cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

🇬​🇴​🇷​🇦​🇳​ گوران

هدف از ایجاد این کانال پرداختن به تاریخ، زبان، ادبیات و فرهنگ کهن گوران و شناساندن آن است 🇬​ 🇴​🇷​🇦​🇳​

Більше
Рекламні дописи
343
Підписники
Немає даних24 години
-27 днів
-330 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

Repost from N/a
Claudius Ptolemy - The Geography Gabaei.jpg8.04 KB
Claudius Ptolemy - The Geography Gabris Guriauna Gabena.jpg8.37 KB
Strabo 07 Geography 15-16 Gabae et Gabra et Gabe.jpg2.26 KB
Strabo Gabiane.jpg3.69 KB
William_Smith_Dictionary_of_Greek_&_Roman_Geography_I_Gabae.jpg1.48 MB
William_Smith_Dictionary_of_Greek_&_Roman_Geography_I_Gabae_Gabiene.jpg1.39 MB
Repost from N/a
جاوان و کُرد: بنابر معجم البلدان یاقوت حموی: «جابان» قریه‌ای در واسط و «ابن معلم جابانی شاعر» منسوب بدان است و مطابق «منتهی‌الإرب» جاوان قبیله‌ای است از اکراد که در حلّۀمزیدیه (واسط) اقامت گزیدند و محمد بن علی جاوانی از آنان بود. بنابر «مرآةالبلدان ج 4 ص 131» جاوان، قریه‌ای است از نواحی جی اصفهان و نیز از مزارع قدیم‌النسق طبس است. بنابر «فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10» جاوان، دهی از دهستان ماربین بخش سدۀ اصفهان است. بنابر «فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4» گاوانی، دهی از دهستان گرمه در شهرستان میانه و گاوان دهی از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد است. گاوان همچنین منطقه‌ای مسکونی در دهستان خورش رستم شمالی خلخال است. گاوان روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بدره در استان ایلام و چیاگاوانه تپه‌ای مربوط به دوران پیش از تاریخ و در اسلام‌آباد غرب، واقع است. عمادالدین محمود گاوان گیلانی، ادیب، سپهسالار و از وزرای دربار سلسله بهمنیان هندوستان در قرن نهم هجری گویا از روستایی درگیلان به نام گاوان بوده‌است. مسعودی در «التنبیه و الاشراف» و «مروج الذهب» جاوانیه را در کنار جابارقه (گاوبارگ) و جورقان (گوران) از اکراد برشمرده است. ابن اثیر در «الکامل فی التاریخ» در ذکر وقایع سال 396ق از اکراد جاوانیه در بندنیجین (مندلی) سخن میراند که بر دیلمیان تاختند و در وقایع سال 439ق از پیکار میان غُزها و ابودلف جاوانی در بین بندنیجین و بلدروز یاد میکند. از متن الکامل چنین برمیاید جاوانیه در حله و واسط و خوزستان ساکن بوده‌اند. بنظر میرسد مسکن اولیۀآنها ماسبذان (سیروان) ایلام بوده، از آنجا به میانرود و خوزستان رفته‌اند. برخلاف متون پس از اسلام که عموماً جاوانیه را از اکراد دانسته‌اند، در جغرافیای استرابون میان Gabiane (جاوانیه؟) و Cyrtii (کُرد؟) تمایز قائل است و Gabiane و Massabatice (ماه‌سپیدان/ ماسبذان) را دو ولایت در سرزمین علیمایی Elymaeae (عیلام) خوانده است (Geo 16.1.18)، استرابون