جنزاز کوچک
شعر، ادبیات و فلسفهی پیشرو ایران و جهان زیر نظر جلال خسروی ارتباط با ادمین ۰۹۱۷۶۲۱۹۰۹۳ فقط واتساپ
БільшеКраїна не вказанаМова не вказанаКатегорія не вказана
189
Підписники
Немає даних24 години
Немає даних7 днів
Немає даних30 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
با درود
شورای دبیران مجلهی الکترونیکی ادبیات، هنر و اندیشهی جنزار به آگاهی میرساند بهمنظور پاسداشت خون و نام #ژینا امینی و با توجه به شرایط پیش آمده، انتشار نشریه به تعویق می افتد. ضمن پوزش از مخاطبان گرامی و یارانی که مطالبشان را در اختیار ما قرار دادند، زمان انتشار نشریه، متعاقبا اعلام خواهد شد.
درشکستگی زبان
یادداشتی بر چرایی نوشتن
جلال خسروی
چرا اتخاذ رویکرد نقادانه در ادبیات اهمیت دارد؟ شاید به این سبب که نوشتن یکی از مصداقهای امر نو است. امر نو بدون وجه نقادانه میسر نیست. توان ادبی میتواند راهی باشد تا میراث خوار گذشتهگان نباشیم. واقعیت این است که بهگفتهی والتر بنیامین:
«... تاریخ فرهنگ سنگینی بار خزاینی را که بر پشت انسانیت تلمبار گشتهاند افزونتر میکند، اما این تاریخ آن قدرتی را به ما نمیبخشد که برای فروفکندن بار و در اختیار گرفتنش لازم داریم. »
( جمادی، سیاوش. زمینهها و زمانهی پدیدارشناسی. نشر ققنوس ۱۳۸۷. ص ۱۵ )
سخن بنیامین با وجود تلخی لحنَش، بنمایهای نیچهای دارد.
از اینرو تاریخِ سنت جانهای آزاد را بر نمیتابد. این تاریخ همواره جان را در حالت شتری، صبوری، و فرمانبری خواسته. تابع و مطیع. قدرتی در آن نیست تا به جان امکان دهد به نقد همت کند تا از طریق آن به رهایی برسد. حالا که تاریخِ فرهنگ به کار رهایی و آزادی انسان نمیآید، پس باید نیرویی تازه ابداع کرد و آنرا در مکان و موقعیتی دیگر جای داد. ضد فرهنگ. جایی در حاشیه. این نیرو و مکان نوین است که با آن و در آن بازی میسر است. اینجاست که نوشتار بهعنوان ضد فرهنگ مطرح میشود تا انتظارها، پیشفرضها و عادتهای ذوقی و زیباشناختانهی تثبیتشدهی ما را باطل کند. بدیهی است این بطلان با درجهای از ناراحتی ممکن است. این طبیعی است، زیرا امرِ نو همواره آشوبنده است.
از اینرو ادبیات از نظم نمادین جدا میشود و رو در روی آن واقع میشود. حالا نوشتار باید به سوی بازی خلاق و ابداع زبانی دگرسان حرکت کند. به سوی زبانِ شکسته. زبانِ شکسته را نیز از متن نیچه برگرفتهام. آنگاه که زرتشت از « شادیها و شورها » سخن میگوید:
«... فضیلتات بلندپایهتر از آن باد که نامها بدان آشنا توانند شد. و اگر از آن سخن باید ـ ات گفت، شرمنده مباش که از آن با زبانِ شکسته سخن گویی. ... »
( چنین گفت زرتشت. نیچه. داریوش آشوری. صفحه ۴۷ )
توجه کنید که زبانِ شکسته چه ارتباط وثیقی با کودک، لکنت، ابهام، ایهام و... دارد؛ بهنحوی که کلام مخیّل را در قبالِ سخنِ راست، شفاف و قطعی در گفتمانهای سیاسی و روزمره که از زبان تنها کارکرد ارتباط معنایی اش را مدنظر دارد؛ قرار میدهد.
ذکر این نکته ضروری است که خوشبختانه نوشتن خلاق نمونهها و مصداقهای قابل اعتنایی دارد. نوشتار خلاق را از جمله در برخی از شعرهای دوستانم: موسا بندری، محمدحسن مرتجا، زری شاهحسینی، احمد فکراندیش، سعدی گلبیانی، مصطفا فخرایی، پرستو فریدونی، آتفه چهارمحالیان، سعیده کشاورزی، محمد آشور، جهانگیر سایانی، طیبه شنبهزاده، جواد قاسمی، محمد لوطیج، سعید آرمات، محمد ذوالفقاری، حسین باقری، پژمان قانون و... میتوان تشخیص داد.
با یادی از نیما یوشیج که زندهگی و آثارش مصداقِ آشکار دگردیسیهای جان از شتر به شیر و از شیر به کودک بوده است. کاری کارستان که تنها نیروهای کنشگر قادر به انجام و پیروزی در این دگردیسی هستند.
