10👏 3😢 2 1
🔴 بخش پانزدهم 💥فردوسی مرد امانت داری بوده و هر چه که از دیگران شنیده و یا منابعی از آنان به دست او رسیده را به نظم در آورده است. و همین موضوع باعث شده تا وقتی نام گراز را به میان می آورد تفاوتی بین فرآیین شهروراز و گشنسب اسپاذ قائل نشود و یا گاهی لحن او نسبت به فرآیین شهروراز بسیار تند است چون نویسندگان این منابع دل خوشی فرآیین نداشته اند. در ادامه برسی بیت های شاهنامه، این موضوع بیشتر احساس میشود ✨ اما با این حال از تک تک توضیحات شاهنامه میتوان متوجه شد که بر خلاف اراجیف مورخینی که سعی دارند از فرمانده میهن پرستی چون فرآیین شهروراز یک خائنی که در کودتای خونین سال 628 میلادی حضور داشته بسازند. با این حال از توصیفات شاهنامه میتوان متوجه شد که او  یک فرمانده جان فدای در راه میهن بود و حضور او میتوانست دست کم بخش بزرگی از ایران را از تهاجم اعراب حفظ نماید. 💥 پیروز خسرو به خواست فرآیین، مجلسی ترتیب میدهد و اردشیر و تمام کسانی که او را دست نشانده خود نموده بودند را ترور می نماید چو پیروز خسرو چنان نامه دید همه پیش و پس رای خودکامه دید دل روشن نامور شد تباه که تا چون کند بد بدان زادشاه بیامد شبی تیره گون بار یافت مِی روشن و چرب گفتار یافت ✨ با مرگ اردشیر و مزدوران حاضر در آن جشن، جنگی در داخل دربار اتفاق می افتد. فردوسی، کاخ تیسفون را در آن شب پر از شمشیر و تیر توصیف می نماید که سرانجام پیروز خسرو برنده این نبرد میشود همی‌داشت تا شد تباه اردشیر همه کاخ شد پر ز شمشیر و تیر همه یار پیروز خسرو شدند اگر نو جهانجوی اگر گو بدند ✨پیروز خسرو پس از غلبه بر خائنین، نامه ای به فرآیین می فرستد و او را به پایتخت فرا میخواند هیونی برافگند نزد گراز یکی نامه‌ای نیز با آن دراز فرستاده چون شد به نزدیک او چو خورشید شد جان تاریک اوی 💥فرآیین نیز پس اط آگاگهی از تسلط پیروزخسرو بر پایتخت، به تیسفون وارد می شود بیاورد زان بوم چندان سپاه که بر مور و بر پشه بر بست راه همی‌تاخت چون باد تا تیسفون سپاهش همه دست شسته به خون 💥 و به این ترتیب بسیاری از کودتا چیانی که در مرگ خسرو پرویز دست داشتند اعدام می شوند یکی از این اعدام شدگان نیز شمطا پسر یزدین بوده که رهبر مسیحیان کودتا چی در سالهای بین 624 تا 628 بوده است. به احتمال زیاد برمک مزدکی سردسته خائنین مزدکی نیز یکی دیگر از کسانی بوده که توسط فرآیین اعدام شده است. گشنسب اسپاذ که او نیز به خاطر اینکه یگی از چهار اسهبد ارشد ایران بوده، دارای لقب گراز بوده است نیز اعدام میشود. او همان اسپهبدگرازی است که در جنگ بین ایران و روم، راه را برای تهاجم هراکلیوس باز گذاشته بود ✨ سپس فرآیین به کمک سایر فرماندهان یعنی: فرخ هرمز و پسرانش رستم فرخزاد و زادفرخ پیروزان هرمزان بهمن جاذویه و گلینوش تمام تلاش خود را برای آرامش کشور انجام می دهند و تلاش میکنند که شاهزاده ای از نسل ساسانیان را پیدا نموده و او را به تخت بنشانند اما تمام شاهزادگان ساسانی توسط کودتا چیان کشته شده بودند 💥 در ادامه داستان شاهنامه، بیتی آورده می شود که بسیاری از مورخین را به اشتباه انداخته است حکیم توسی، میگوید که فرآیین تاج کیانی را بر نهاد ؛ در این بیت، منظور از بر نهادن به معنی کنار خود نهادن است و این کار به معنی حفاظت از تاج و تخت تا زمان پیدا شدن یک شاهزاده لایق بوده است نه تصاحب تاج و تخت فرایین چو تاج کیان برنهاد همی‌گفت چیزی که آمدش یاد
Показати все...