همچنین از جایی بنام Gabae در پارس علیاء و در ساحل رود تائوکنه Taocena یاد میکند (Geo 15.3.3)، و به نوشتۀ William Smith در Dictionary of Greek & Roman Geography 1854 گابی Gabae نام یک قرارگاه نظامی در سغدیانه Sogdiana بود که نامش در تهاجم سپاه اسکندر بدان سرزمین مذکور است (Arrian iv 17) و نیز نام یکی از کوشکهای شاهی در پارسۀعلیاء در جایی نه چندان دور از پاسارگاد بود و ممکن است با گابیانه در ولایت شوش Susiana مرتبط باشد. بطلمیوس از ولایت Gabena در مملکت ماد یاد کرده که با Gabiane مذکور در جغرافیای استرابون شباهت لغوی دارد (Claudius Ptolemaïus, The Geography p135)، وی همچنین از Gabaei در جایی در فارس نامبرده است (C. Ptolemaïus, The Geography p136) و باتوجه به اینکه او Aspadana (اصفهان) را در شمار شهرهای فارس آورده، ممکن است، منظورش «جی» بوده باشد. بطلمیوس در قرن دوم میلادی و استرابون در قرن یکم ق م گابیانه را جزو کورتی (کُرد) نشمرده‌اند، اما پس از اسلام در تواریخ مسعودی، ابن‌الاثیر و ... جاوانیه در زمرۀاکراد آمده‌اند. چنین موقعیتی در مورد گوران نیز دیده میشود و گمان میرود، نام کُرد در عصر ساسانی فراگیر شده، بسیاری از طوایف و اقوام را صرف‌نظر از خاستگاه دربر گرفته باشد و بی جهت نیست در عصر ساسانی از کُردان‌شاه مادی یاد شده که رئیس العشایر طوایف ماد شمرده میشده‌است. از اینرو در متون پس از اسلام نام کُرد از ماوراءالنهر تا خوزستان و از مکران و سیستان تا آذربایجان و آران و شروان گسترش یافته، دیلمیان، بلوچ، کوچ و لُر و ... را شامل شده‌است. هرچند پس از مغول و بویژه پس از صفویه این نام تدریجاً، به خطوط تماس ایران و عثمانی محدود شده است. در قلمرو سابق جاوانیه، امروزه طوایف فیلی ساکنند و بعقیدۀ مینورسکی قبیلۀجاف در جوانرود و جوانکی در خوزستان و بختیاری بازماندۀجاوان قدیم‌اند. از مطالب فوق چنین بر میاید جاوانیه که معرب گاوان/ گاوبان است، در اصل از تبار طوایف شمالغربی باشند و با توجه به اشتراک لغوی (اشتقاق از لفظ گاو gao) مسکن آنها مانند گاوباریان، گاوبارگان (جابارقه) و گورانان در حواشی دریای مازندران بوده، از آنجا در سرزمین عیلام وارد شده، در بلاد دیگر مانند فارس (شامل اصفهان) نیز پراکنده شده‌اند.
Показати все...
👍 3
@diarkoo 📕بازخوانی وبررسی اسناد ومدارک تاریخی مرتبط با طایفه عبدالملکی از شاخه های گوران !( ۶- ۱۳ ق ۱۲- ۱۹ م) ✍نویسنده : رضا قنبری عبدالملکی 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 🔰            تاریخ و دانشنامه شمال ایران https://t.me/+KAwerwnqjX9mNjlk
Показати все...
اسناد_ومدارک_تاریخی_ایل_عبدالملکی[email protected]4.60 KB
👍 2
Repost from N/a
Фото недоступнеДивитись в Telegram
اشاره به جغرافیای مردم گوران در غرب ایران در ۱۹۲۵م https://www.qdl.qa/en/archive/81055/vdc_100180836495.0x000010
Показати все...