خرداد ۹۹
شیراز
درشکستگی زبان
یادداشتی بر چرایی نوشتن
جلال خسروی
چرا اتخاذ رویکرد نقادانه در ادبیات اهمیت دارد؟ شاید به این سبب که نوشتن یکی از مصداقهای امر نو است. امر نو بدون وجه نقادانه میسر نیست. توان ادبی میتواند راهی باشد تا میراث خوار گذشتهگان نباشیم. واقعیت این است که بهگفتهی والتر بنیامین:
«... تاریخ فرهنگ سنگینی بار خزاینی را که بر پشت انسانیت تلمبار گشتهاند افزونتر میکند، اما این تاریخ آن قدرتی را به ما نمیبخشد که برای فروفکندن بار و در اختیار گرفتنش لازم داریم. »
( جمادی، سیاوش. زمینهها و زمانهی پدیدارشناسی. نشر ققنوس ۱۳۸۷. ص ۱۵ )
سخن بنیامین با وجود تلخی لحنَش، بنمایهای نیچهای دارد.
از اینرو تاریخِ سنت جانهای آزاد را بر نمیتابد. این تاریخ همواره جان را در حالت شتری، صبوری، و فرمانبری خواسته. تابع و مطیع. قدرتی در آن نیست تا به جان امکان دهد به نقد همت کند تا از طریق آن به رهایی برسد. حالا که تاریخِ فرهنگ به کار رهایی و آزادی انسان نمیآید، پس باید نیرویی تازه ابداع کرد و آنرا در مکان و موقعیتی دیگر جای داد. ضد فرهنگ. جایی در حاشیه. این نیرو و مکان نوین است که با آن و در آن بازی میسر است. اینجاست که نوشتار بهعنوان ضد فرهنگ مطرح میشود تا انتظارها، پیشفرضها و عادتهای ذوقی و زیباشناختانهی تثبیتشدهی ما را باطل کند. بدیهی است این بطلان با درجهای از ناراحتی ممکن است. این طبیعی است، زیرا امرِ نو همواره آشوبنده است.
از اینرو ادبیات از نظم نمادین جدا میشود و رو در روی آن واقع میشود. حالا نوشتار باید به سوی بازی خلاق و ابداع زبانی دگرسان حرکت کند. به سوی زبانِ شکسته. زبانِ شکسته را نیز از متن نیچه برگرفتهام. آنگاه که زرتشت از « شادیها و شورها » سخن میگوید:
«... فضیلتات بلندپایهتر از آن باد که نامها بدان آشنا توانند شد. و اگر از آن سخن باید ـ ات گفت، شرمنده مباش که از آن با زبانِ شکسته سخن گویی. ... »
( چنین گفت زرتشت. نیچه. داریوش آشوری. صفحه ۴۷ )
توجه کنید که زبانِ شکسته چه ارتباط وثیقی با کودک، لکنت، ابهام، ایهام و... دارد؛ بهنحوی که کلام مخیّل را در قبالِ سخنِ راست، شفاف و قطعی در گفتمانهای سیاسی و روزمره که از زبان تنها کارکرد ارتباط معنایی اش را مدنظر دارد؛ قرار میدهد.
ذکر این نکته ضروری است که خوشبختانه نوشتن خلاق نمونهها و مصداقهای قابل اعتنایی دارد. نوشتار خلاق را از جمله در برخی از شعرهای دوستانم: موسا بندری، محمدحسن مرتجا، زری شاهحسینی، احمد فکراندیش، سعدی گلبیانی، مصطفا فخرایی، پرستو فریدونی، آتفه چهارمحالیان، سعیده کشاورزی، محمد آشور، جهانگیر سایانی، طیبه شنبهزاده، فاطمه احمدزادگان، جواد قاسمی، محمد لوطیج، سعید آرمات، محمد ذوالفقاری، حسین باقری، پژمان قانون و... میتوان تشخیص داد.
با یادی از نیما یوشیج که زندهگی و آثارش مصداقِ آشکار دگردیسیهای جان از شتر به شیر و از شیر به کودک بوده است. کاری کارستان که تنها نیروهای کنشگر قادر به انجام و پیروزی در این دگردیسی هستند.
خرداد ۹۹
شیراز
جنزار
www.jenzaar.com
مجلهی ادبیات و اندیشه
مدیر و سردبیر: جلال خسروی
مدیران اجرایی: علی عظیمی نژادان. مژگان معدنی.سولماز نصرآبادی
مدیر داخلی: سولماز نصرآبادی
مدیر روابط عمومی: مژگان معدنی
گروه شعر: مصطفا فخرایی. فریبا حمزهای
دبیر بخش نقد و نظریهی شعر: محمد آزرم
گروه گفتگو : علی عظیمی نژادان. مهدی جعفری. فریبا حمزهای
دبیر بخش ترجمه: رُزا جمالی
دبیر بخش داستان و ادبیات داستانی: رُکسانا حمیدی
گروه نقد داستان : رویا مولاخواه
دبیر بخش مطالعات هنر: آیدا رادنیا
دبیر بخش نمایش: صحرا کلانتری
دبیر بخش بینامتنیت ادبی ــ تجسمی: آیسا حکمت
دبیر بخش جامعهشناسی ادبیات و هنر: روژان مظفری
بخش اندیشه : پژمان گلچین
گروه مطالعات زنان: شادی ( خلیفه ) سلطانی
دبیر بخش مطالعات مردمشناسی و ایرانشناسی:
دبیر بخش اسطوره شناسی و پژوهش شاهنامه:
ویراستار: مژگان معدنی
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.