7👍 4
🔴 بخش چهاردهم ✨فرآیین شهروراز در هنگام کودتای خونین مسیحیان و مزدکیان بر علیه خسرو پرویز و پسرانش در روم حضور داشت و به نظر میرسد او در آن هنگام این کودتای خونین، در انتاکیه یا لبنان حضور و شاید فلسطین حضور  داشته است از گفته های شاهنامه میتوان متوجه شد که او از همان ابتدا که ماجرای این کودتا را شنید قصد حمله به تیسفون و کشتار کودتا چیان را داشته است اما دلیل اینکه چرا در این شش ماه اقدامی نکرده را میتوان در خطر تصاحب سرزمین های فتح شده ایران توسط هراکلیوس دانست 💥در شاهنامه چنین آمده که فرآیینی که خسرو پرویز از حضور او دلگرم بود از ماجرای مرگ شیرویه آگاهی پیدا میکند و نامه ای به پایتخت میفرستد و ضمن اعلام آگاهی از مرگ شیرویه آمادگی خود را برای رهایی پایتخت از شر خائنین اعلام میکند پس آگاهی آمد به نزد گراز که زو بود خسرو به گرم و گداز فرستاد گوینده‌ای را ز روم که در خاک شد تاج شیروی شوم که جانش به دوزخ گرفتار باد سر دخمهٔ او نگون سار باد ✨او در نامه خود تاکید میکند که سرو بلند دستگاه ساسانی از گیاهان هرز که همان کودتاچیان بودند آسیب دیده است و میگوید که روزگار دیگر همچون خسروپرویز شهریاری در جهان نخواهد دید و او به من گفته بود که شیرویه کشور را برباد خواهد داد. از این گفته شهروراز می توان متوجه شد که خسروپرویز قبل از کودتای خونین، به او نامه ای نوشته و بابت اقدام شوم شیرویه به او هشدار داده بود که دانست هرگز که سرو بلند به باغ از گیاه یافت خواهد گزند چو خسرو که چشم و دل روزگار نبیند چون او نیز یک شهریار چو شیروی را شهریاری دهد همه شهر ایران به خواری دهد 💥او در ادامه نامه خود میگوید که از ماجرای کشته شدن خسرو پرویز آگاهی نداشته و از اقدام مرگ ارزانان حاضر در پایتخت آگاه نبوده است پس با لشکری به پایتخت خواهم آمد تا ببینم چه کسی در پی نابودی ایران است تا ریشه او را از ریشه درآورم نبودم من آگه که پرویز شاه به گفتار آن بدتنان شد تباه بیایم کنون با سپاهی گران ز روم و ز ایران گزیده سران ببینیم تا کیست این کدخدای که باشد پسندش بدین گونه رای چنان برکنم بیخ او را ز بن کزان پس نراند ز شاهی سخن 💥در ادامه نامه او میتوجه می شویم که مخاطب او پیروز خسرو یا همان پیروزان است که در آینده، پس از فتح پایتخت توسط اعراب مسلمان حدود پنج سال در کوههای زاگرس در مقابل اعراب مقاومت نموده تا سرانجام جان خود را فدای خاک پاک ایران می نماید نوندی برافگند پویان به راه به نزدیک پیران ایران سپاه دگرگونه آهنگ بدکامه کرد به پیروز خسرو یکی نامه کرد ✨ او به پیروز خسرو میگوید که تاج و تخت ساسانیان به خطر افتاده و فرماندهی مصمم را طلب میکند تا کمر همت به میان ببندد و ایران را از شر خائنین نجات دهد پس به پیروز خسرو میگوید که باید اردشیر پسر شیرویه را که دست نشانده کودتاچیان است را به صورت مخفیانه از بین ببرد و در مورد حرکت او به پایتخت به کسی چیزی نگوید که در این صورت او نیز از خنجر تیز فرآیین در امان نخواهد ماند که شد تیره این تخت ساسانیان جهانجوی باید که بندد میان توانی مگر چاره‌ای ساختن ز هرگونه اندیشه انداختن بجویی بسی یار برنا و پیر جهان را بپردازی از اردشیر ازان پس بیابی همه کام خویش شوی ایمن و شاد زارام خویش گر ایدون که این راز بیرون دهی همی خنجر کینه را خون دهی ✨فرآیین تاکید میکند که هم اکنون با سپاه خود که تلفیقی از رومیان و ایرانیان است را به سمت ایران حرکت میکند پس مبادا که گفته مرا سبک بشماری من از روم چندان سپاه آورم که گیتی به چشمت سیاه آورم  به ژرفی نگه‌دار گفتار من مبادا که خوار آیدت کار من ✨پیروزان که متوجه شد که فرآیین به هیچ وجه با او شوخی ندارد از گفته های فرآیین وحشت میکند و تصمیم میگیرد تا دستور او را اجرا نماید در این هنگام اقداماتی برای نجات کشور از شر مرگ ارزانان مزدکی و مسیحی آغاز میشود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت
Показати все...