👍 2
هوره hōra در حوزۀگوران/ اورامن یا اورامنان ōrāman در عراق عجم: از نظر ماهوی و لغوی شباهت زیادی میان لحن بومی موسوم به هوره در نواحی شاهو، دالاهو و دیگر نواحی اردلان، زهاب، کرمانشاه، ایلام، شهرزور و گرمیان با لحن موسوم به اورامن وجود دارد. بنابر فرهنگ برهان قاطع ص99 اورامن نوعى از خوانندگى و گويندگى باشد كه آن خاصه فارسيان است و شعر آن به زبان پهلوى باشد و نام دهى است از مضافات و توابع جوشقان مشهور به اورامه و چون اين قسم گويند گویا شخصى از خنياگران آن ده وضع كرده بود، بنابر آن به اورامن شهرت يافت.  بنابر فرهنگ مجمع‌الفرس ص76 اورامن در فرهنگ نوعى از گويندگى بود كه خاصۀ پارسيان است و شعر آن بزبان پهلوى باشد و شروه نيز گويند و بمعنى شعر مستزاد نيز بنظر رسيده. مثالش بندار رازى گويد: «شعر لحن اورامن و بيت پهلوى/ زخمۀ رود و سماع خسروى» و گويند دهى از مضافات جوشقان را اورامن گويند و شخصى از آن ده واضع آن بوده لهذا بآن نام خوانند، اورامه نيز آمده است.  بنابر فرهنگ انجمن‌آرای ناصری ص127 اورامن و اورامين، نوعى از خوانندگى كه خاصۀ فارسيان است و شعر آن نيز به زبان پهلوى است و نام دهى از مضافات كاشان كه آن را جوشقان گويند چون اين قسم خوانندگى را مردى از اهل اورامه مذكور تتبّع كرده، باورامن و اورامه مشهور شده، بندار رازى گفته «لحن اورامين و بيت پهلوى/ زخمۀرود و سماع خسروى» فتحعلیخان صبا ملك الشّعرا گفته «سنان تهمتن در چشمشان مژگان تهمينه/ غريو اهرمن در گوششان آهنك اورامن» لحن هوره را هوره‌چر معمولا به صورت تک‌خوانی اجرا می‌کند و از ساز استفاده نمیشود، اما بنابر (۱۳۷۰) جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان تألیف محمدعلی سلطانی (محمدتقی ملیح، ویراستار) ج ۱ص 368-370 در گذشته هوره را با تنبور اجرا میکرده‌ و جنگجویان آن را در جنگ نیز می‌خوانده‌اند و مشهور است نکیسا و باربد برای خسرو و شیرین هوره می‌خوانده‌اند. این نوا چهارده مقام دارد. ۱-گله‌خاک ۲-گله‌وه‌دره ۳- بالادستانی ۴- شاه‌حسینی ۵-ساروخانی ۶- جلوشایی ۷- طرز ۸- مجنونی ۹- سحری ۱۰- باریه ۱۱- دو بالا ۱۲-غریوی ۱۳- بان بنه‌یی ۱۴-پاوه‌موری که هر کدام دارای فروعاتی هستند، گونه دیگر هوره، مور یا مویه است که در مرگ و شیون افراد توسط زنان و در بعضی مناطق توسط مردان خوانده‌می‌شود.‌ همچنین با ظهور تصوف در مناطق سنی‌مذهب، دراویش قادریه در تکیه‌ها و خانقاه‌ها، هوره را با حالت خاص و رنگ عرفانی خواندند که به «سوز» معروف شد.
Показати все...
👍 3🤷‍♂ 1
Фото недоступнеДивитись в Telegram
👌 4💯 1
Repost from N/a
پرخاش به خاورشناسی و سر تعظیم بر آستان پانترکیسم: علیرغم تاریخچه پر درد و رنج اکراد در ترکیه در قرن گذشته‌ و یا انفال دهها هزار از مردم کرد روستاهای شمال عراق توسط حزب بعث، امروزه جریانات گوران‌ستیز در اورامان و حامیان کردزبانشان، از خاورشناسانی چون مینورسکی، مکنزی، آساطوریان بعنوان بزرگترین دشمن مردم کرد یاد میکنند، و ملاحظاتی چون روابط دوستانه اقلیم کردستان با ترکیه و یا هم‌پیمانی با جریانات پانترکیسم و پانعربیسم در ایران اجازه نمی‌دهد، در کانالها و گروههای خود کمترین اشاره ای به مظالم ترکان و بعثیون بنمایند، بلکه در این گروهها مداوم از «ستم بر ملیت‌های تورک و کورد و عرب در ایران» یاد میشود. اورامانات و ژاورود در دهه‌های گذشته از مناطق مهم فعالیت قومگرایان کرد بوده و هست، زیرا اهمیت استراتژیک جبال شاهو و ارتفاعات دالانی و قلل مهم کله‌قندی و شمشی و ... بر بخشهای بزرگی از سه استان کرمانشاه و کردستان و شهرزور بر کسی پوشیده نیست، در ذهنیت مردم این دیار زبان کردی سورانی به عنوان زبان معیار تلقی میشود و زبان بومی در مرتبه پس از آن است، ممکن است بخش قابل توجهی از اهالی با این تز موافق نباشند، اما دیدگاه گروه اول (جدایی طلب) را ولو اینکه در اقلیت باشند، به سبب اینکه معارضی در برابر خود ندارند، باید دیدگاه کل منطقه تلقی کرد. در عرصه فعالیت فرهنگی گروههای هوادار کردستان بزرگ در مقایسه با گروههایی که صرفا فعالیت فرهنگی میکنند، دهها برابر پیرو دارند، بنابراین با بررسی کانالهای فرهنگی اورامانات و مقایسه آن با جوانرود میتوان به این نتیجه قطعی رسید که اورامانات شدیداً سیاست زده و ملتهب است و تفکرات واگرایانه در آن موج میزند، چیزی که تناسب چندانی با فرهنگ اصلی منطقه ندارد و از نظر دموگرافیک موقعیت زبان بومی را بشدت به خطر انداخته و خواهد انداخت. باتوجه به وابستگی امنیت اروپا به حفظ تمامیت سرزمینی ترکیه و با توجه به اینکه عراق و سوریه تا حدی از خطر فروپاشی رهیده‌اند، جریان فوق الذکر در رسیدن به کردستان آزاد همه امیدش را در فروپاشی ایران در نتیجه یک جنگ بزرگ منطقه‌ای می‌بینند، از این رو است که ضرورت همسویی با پانترکیسم و پانعربیسم برای این جریانات احساس میشود، اما باید دید آیا با حذف ایران از معادله قدرت در خاورمیانه، آرزوی ایجاد کردستانی بزرگ متحقق میشود یا خیر! همانطور که پیشتر ذکر آن رفت، ترکیه در مقابله با ایده کردستان مستقل کمترین تسامح را دارد، اما بطور شگفت آوری در دهه ۱۹۹۰ م با ایجاد یک منطقه پرواز ممنوع برای کردهای عراق موافقت کرد و در واقع پیشنهاد تٱسیس آن را تورگوت اوزال رئیس جمهور اسبق این کشور داد، زیر ترکها به فراست دریافته بودند که دولت حزب بعث رفتنی است و در عراق پسابعث که متحد ایران خواهد بود، به جای پایی در شمال این کشور نیاز دارد تا هم خطر را از مرزهای خود دور کند و هم از طریق حکومت کردی در اربیل به ترکمنان در کرکوک و موصل دسترسی داشته باشد، در عراق پس از برافتادن حزب بعث، کردها بدلیل جدال با حکومتی سنی مذهب خودبخود به گروههای شیعه نزدیک شده و این هم‌پیمانی سبب شد تا قانون فدرالیسم را بکمک نمایندگان شیعه