8👍 1
🔴 بخش چهاردهم ✨فرآیین شهروراز در هنگام کودتای خونین مسیحیان و مزدکیان بر علیه خسرو پرویز و پسرانش در روم حضور داشت و به نظر میرسد او در آن هنگام این کودتای خونین، در انتاکیه یا لبنان حضور و شاید فلسطین حضور  داشته است از گفته های شاهنامه میتوان متوجه شد که او از همان ابتدا که ماجرای این کودتا را شنید قصد حمله به تیسفون و کشتار کودتا چیان را داشته است اما دلیل اینکه چرا در این شش ماه اقدامی نکرده را میتوان در خطر تصاحب سرزمین های فتح شده ایران توسط هراکلیوس دانست 💥در شاهنامه چنین آمده که فرآیینی که خسرو پرویز از حضور او دلگرم بود از ماجرای مرگ شیرویه آگاهی پیدا میکند و نامه ای به پایتخت میفرستد و ضمن اعلام آگاهی از مرگ شیرویه آمادگی خود را برای رهایی پایتخت از شر خائنین اعلام میکند پس آگاهی آمد به نزد گراز که زو بود خسرو به گرم و گداز فرستاد گوینده‌ای را ز روم که در خاک شد تاج شیروی شوم که جانش به دوزخ گرفتار باد سر دخمهٔ او نگون سار باد ✨او در نامه خود تاکید میکند که سرو بلند دستگاه ساسانی از گیاهان هرز که همان کودتاچیان بودند آسیب دیده است و میگوید که روزگار دیگر همچون خسروپرویز شهریاری در جهان نخواهد دید و او به من گفته بود که شیرویه کشور را برباد خواهد داد. از این گفته شهروراز می توان متوجه شد که خسروپرویز قبل از کودتای خونین، به او نامه ای نوشته و بابت اقدام شوم شیرویه به او هشدار داده بود که دانست هرگز که سرو بلند به باغ از گیاه یافت خواهد گزند چو خسرو که چشم و دل روزگار نبیند چون او نیز یک شهریار چو شیروی را شهریاری دهد همه شهر ایران به خواری دهد 💥او در ادامه نامه خود میگوید که از ماجرای کشته شدن خسرو پرویز آگاهی نداشته و از اقدام مرگ ارزانان حاضر در پایتخت آگاه نبوده است پس با لشکری به پایتخت خواهم آمد تا ببینم چه کسی در پی نابودی ایران است تا ریشه او را از ریشه درآورم نبودم من آگه که پرویز شاه به گفتار آن بدتنان شد تباه بیایم کنون با سپاهی گران ز روم و ز ایران گزیده سران ببینیم تا کیست این کدخدای که باشد پسندش بدین گونه رای چنان برکنم بیخ او را ز بن کزان پس نراند ز شاهی سخن 💥در ادامه نامه او میتوجه می شویم که مخاطب او پیروز خسرو یا همان پیروزان است که در آینده، پس از فتح پایتخت توسط اعراب مسلمان حدود پنج سال در کوههای زاگرس در مقابل اعراب مقاومت نموده تا سرانجام جان خود را فدای خاک پاک ایران می نماید نوندی برافگند پویان به راه به نزدیک پیران ایران سپاه دگرگونه آهنگ بدکامه کرد به پیروز خسرو یکی نامه کرد ✨ او به پیروز خسرو میگوید که تاج و تخت ساسانیان به خطر افتاده و فرماندهی مصمم را طلب میکند تا کمر همت به میان ببندد و ایران را از شر خائنین نجات دهد پس به پیروز خسرو میگوید که باید اردشیر پسر شیرویه را که دست نشانده کودتاچیان است را به صورت مخفیانه از بین ببرد و در مورد حرکت او به پایتخت به کسی چیزی نگوید که در این صورت او نیز از خنجر تیز فرآیین در امان نخواهد ماند که شد تیره این تخت ساسانیان جهانجوی باید که بندد میان توانی مگر چاره‌ای ساختن ز هرگونه اندیشه انداختن بجویی بسی یار برنا و پیر جهان را بپردازی از اردشیر ازان پس بیابی همه کام خویش شوی ایمن و شاد زارام خویش گر ایدون که این راز بیرون دهی همی خنجر کینه را خون دهی ✨فرآیین تاکید میکند که هم اکنون با سپاه خود که تلفیقی از رومیان و ایرانیان است را به سمت ایران حرکت میکند پس مبادا که گفته مرا سبک بشماری من از روم چندان سپاه آورم که گیتی به چشمت سیاه آورم  به ژرفی نگه‌دار گفتار من مبادا که خوار آیدت کار من ✨پیروزان که متوجه شد که فرآیین به هیچ وجه با او شوخی ندارد از دستور فرآیین وحشت میکند و تصمیم میگیرد تا ذستور او را اجرا نماید
Показати все...
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.