در پارلمان به تصویب برسانند، اعراب سنی مذهب که منفرد شده و در اقلیت قرار گرفتند، در نزاعهای داخلی عراق (به سبب انحلال ارتش عراق) مغلوب شده، دست کم دو‌ میلیون نفر آنها به سوریه (پیش از جنگ داخلی) و اردن کوچیده و شهرهای مهم جنوب کشور و بغداد را تخلیه کردند، در سوریه با توجه به حمایت ترکیه از معارضان سوری، کردها جانب حکومت بشار اسد را گرفته و مانع از دست‌یابی معارضان بر شرق کشور و مانع از رسیدن کمک از ترکیه به معارضان در شهرهای شمالی سوریه شدند و نقش مهمی در شکست معارضان بازی کردند. لذا حذف ایران از صحنه سیاست خاورمیانه نه تنها کمکی به جنبش کرد نخواهد کرد، بلکه کشورهایی چون عراق و سوریه سریعا از کنترل جریانات نزدیک به ایران خارج شده، ناسیونالیست های عرب در عراق و اهل سنت در سوریه که اکثریت قاطع کشور را تشکیل میدهند، کردهای این دو کشور را بعنوان بخشی از محور ایران آماج خود خواهند کرد و این امر مورد پسند ترکیه و نیز جامعه عرب خواهد بود، بدیهی است امریکا و روسیه و اروپا در چنین شرایطی قادر به حمایت از اکراد نخواهند بود، در داخل ایران در صورت نبود یک حکومت مرکزی، عرصه بر کردها در آذربایجان غربی بسیار تنگ خواهد شد و این بار ترکها از حمایت باکو و آنکارا هم برخوردار خواهند بود، در مناطق جنوبی‌تر نزاع با لک و لر درپی خواهد آمد و نتیجتا برخلاف انتظار جریانات جدایی طلب فوق از فروپاشی ایران طرفی نخواهند بست،
Показати все...
👍 6😱 1
Repost from N/a
در مورد سوال سوم و اینکه آیا اکراد ایرانی اند یا خیر، گروههای کرد و هورامی دچار یک تناقض فاحش شده اند، یعنی در عین اینکه تبار و اصل اکراد را غیر ایرانی میدانند، در عین حال، ایرانیان خطه زاگرس از جنوب تا شمال شامل لیراوی، کهگیلویه‌ای، بویر احمدی، شول، بختیاری، فیلی، لک و کلهر و گروس و کلیایی را زیر مجموعه کرد میدانند!!! و یا اینکه کرمانج ها خود را با آذریها و تالشی‌ها و تاتها از یک تبار میدانند، حال اگر کردها زبان و تبار غیر ایرانی داشته باشند، آیا میتوان آذری، تات، تالش، لک، لر و کلهر و شول و ... را هم غیرایرانی پنداشت؟! مسلما جواب منفی است، پس یا کردها با این اقوام هیچ نسبتی ندارند و یا اینکه مانند آنها زیر مجموعه ایران اند. اگر متون کردی قرون گذشته مانند متون کرمانجی و یا کلام عابدین جاف و حتی متون متاخر جافی و اردلانی و سورانی را بررسی کنیم، در مییابیم، زبان کردی به فارسی بسیار شبیه است و دست کم بخشی از متون آن برای فارس‌زبانان قابل فهم است، اما در یک قرن اخیر که زبان و ادبیات کردی رونق برق‌آسایی یافت، به لطف وامواژه‌های ترکی، ارمنی، گرجی، عربی و سریانی و لاتین و نیز از طریق واژه‌سازی های خارج از حد، و خارج از عرف و معیار چنان زبان کردی را تغییر دادند که نه تنها برای فارس‌زبانان بلکه برای همتباران لر و کلهر و لک و گروس و کلیایی و حتی اردلانیها قابل فهم نیست، بعبارتی زبان اولیه کردی چیزی شبیه به لری و کردی جنوبی (کلهری, جافی و ...) بوده و لر را اگر نتوان کرد فرض کرد، بیگمان بنی‌اعمام کرد است و آنچه بین ایندو فاصله انداخته، ورود واژگان ترکی، ارمنی، آشوری و گرجی و عربی به کردی است که طی قرون آن را برای لرها و دیگر اقوام زاگرس نامفهوم ساخته است.
Показати все...
👍 5😱 1
Repost from N/a
Фото недоступнеДивитись в Telegram
در سالهای اخیر گروههای کرد و هورامی با انتشار نامه فوق در فضای مجازی، ولادیمیر مینورسکی خاورشناس معروف را متهم به تاریخ نویسی برای کردها بنفع ایرانی بودن آنان کرده اند، در اینجا سه سوال مطرح است آیا مینورسکی برای کرد تاریخ‌سازی کرده است؟ دلیل صدور این بخشنامه چه بوده است؟ و آیا کردها ایرانی اند یا خیر؟ در مورد سوال اول بیگمان مینورسکی برای کردها تاریخ سازی نکرده است، تنها اینکه در آغاز کار مینورسکی گمان میکرد کردها از تبار مادها هستند، زیرا نمیدانست سرنوشت مادها چه شده، لذا تصور میکرد اقوام زاگرس از جمله کردها بقایای ماد هستند، وی سرانجام در اواخر عمر این نطر را بکنار نهاد و در نامه‌ای به حسین حزنی مکریانی نوشت که بخشی از مردم کرد تبار تانار و مغول و ترکمن دارند، در مورد سوال دوم باید گفت، حکومت وقت ایران با توجه به سابقه چندساله کردها در خدمت به امپراطوری عثمانی و اینکه قرنها در صف آن کشور با ارامنه و آسوریان و روسها و ایرانیان جنگیده بودند، کوشیده، آنها را که از نظر زبان و فرهنگ کم و بیش ایرانی شمرده میشوند، با ادله تاریخی و زبانشناسی به خود نزدیک سازد. 👇👇
Показати все...
میرزا داوود فاوجی، از یهودیان  پاوه مقیم کرمانشاه، در تاریخ 8 خرداد 1357 ابیاتی را در وصف سید طاهر هاشمی دولت آبادی سروده است: ماموسا طاهر دانای با تدبیر رازانت خَمان یکسر بَرد جه ویر هرکس بوانو شِعر و گفتارت هرکس بوینو وضع و آثارت بی تردید اگر نکرو کتمان دانا تر زانوت صد جار جه لقمان صاحب کمال و کرامته نی مولوی ثانی سربساطه نی خامه ت گوهربار واته ت گولریزه ن شایستۀمجلس بزم پرویزه ن نکیسا و باربُد حیران ممانون ای نظم و نوا اگر بوانون خالق مهارت ویش دان وه استاد همه سر حریف توش کردن ایجاد بلی ای دانای همرازی رازم محرمی اسرار سوز و گدازم بی میلی دلبر جه حدّ بَرشیه ن و هیچ صراطی مستقیم نیه ن ناسته نش پریم اراده و ایمان او ترسازاده ن من شیخ صنعان قبله م کج کردن روُم کرد وه زُنّار دینم دان وه بیع یک نیم نیگای یار کارِی پِیم کردن هجران دلبر چون مجنون عقلم بَرلوان جه سَر درد دوری یار کارِی کردن پِیم هر ویم مزانوم چنی درد ویم آهم ویردن وه چرخ گردون هزار جار ماچوم وَش جه اَو مجنون نِمَز دردِ دِل وه کِی بواچون ماچی وه الماس جرگم مپاچون تا آرو نامه ت یاوا وه دستم شادیم یاونا جه خَمان رَستِم الفاظت ساکت کردش اِیش و درد زام کونه و نوِیم یکجار ساریژ کرد پیک خوش خبر آغای قهرمان ماچی بَشیر بِی یاوا وه کنعان سپاران وَنَم او نامۀمحبوب پیرهن یوسف بِی واتی پَی یعقوب روح پژمرده م جه خَم بی آزاد ممنونم وَنَت دستت مریزاد کلام میرزا داود فاوجی(پاوه ای) زوان و ادبیات گوران
Показати все...
👍 3 1
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.